گروه سياسي- فهيمه جهازيان: همواره تهران در طول سدههاي گذشته که محل پاييتخت دولتهاي مستقر در کشور بوده است، به عنوان دژي مستحکم که در دامنههاي رشته کوه البرز قرار گرفته، به عنوان يکي از مهمترين شهرهاي ايران شناخته ميشد. امروز نيز به دليل توسعه شهرهاي جهان و قدم گذاشتن جهان جديد در مدرنيته، تهران نيز به عنوان يکي از کلان شهرهاي دنياي جديد مورد توجه دولتهاي بخصوص پس از پيروزي انقلاب اسلامي قرار گرفت.
تاريخچه حضور شهرداران در هيات دولت
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،به شکلي که بعد از انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامي شهرداران تهران به عنوان يکي از مدعوان در نشستهاي هيات دولت، کم و بيش حضور داشتند. اما تا زمان غلامحسين کرباسچي شهردار پيشين تهران که نوع جديدي از مديريت شهري را پايه گذاري کرد و درنهايت نيز توسط قوه قضاييه در دادگاهي به رياست حجت الاسلام محسني اژه اي رئيس کنوني اين قوه محاکمه شد، فراز و نشيبهاي فراواني را در طول ساليان گذشته تجربه کرده است.
پس از کرباسچي و محاکمه وي سيد محمد خاتمي که رئيس جهوري اسلامي ايران بود يکي ديگر از اصول مغفول مانده در قانون اساسي را اجرايي کرد و براي اولين بار انتخابات شوراهاي اسلامي شهرها و روستاهاي کشور را اجرا کرد و شهرهاي کشور داراي پارلمان شهري شدند و انتخاب شهرداران و تمامي مسئوليتهاي اجرايي و اعمال خلاف قانون آنها برعهده شوراهاي اسلامي شهرها قرار گرفت. هرچند برخي از اعضاي اين شوراها نيز به نوبه خود بدون حاشيه و ارتکاب اعمال خلاف قانون نبودند، اما در مجموع عملکرد مناسبي از خود برجاي گذاشته اند.
پس از اصلاح قوانين انتخاباتي که به دليل کاهش هزينههاي برگزاري انتخابات و کاهش التهابات انتخاباتي که هرساله در کشور وجود داشت انجام شد، مقرر شده بود که انتخابات شوراهاي اسلامي شهرها و روستاها همزمان با انتخابات رياست جهوري و همچنين انتخابات مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري نيز همزمان با هم برگزار شود.
يعني در زمان انتخاب رئيس جمهوري بايد شوراي شهر جديد انتخاب شده و در فاصله استقرار دولت جديد، شهرداران نيز انتخاب شوند تا وزير کشور پس از کسب راي اعتماد از مجلس بتواند حکم شهرداران سراسر کشور را صادر کند.
بر همين اساس پس از تشکيل کابينه، شهردار تهران نيز براي حضور در هيات دولت به پاستور دعوت مي شد. اما طي سالهاي گذشته که فراز و نشيبهاي فراواني ميان دولتهاي وقت و شهرداران حتي با وجود نزديکي ديدگاههاي سياسي وجود داشت، اين اقدام در روند ثابتي صورت نگرفته است.
بطور مثال در دولت خاتمي که احمدي نژاد شهردار تهران شده بود، طي اختلافاتي ميان دولت و شهرداري ايجاد شد يا در زمان رياست جمهوري احمدي نژاد که از شهرداري تهران به پاستور رسيده بود، در اختلافاتي که ميان محمدباقر قاليباف و رئيس جمهوري وقت درباره موضوعات مختلف ايجاد شدف بصورت نامنظم از حضور شهردار در جلسات هيات دولت جلوگيري شد.
البته اين دو دولت با شهرداران وقت داراي اختلافات فکري بودند اما در دولت حسن روحاني که شهردار تهران يعني حناچي با دولت مستقر زاويه سياسي نداشت، نيز در اواخر دولت از وي براي حضور در جلسات هيات دولت دعوت نميشد.
داستان متفاوت شهرداري زاکاني براي حضور در هيات دولت
اما داستان اين روزهاي شهرداري تهران با دولت چهاردهم کاملا متفاوت است. شهردار کنوني تهران که خود را سينه چاک رئيس جمهوري شهيد ميداند تاکنون دوبار در کارزار انتخاباتي به عنوان پوششي و خط شکن حضور پيدا کرده است. نوبه قبل دقيقا نقش تخريب چي را داشت که به دنبال تخريب نامزدهاي غيراصولگرا بود و از سوي ديگر از هرگونه حمله به نامزد اصلي يعني شهيد ابراهيم رئيسي جلوگيري ميکرد که پس از عدم مشارکت مردم در انتخابات و پيروزي بدون دغدغه رئيسي در دوره سيزدهم رياست جمهوري، وي نيز پاداش خود يعني مديريت شهري تهران را گرفت و شهردار تهران شد.
طي سه سال گذشته و حضور در مسند شهرداري، اقدامات وي با حاشيههاي فراواني همراه بوده است، از حضور اعضاي خانواده خود در پستهاي شهرداري تا قطع درختان بوستانها به بهانه ساخت مسجد و نمازخانه بجاي درختان.
اما اصل داستان جاي ديگري است. يعني جايي که وي براي دومين بار نامزد رياست جمهوري ميشود و اين بار نقش سوپر پوششي را بازي ميکند، يعني هم حامي رئيس جمهوري شهيد است و هم ميخواهد که از هرگونه حمله و زير سوال بردن نامزد اصلي آنها يعني سعيد جليلي جلوگيري شود.
اما در جريان برگزاري انتخابات 6 نفر تاييد صلاحيت شدند که دو نفر غيراز افرادي بودند که ميخواستند يکي از آنها رئيس جمهور شود. بنابراين زاکاني بيشتر حملات خود را به سمت پورمحمدي و پزشکيان معطوف کرد و سعي داشت که آنها را از ميدان خارج کند.
حتي در بخشي از مناظرات که هم بسيار معروف شد، پزشکيان به وي ميگويد که تا آخر در انتخابات ميماني؟ و زاکاني پاسخ ميدهد که حتما، حتما و نميگذارم که شما رئيس جمهور شويد.
پيش از برگزاري مرحله اول زاکاني و قاضي زادههاشمي از انتخابات به نفع نامزد نهايي اصولگرايان کنار کشيدند و در مرحله اول سعي در اتحاد دو نامزد داشتند که در آن ناکام ماندند و در مرحله دوم نيز تمامي نيروي خود را براي پيروزي جليلي جمع کردند و حتي براي وي به شهرهاي مختلف سفر کرده و در حمايت از وي به سخنراني پرداختند.
اما مردم پاي صندوقهاي راي آمدند و براي اينکه زاکاني و يارانش در مسند رياست جمهوري قرار نگيرند راي به مسعود پزشکيان دادند و دقيقا برخلاف نظر اين تانک انقلاب، حرکت کردند و پزشکيان را به عنوان رئيس جمهوري انتخاب کردند.
گاف شهردار در عقد قرارداد با چينيها
زاکاني که قبل از برگزاري انتخابات در سفري به چين پروژه اي محرمانه براي توليد اتوبوسهاي چيني را کليد زده بود، اين بار از سوي شوراي شهر تهران مورد خطاب قرار گرفت که چرا درباره قرارداد منعقده شوراي شهر را بدون اطلاع گذاشته است.
اما اين موضوع به اينجا ختم نشد و کارزاري براي برکناري زاکاني به راه افتاد تا وي را از شهرداري تهران برکنار کند و حتي نام افرادي به عنوان جانشينان وي مطرح شد.
روز گذشته نيز چمران رئيس شوراي شهر از گردن کلفتي حراست شهرداري خبرداد و گفت: ما در شورا حراست ايجاد کرديم، اما حراست شهرداري انتظار دارد حراست شورا زير نظر خودش باشد و دسترسيهاي حراست ما را قطع کرده و گردن کلفتي ميکند. ما هم دسترسيهاي حراست شهرداري را بههمهجا قطع خواهيم کرد. ما ديگر با آنها کاري نداريم و استعلامهايمان را از بالاسريهاي حراست انجام ميدهيم.
پس از اين اتفاقات بود که در اول شهريورماه دولت چهاردهم تشکيل شد و از زاکاني نيز براي حضور در هيات دولت دعوت ميشود. اما انگار برخي از اعضاي دولت قبل ميخواهند با زبان بي زباني بگويند که نميخواهند با دولت کنوني همکاري کنند. آنگونه که اخبار غير رسمي به گوش ميرسد اين بار زاکاني همانند دوران انتخابات به دنبال ملتهب کردن فضاي کشور است.
اين روزها اخبار غيررسمي ديگري از حضور وي در هيات دولت به گوش ميرسد، با تغيير وزير کشور و حضور دولت اصلاح طلب پزشکيان در پاستور، زاکاني که از رو شدن فسادهاي خود بخصوص موضوع قرارداد خريد اتوبوسها با چينيها واهمه دارد به دنبال ملتهب کردن فضا است که بگويد اگر در طي چند روز آينده از هيات دولت اخراج شد و براي نشستهاي پاستور دوباره دعوت نشد به دليل اين است که هيات دولت نميخواهد وي در جلسات حضور داشته باشد. ولي اينگونه به نظر ميرسد که زاکاني در جلسات هيات دولت به دنبال مسايل حاشيه اي است که در صلاحيت وي به عنوان شهردار تهران نيست. به همين دليل با واکنش ديگر اعضاي هيات دولت مواجه ميشود و براي چندمين بار پاسخ محکمي دريافت ميکند. جدا از درستي يا نادرستي اين موضوع به نظر ميرسد هدف و نقشه ي وي اين است که از هيات دولت به هر نحو و طريقي اخراج شود تا آنرا پيراهن عثمان کرده و به همفکران خود بگويد که آنها نتوانستند من را تحمل کنند و شعار دولت وفاق ملي آنها توخالي و پوچ است.
بايد مراقب رفتارهاي خطرناک وي بود تا هيات دولت را به حاشيه نبرد و حتي در برخي از موارد اخبار درون دولت از طريق وي به رسانههاي اصولگرا بخصوص روزنامه شهرداري و ديگر روزنامههاي همسو درز داده نشود تا بخواهد از اين نمد براي خود کلاهي بدوزد. بايد نگران زاکاني بود.