گروه سیاسی- رحمان زین الدین: آنگونه که سازمان هواشناسی پیش بینی کرده، در چند روز آینده بازهم به مانند ابتدای آذرماه گذشته، یک توده هوای سرد وارد کشور خواهد شد و همه ایران را فرا خواهد گرفت. اما این روزها علاوه بر سدی هوا شنیدن این مطلب هم لرزه بر اندام ایرانیان میاندازد و اولین چیزی که در ذهن انها متبادر میشود، قطعی گاز و برق و مازوت سوزی نیروگاههای برق و آلودگی هواست.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،با افزایش سرمای هوا دولت برای اینکه بتواند گاز مصرفی خانگی را تامین کند، به سراغ قطع گاز صنایع میرود و آنها را به حالت نیمه تعطیل در میآورد. از سوی دیگر با قطعی گاز صنایع که نیروگاههای برق شامل آن میشوند، دولت برای تامین برق مورد نیاز کشور مجبور است روبه مازوت سوزی بیاورد و هوای بسیاری از کلان شهرها از جمله تهران، اراک و اصفهان را آلوده کند که منجر به مرگ بسیاری از مردم ایران از هوای آلوده میشود.
این اتفاقات در تابستان با افزایش میزان مصرف برق و در زمستان با افزایش میزان مصرف گاز نمود بیشتری مییابد.
اتفاقاتی که در این زمینه رخ میدهد را به نام ناترازیها نام گذاری کردند یعنی میزان مصرف با میزان تولید در کشور همخوانی ندارد به همین دلیل عرضه و تقاضا باهم تراز نیشتند و ناترازی ایجاد شده است.
دولت چهاردهم که از ابتدای شروع فصل گرما، مسئولیت اجرایی کشور را برعهده گرفت مصمم است در این زمینه اقداماتی برای حل مشکل انجام دهد و برای این کار به دستگاههای دولتی دستور داده تا بخشی از برق مورد نیاز مصرفی خود را از طریق انرژی خورشید با استفاده از پنلهای خورشیدی تامین کند.
اما این اتفاق از چه زمانی کلیدش زده شد و چرا امروز به این شکل درامده است؟
برای پاسخ به این سوال باید بازخوانی اولین سال مجلس هفتم داشته باشیم که برای اولین بار شورای نگهبان با ردصلاحیتهای گسترده باعث شد که بسیاری از نمایندگانی که در مجلس ششم تحصن کرده بودند و به نوعی اعتراض خود را نشان دادند دیگر نتوانند نامزد انتخابات شوند و مجلس هفتمی کاملا اصولگرا و مخالف دولت مستقر یعنی دولت هشتم که ریاست آنرا سید محمدخاتمی برعهده داشت، تشکیل شود.
دولت خاتمی که در تاریخ 46 ساله جمهوری اسلامی بهترین دولت بوده و توانسته بود تمامی شاخصهای حکومت داری از جمله سیاسی و اقتصادی را با روندی مثبت طی کند و رشد بیش از 7 درصدی در اقتصاد را به ثبت برساند، اقدام به اصلاح قیمتهای انرژی گرفت و با شیبی بسیار ملایم و براساس برنامه پنجم توسعه اقدام به افزایش قیمتهای انرژی میکرد تا بخش اعظم آن در صنایع مولد سرمایه گذاری شود.
البته این دولت کمترین میزان قیمت نفت در تاریخ را هم تجربه کرد و هر بشکه از ان را تنها 7 دلار میفروخت درحالیکه در دولت بعدی هر بشکه نفت تا بیش از 120 دلار نیز رسید.
اما این دولت خاتمی بود که توانست شهر بزرگ پتروشیمی ایران یعنی عسلویه را در حاشیه جنوبی ایران پایه گذاری کرده و بسازد. اما به ناگهان مجلس تغییر کرد و اصولگرایان به دلیل مشارکت بسیار پایین مردم در پای صندوقهای رای برنده انتخابات شدند و حتی فردی به عنوان رئیس مجلس انتخاب شد که در مجلس ششم با استعفای آیت اللههاشمی به جای وی وارد مجلس شد یعنی در انتخابات نفر 31 شده بود.
پس از آن اصولگرایان به دنبال پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری بودند و شاید به این نتیجه رسیده بودند که جایزه اقتصادی و عیدی دادن به مردم میتوانست در دستیابی به این پیروزی موثر باشد. محمود احمدینژاد نیز در آن روزها در سایه پوشش گسترده رسانهای اصولگرایان و آبادگران، در شهرداری تهران حضور داشت و هر از گاهی با اظهاراتی دربارهی کاخ نشینی دولتیها و بیخبری از مستضعفان، فضایی را در رسانهها از آن خود میکرد.
این چنین بود که در بغرنجترین شرایط سیاسی در داخل کشور، برخی در صدد برآمدند از تنور اقتصاد نانی برای خود مهیا کنند. انتقاد جدی به نرخ بالای تورم و وضعیت اقتصادی در این سال، از سوی منتقدان دولت خاتمی پیگیری میشد. نکته، اما اینجا بود که با وجود افزایش پلکانی قیمت بنزین، نرخ تورم در ایران در محدوده یازده تا ۱۶ درصد بود و تنها یک سال در اواخر دهه هشتاد تورم ایران به محدوده بیست درصدی رسید.
طراحان طرح تثبیت قیمتها معتقدند بودند که دولت با افزایش پلکانی قیمت بنزین خود سردمدار افزایش نرخ تورم است و با تثبیت قیمتها نرخ تورم دیگر در همین محدوده نیز افزایش نمییابد.
احمد توکلی، در این دوره رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی بود و از مدافعان جدی و طراحان این طرح به شمار میرفت. در کنار وی الیاس نادران، محمد خوشچهره و حسن سبحانی نیز حضور داشتند. البته غیر از این اقتصادخواندههای مجلس هفتم، محمدرضا باهنر نیز با دفاع از این طرح حتی خواستار بلندمدت شدن این موضوع شده بود.
بالاخره در انتخابات پرحاشیهی سال۱۳۸۴، سومین پیروزی نصیب اصولگرایان شد و در انتخاباتی دو مرحلهای نام محمود احمدینژاد از صندوق بیرون آمد.
کم کم عوارض ناشی از این تصمیم یعنی عدم تغییر قیمت ۹ قلم کالا و خدمات دولتی خود را نشان میداد. سرمایهگذاری در صنعت برق دستخوش کاهش شده بود و اتفاقا نرخ تورم عمومی کشور نیز دستخوش تغییر چندانی نبود. اشاره به این نکته ضروری است که در سالهای اجرای این طرح یعنی در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ نرخ تورم در محدوده ۱۲.۱ درصد و ۱۳.۷ درصد بوده که تغییر محسوس و چندانی را در قیاس با سالهای پیش از این نشان نمیدهد.
در نهایت طراحان همین طرح مانند الیاس نادران و حتی احمد توکلی در سال ۱۳۸۶ از موضع خود عقبنشینی کرده و از افزایش قیمتها دفاع کردند. نادران در برنامهای تلویزیونی در سال ۱۳۸۶، با پذیرش شکست این طرح توصیههای اخلاقی برای کنترل مصرف از سیاستهای افزایش قیمت دفاع کرد. احمد توکلی نیز در جریان بررسی لایحه بودجه زمان را برای افزایش قیمتها مناسب دانست. در نهایت دولت محمود احمدینژاد در تیرماه سال ۱۳۸۶ قیمت بنزین را به صد تومان افزایش داد و پس از آن نیز کشور وارد فاز سهمیهبندی بنزین شد. در جریان اجرای قانون هدفمندی یارانهها قیمت بنزین سهمیهای به چهارصد تومان و قیمت بنزین آزاد به هفتصد تومان رسید. در نهایت، اما شیوه و روال افزایش پلکانی قیمت بنزین فراموش شد و پس از مصوبه مجلس هفتم، دیگر دولتها دست به این افزایش نزدند چرا که به نظر میرسید شعارهای سیاسی و پوپولیستی مانع از افزایش پلکانی قیمت میشد.
«اسماعیل گرامیمقدم»، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، طی گفت وگویی در سال 98 درباره رد پیشنهاد دولت خاتمی برای افزایش قیمت بنزین گفت: در مجلس هفتم جناح اصولگرا به ریاست حدادعادل، به این دلیل که یکسال بعد، انتخابات ریاست جمهوری را پیشرو داشتیم، در اولین اقدام در راستای جلب حمایت مردم طرح تثبیت قیمتها را ارایه داد.
گرامیمقدم با طرح این نکته که خاتمی نیز مخالف طرح تثبیت قیمتها بود، اظهار کرد: در جریان طرح تثبیت قیمتها، خاتمی هم با در نظر گرفتن مواردی نظیر عدم فشار بر مردم، مخالفت خود را با این طرح اعلام کرد. علت اصلی مخالفت اصلاحطلبان با تصویب طرح تثبیت قیمتها این بود که این طرح مانع اجرایی شدن برنامه پنجم توسعه میشد. چرا که براساس برنامه پنجم توسعه دولت میبایست به صورت پلکانی قیمتها را افزایش میداد که به این ترتیب فشار کمتری به مردم وارد میشد. سالانه حدود 10 الی 20 درصد افزایش قیمت داشته باشیم اما با اجرایی نشدن برنامه پنجم توسعه و عدم افزایش پلکانی قیمتها، به صورت ناگهانی 300 درصد قیمتها افزایش یافت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با خواندن طرح تثبیت قیمتها به عنوان مانعی بر عدم اجرایی شدن برنامه پنجم توسعه گفت: متاسفانه به علت اصرار جریان اصولگرا مبنی بر اجرای طرح تثبیت قیمتها، مجددا با افزایش چند برابری قیمت سوخت مواجه شدیم. در حقیقت طرح تثبیت قیمتها تیر خلاصی بود که به برنامه پنجم توسعه زده شد و سم مهلکی بود برای برنامه پنجم توسعه و به همین دلیل، ما شاهد افزایش لجام گسیخته قیمت سوخت شدیم.
اما این روزها بخصوص در زمان اوج مصرف مردم هیچ کس این موضوع را به خاطر نمیآورد که چرا به این روز گرفتار شدیم و چه اتفاقاتی در آن سال افتاد که برخی به دنبال اجرای منویات خود بودند.
مسعود پزشکیان رئیس جمهوری چهاردهم این روزها میراث دار اینگونه تصمیمات خلق الساعه و نادرست است در سرما و گرما مردم را التماس میکند که با پیوستن به پویشهای دو درجه ای یا همراهی با دولت دوباره باعث تعطیلی کشور نشوند. امان از تصمیمات نادرست و جناحی مسئولان کشور که فردا را فدای امروز کردند.