طرح جاده ابریشم قرن بیست و یکم از سال 2013 به وسیله رئیسجمهور چین به عنوان یک کمربند اقتصادی ابریشم و جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم مطرح شد که در نهایت قادر است چین را به غرب متصل کند در گذشته نیز جاده ابریشم با هدف اتصال چین به غرب و غرب به چین شکل گرفته بود. برخی جزئیات بیشتر این ابتکار چین که در سال 2013 با عنوان «ابتکار یک کمربند یک جاده» ارائه شد، در برگیرنده دو شبکه عظیم یعنی «جاده ابریشم جدید» و «جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یک» است. این ابتکار به مسیرهای زمینی و دریاییای اشاره دارد که هدف آن اتصال حلقه اقتصادی شرق آسیا در یکسو و حلقه اقتصاد اروپایی توسعه یافته در سوی دیگر است که پتانسیل توسعه عظیم اقتصادی را برای این کشورها به دنبال خواهد داشت. طی 3 دهه گذشته، مرکز ثقل اقتصاد جهانی به دلیل جمعیت بالا، افزایش شهرنشینی و چشماندازهای مثبت تجارت و سرمایهگذاری به سمت شرق تمایل پیدا کرده است. انتظار میرود رشد اقتصادی آینده آسیا به دلیل توسعه طبقه متوسط در داخل این کشورها، موجب افزایش ارتباطات و توسعه اقتصادی از طریق مسیرهای زمینی و دریایی از رهگذر انتقال کالا، خدمات، اطلاعات، نیروی کار و فرهنگی خواهد شد که اقتصاد چین را با همسایگان یکپارچه ساخته است. «سرهالفورد کلیندر» جغرافیدان بریتانیایی در اوایل قرن بیستم زمانی که نیروی دریایی انگلستان قدرت بلامنازع دریاهای جهان بود، گفته است که آینده قدرت جهان چنان که بسیاری از انگلیسها تصور میکنند در کنترل خطوط دریایی قرار ندارد بلکه در کنترل سرزمین وسیعی قرار دارد که اوراسیا نام دارد. در نقشه کلیندر اروپا، آسیا و آفریقا سه قاره جدا از هم نبودند بلکه سرزمینی واحد درست مانند یک جزیره جهانی واقعی بودند. قلب و منطقه محوری این سرزمین وسیع، منطقهای است از خلیجفارس تا رودخانه یانگ تسه چین. کلیندر نوشته است کسی که مسلط بر این منطقه باشد، تمام جهان را کنترل میکند. به عقیده وی خطوط ریلی که در سراسر استپها کشیده میشود میتواند هزینه انتقال دریایی را کاهش دهد و این موضوع قدرت ژئوپلیتیک را از دریا به خشکی انتقال میدهد. حالا این چین است که میخواهد با طرح بزرگ جاده ابریشم که از راه باستانی آن الهام گرفته است، خود را به قلب جهان متصل کند. مسیر ریلی و هوایی جاده ابریشم هم از قدیم وجود نداشته است. حال اگر بخواهیم جاده ابریشم را در 4 حوزه دریایی، ریلی، جادهای، هوایی بازسازی کنیم، باید یک کریدور حمل و نقلی را از شرق چین تا ایتالیا به وجود آوریم. در حال حاضر با اینکه ژئوپلیتیک و ساختار کشورها تغییر کرده است، باز هم به راحتی این کریدور میتواند از شرق چین شروع شود و مسیر خراسان شمالی را طی کند و بعد از آن با عبور از قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان و بخشی از قزاقستان و سپس ترکمنستان یا افغانستان، از طریق ایران به سمت ترکیه و سوریه، دریای مدیترانه و بعد به ایتالیا برود. بازسازی این مسیر بسیار خوب و کاربردی است، ولی سوالی که در این میان شکل میگیرد این است که چه کسی حاضر است این سرمایهگذاری را برای ایجاد این مسیر انجام دهد؟ هدف جاده ابریشم جدید که به نام «یک مسیر، یک جاده» نیز شناخته میشود، فایده رساندن به 4 میلیارد نفر از طریق گشایش مسیرهای جدید از چین تا اروپا با پنج «کریدور اقتصادی» (چین، مغولستان، آسیای میانه، چین و پاکستان، چین، میانمار، بنگلادش، هندو آسهآن و به شرق. یک مسیر دریایی به کره جنوبی و ژاپن) و سپس به خلیجفارس، خاورمیانه، آفریقای شمالی و اروپا است. برخلاف توافقنامههای فراآتلانتیک و فراپاسیفیک که هزینه پولی ندارند، جاده ابریشم جدید، به سرمایهگذاریهای عظیم در زیرساختها نیاز دارد. آنگونه که مجله اکونومیست برآورد کرده است، این سرمایهگذاریها به یک تریلیون دلار آمریکا بالغ میشود و همه شقوق حمل و نقل از جمله در راهآهن، جاده و فرودگاه و بندرگاه را دربرمیگیرد. بخشی از سرمایه مورد نیاز از طریق سرمایهگذاری بخش خصوصی صورت میگیرد، اما بخش عمده آن از طریق سرمایهگذاری عمومی خواهد بود.
ایران در این پروژه جایگاه ویژهای دارد. چون هم یک گذرگاه انرژی در خاورمیانه است هم اینکه با 15 کشور هممرز دریایی یا زمینی است. به لحاظ دریایی نزدیک گذرگاه آبی مهم برای رسیدن به مناطق شمالی و جنوب غربی جهان است. ایران در حمل ونقل کالا از چین به قفقاز و آسیای میانه، نقش تعیینکننده دارد. موضوعی که مهم است، همین است که ایران باید سعی کند در چیزهای دیگری با چین به واسطه این جاده، از یکسو رقابت و از سوی دیگر مشارکت کند. کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق، گرایشات زیادی به ایران به لحاظ فرهنگی، تاریخی و... دارند. ایران باید با شناسایی سلایق و ارتقای محصولات خود، فراگیری زبانهای این کشورها برای ارتباط بهتر با مردم این مناطق و... مردم این کشورها را به لحاظ اقتصادی دریابد. در این راهکار میتوان از چین خیلی چیزها یاد گرفت که توانسته در مدت نسبتا کوتاه بازارهای صادراتی بسیاری را پیدا کند. در ایران باید با محصولات تراز اول خود همچون فرش، قالی، صنایعدستی و سنتی خود و نیز انجام تحقیقات بازار، موقعیت ویژهای برای خود به یاری این جاده ایجاد کند. جاده ابریشم در کنار شکوفایی اقتصادی باید راهی برای گفتوگوی فرهنگی برای ایران باشد. ایران میتواند براساس مطالعات و محاسبات صندوق بینالمللی پول تولیدات و صادرات غیرنفتی خود را تا 2 برابر افزایش دهد. ایران از کشورهای استقلالیافته از شوروی سابق غافل نباشد. در این حوزه و با توجه به مرز مشترک ایران با آنها، با دنیای عرب در این حوزه رقابتی ندارد. تاریخ مشترک، ریشههای فرهنگی و... امکان ارتباط ایران را با آنها افزایش میدهد. ما در چند دهه گذشته تلاش بسیاری کردیم که با کشورهای عربی و خاور نزدیک مراودات اقتصادی داشته باشیم، اما واقعیت این است که کشورهای شمال ایران فرصتهای بسیاری برای پیشرفت اقتصادی، پیش رویمان گذاشتهاند.