گروه سياسي- فهيمه جهازيان: از شامگاه جمعه که در فضاي مجازي و ميان سياسيون اصولگرا صحبت از برکناري سيد احسان خاندوزي وزير اقتصاد و دارايي مطرح شد، واکنشهاي فراواني نيز از سوي دولت به اين موضوع صورت گرفت.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،مهمترين واکنش را سپهر خلجي رييس شوراي اطلاع رساني دولت داشت که در فضاي مجازي نوشت: «تروريست اقتصادي همپاي تروريستهاي حملات دمشق و چابهار مشغول بمباران افکار عمومي با خبر کذب هستند. افزايش نا اطميناني و دامن زدن به انتظارات تورمي، مهمترين راهبرد آنها در اين روزها است.»
وي تاکيد کرد: «القاي تزلزل در تيم اقتصادي دولت يا توليد اخبار جعلي را بايد در اين چارچوب تحليل و رديابي کرد.»
اشاره خلجي به تروريست اقتصادي و انتظارات تورمي همان موضوع تلافي حمله اسراييل به کنسولگري ايران است که در بازار کشور جوي رواني ايجاد کرده و در طي چند روز قيمت دلار و ارزهاي خارجي را چندين برابر افزايش داده است.
دليل تکذيب استعفاي وزير اقتصاد
از سوي دولت
اما چرا دولت و تيم رسانه اي آن به اين شدت و سرعت نسبت به شايعه اخراج وزير اقتصاد از دولت واکنش نشان دادند.
به خاطر داريم سال گذشته و تقريبا در همين روزهاي ابتدايي سال بود که ناگهان سيدجواد ساداتي نژاد وزير جهادکشاورزي برکنار شد و براي همگان اين ابهام پيش آمد که موضوع مهمي رخ داده که وزير محبوب دولت با پشتوانه قوي ناگهان برکنار ميشود و هيچ فردي هم در اين زمينه پاسخگو نيست.
اين سوال در ذهن مردم وجود داشت تا اينکه روز چهارشنبه در حاشيه دولت خبرنگاران از علي بهادري جهرمي سخنگوي دولت در اين زمينه سوال ميپرسند و وي نيز در پاسخ دليل برکناري وزير دولت سيزدهم را عدم مديريت بازار مرغ و گوشت توسط وي عنوان ميکنند.
درحاليکه اگر واقعا اين چنين بود بايد امروز نيز وزير جديد با رسيدن قيمت گوشت به بيش از 800 هزار تومان برکنار ميشد اما بعد از مدتهاي فراوان دروغ بودن و صادق نبودن دولت سيزدهم در اين زمينه مشخص شد و همگان با رسانه اي شدن ابرفساد دبش توسط قوه قضاييه فهميدند که دولت مردمي با مردم به هيچ عنوان صادق نيست و حاضر نيست که واقعيت را براي مردم عنوان کند. در عين حال برخلاف سنت نبوي که رطب خورده را منع رطب نميکنند، دولتهاي پيش از خود را غيرصادق با مردم معرفي کردند.
اين القاب البته پيش از افشاي فساد دبش از ياران رييسي به دولتهاي قبل نبوده است بلکه پس از سخنان رييس جمهوري پيشين درباره حمله به عين الاسد و ساقط کردن هواپيماي اوکرايني و اطلاعات داده شده به دولت انجام شد.
آنها روحاني و دولتش را با مردم درحالي غيرصادق خواندند که وزير نفت اين دولت در جمع خبرنگاران خبر از جمع آوري تعدادي از کارتهاي سوخت جايگاههاي سوخت رساني ميدهد اما بعد از ان شرکت پالايش و پخش که زيرمجموعه وزارتخانه متبوع وي ميباشد در اطلاعيهاي ين موضوع را تکذيب ميکند و ميگويد که کارتهاي اضطراري باقي خواهد ماند.
حالا همين موضوع را با صحبتهاي رييس دولت پيشين درباره افزايش قيمت سوخت در کشور مقايسه کنيد. به اين نتيجه ميرسيم که دولت از طرفي قيمت کنوني بنزين را در کشور عادلانه نميداند و ميخواهد آنرا افزايش دهد يا حداقل ميزان مصرف سوخت را کاهش دهد اما از طرفي ديگر با توجه به افزايش بدون ترمز تروم در کشور نميتواند بنزين بر روي آتش خشم مردم بريزد و براي خود دردسر جديدي ايجاد کند به همين دليل هر روز با رسانه اي کردن يک موضوع خاص اقدام به دريافت بازخوردهاي آن در جامعه ميکند و وقتي وزير نفتش ميگويد کارتهاي سوخت جمع ميشوند، قيمت اينگونه کارتها تا 20 ميليون تومان هم در فضاي مجازي خريد و فروش شده و قيمت ميخود تا دولت مجبور شود صحبتهاي وزير خود را براي خراب تر نشدن بيشتر کار تکذيب کند.
عدم صداقت در موضوعات مختلف براي پوشاندن عدم کارايي دولت
اين موضوع دقيقا همان مطلبي است که فرشاد مومني يکي از مهمترين اقتصاددانان کشور ميگويد.
وي ضمن بيان انتقاداتي نسبت به اظهارات احسان خاندوزي، وزير اقتصاد و سخنگوي اقتصادي دولت در اولين نشست خبري خود در روز 14 فروردين، تلاشهاي حکومتگران براي ارائه چشم انداز از اقتصاد ايران را همراه با سلطه رويههاي کوته نگرانه دانست و تاکيد کرد: اعلام اينکه ايران در حال ورود به مدار رونق اقتصادي است، بسيار مايه شگفتي بود. رشد اقتصادي که حاصل شده، نسبتي با توسعه ندارد. ادعاي آقاي سخنگو درباره با کيفيت بودن اين رشد، به صرف اينکه يک ادعا از سوي ايشان است، پذيرفته نميشود. اين اظهارات به دور از علم، انصاف و ادب و به دور از مصالح نظام ملي است و شما در شرايط فعلي کشور، با اين اظهارات مردم را عصبي ميکنيد و بر روي زخم آنها نمک ميپاشيد.
حالا مردم نبايد به هرچيزي که دولت ميگويد بدبين باشند و مانند همين موضوع افزايش قيمت بنزين به تکاپو براي افزايش بيشتر درآمد در واقعيت و مجازي بروند؟
اينکه دولت در چند ماه اخير کشور را رها کرده و هيچ کار اقتصادي و مثبتي براي پيشبرد امور انجام نميدهد کاملا عيان و مشهود است و از نمونه آن ميتوان به تعطيل کردن مذاکرات هسته اي در سه سال گذشته اشاره کرد که به هردليلي دولت سيزدهم موقعيتهاي طلايي خود براي مذاکره با دول غربي در زمان دولت کنوني دموکراتها و دولتهاي ميانه رو در اروپا را رها کرده و هيچ تلاشي براي حل اين موارد با غرب انجام نميدهد تا مشکلات داخلي ناشي از تکانههاي سياسي را بتواند کنترل کند.
يکي از اين موارد اين است که در زماني که دولت به عضويت شانگهاي و بريکس درآمد دولت دوستان ساز و سورنا به دست گرفتند که ما توانستيم کار نيمه تمام روحاني را تمام کنيم و از حالا تمامي مشکلات جامعه حل ميشود، اما در عمل بعد از گذشت يک سال از پيوستن به شانگهاي و بريکس هيچ دقيقا «هيچ» رخداد مثبتي در اقتصاد کشور رخ نداده است و هيچ برنامه مدوني براي اجرايي کردن پيمانهاي ذکر شده و بهره برداري از آن وجود ندارد. دولت مجبور نيست که به مردم در آن زمان نگويد که براي پيوستن به اين پيمانها بايد شرايطي را اجرا کرد که با سيدهاي محکمي از جمله موضوع افي اي تي اف در داخل مواجه خواهد شد و هرگز اين پيمانها تا تغيير نظر افرادي که در مناصب قدرت بخصوص تندروهاي مجلس هستند به نتيجه نخواهد رسيد.
احتياج به برنامهاي جديد
براي حل مشکلات مردم
به نظر ميرسد دولت بخصوص در بخش سياست خارجي احتياج به برنامههاي مدون و جديد با افرادي داراي تفکرات نو براي تعامل با جهان نيازمند است و اينکه بخواهيم منافع خود را با چند کشور دوست شرقي گره بزنيم، براي ملت ايران دستاوردي نخواهد داشت.
هرگز نبايد فراموش کرد که اگر دولت کنوني بتواند مشکلات کشور بخصوص قشر متوسط جامعه را حل کند و با مردم صادقانه و بدون لکنت صحبت کند، ميتواند اعتماد از دست رفته خود را که در انتخابات اخير بصورت روشن مردم درباره آن با مسئولان صحبت کردند را دوباره بازيابي کند.