حملات سایبری حزبالله مدتها است که دولتهای خاورمیانه و غرب را نگران کرده است. در ژانویه ۲۰۲۱ مشخص شد که یک واحد سایبری وابسته به حزبالله معروف به «چدار» (Cedar APT) لبنان، بیش از یک سال به شرکتهای مخابراتی و ارائهدهندگان اینترنت در ایالاتمتحده، بریتانیا، اسرائیل، مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن، فلسطین و لبنان حمله کرده است.
مأموران سایبری چدار همچنین موفق شدند برای جمعآوری دادههای حساس، شبکههای داخلی برخی شرکتها مانند شرکت «ارتباطات مرزی» مستقر در ایالاتمتحده را هک کنند. در سال ۲۰۱۰، دولت اوباما، حزبالله را «فنیترین گروه تروریستی در جهان» توصیف کرد. حالا حمایت مستقیم جمهوری اسلامی ایران از واحد سایبری حزبالله، پیچیدگی فناوری این سازمان را بیشتر کرده است. شهرت دیرینه حزبالله در اجرای عملیات روانی به فضای مجازی نیز کشیده شده است. در طول همهگیری کرونا، این گروه آموزشهای سایبری در مورد جنگ اطلاعاتی را در فضای مجازی ارائه کرد و مهمتر از آن، آموزش سایبری حزبالله برای پیشبرد منافع راهبردی جمهوری اسلامی ایران و براندازی دشمنان منطقهای تهران بهویژه اسرائیل و عربستان سعودی است.
رژیم صهیونیستی که اطمینان داشت قدرت بالای حزب الله در آینده تهدید اصلی ماهیت و هویت جعلی او خواهد بود در سال ۲۰۰۶ به خیال باطل خود به صورت پیشدستانه تهاجم همهجانبهای را علیه لبنان آغاز کرد که هدف اصلی آن ناتوانی حزبالله و شکست نظریه مقاومت در منطقه بود، امّا مقاومت جانانه و ولایتپذیری و تدابیر دوراندیشانه سید مقاومت و ایثار و فداکاری سرداران و سربازان مقاومت به ویژه شهید سپهبد سلیمانی برگ زرینی را در تاریخ اسلام و مقاومت بر جریده عالم ثبت کرد که ماحصل جنگ ۳۳ روزه و تبدیل حزبالله از یک قدرت محلی به یک قدرت منطقهای تأثیرگذار گردید و بارقههای امید در بین آحاد مردم مظلوم و مستضعف عالم از فلسطین، یمن و عراق تا افغانستان و پاکستان و سایر ملل آزادیخواه ایجاد کرد و به تدریج به عنوان الگوی موفق مقاومت در سطح منطقه و جهان معرفی گردید.
همین عامل باعث شد تا سایر گروهها و جریانهای مقاومت مانند جهاد و حماس در فلسطین، حشد الشعبی در عراق، انصارالله در یمن، دفاع وطنی در سوریه، حزب الله لبنان با تکمیل نقش خود از یک قدرت محلی به یک قدرت ملی و به تدریج قدرت منطقهای تاثیرگذار تبدیل شود. علاوه بر این حزبالله توانست معادله قدرت منطقهای را تغییر دهد، قدرت بازدارندگی در برابر رژیم اشغالگر قدس را ارتقا بخشد و با تشکیل اضلاع دیگر، جبهه مقاومت منطقهای را در سطح منطقه غرب آسیا ایجاد نماید و بهدنبال آن تمامی طرحها و استراتژیهای استکبار جهانی و مرتجعین دستنشانده و گروههای تکفیری را به شکست بکشاند و روزنههایی از امید، عزت نفس، شرف، خودباوری و اعتماد به نفس، احیای هویت اسلامی، رهایی از تحقیر تاریخی را در بین ملل منطقه ایجاد نموده و ترس از هیمنه شکستناپذیری پوشالی رژیم اسرائیل را به تمامی مردم دنیا خصوصاً جهان اسلام ثابت نماید.
هماینک حزبالله قدرت برتر، بازدارنده، اثر بخش، نقشآفرین، تأثیرگذار و بازیگر اصلی معادلات منطقه است و واهمه و ترس وحشتناک رژیم جنایتکار اسرائیل از حزبالله لبنان، سستتر از تار عنکبوتی است که با تلاش مذبوحانه خود و ایجاد حصار به دور خود برای حفظ امنیت خویش تنیده است، در حالی که از بدو تشکیل این غده سرطانی بیشتر از هر وقت دیگر دچار ناامنی، اضطراب، وحشت، مهاجرت معکوس، فقدان مقبولیت و مشروعیت سیاسی و اجتماعی است.
روند تحولات سیاسی، امنیتی منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) حاکی از افزایش نقش و نفوذ بازیگران غیردولتی است. بازیگران غیردولتی، جریانها، سازمانها و احزاب فراملی هستند که براساس ایدئولوژی (مذهبی - سیاسی) خاصی به وجود آمدهاند و دارای ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و به احتمال زیاد نظامی و امنیتی هستند. برخی از این بازیگران توانستهاند در قامت نیروهای شبه ملی یا شبه دولتی عرض اندام کنند، به صورتی که سایر بازیگران دولتی و قدرتهای منطقه و بینالمللی، در تنظیم روابط سیاسی و اتخاذ راهبردها و تاکتیکهای خود، ناچار از پذیرش نقش و نفوذ این قبیل بازیگران هستند. جنبش حزب الله لبنان نیز بازیگری غیردولتی است که از ابتدای تاسیس خود تاکنون، توانسته است روند رو به رشد خود را به خوبی طی کند و به یکی از تاثیرگذارترین بازیگران غیردولتی در منطقه تبدیل شود.
از مهمترین اهداف کشورهای غربی برای شکلدهی و تثبیت مهندسی امنیتی جدید منطقه غرب آسیا، تلاش و ایجاد اجماع نسبی برای مهار و نابودی جنبشهای اسلامی یا حداقل تبدیل آنها به یک نهاد سیاسی است که در طرح «غرب آسیای جدید» که به طور رسمی توسط «کاندولیزا رایس» جایگزین «طرح غرب آسیای بزرگ» شد، نیز بدان اشاره شده است.
آمریکا در این طرح تلاش میکند تا با تاکید بر سه مقوله رادیکالیسم اسلامی، تروریسم و تسلیحات کشتارجمعی و ایجاد تصویر غیرواقعی از طریق رسانههای صوتی و تصویری، زمینههای شکل گیری اجماع نسبی در نظام بینالمللی را علیه جنبشهای اسلامی مانند حزبالله لبنان فراهم کند. جنبش مقاومت اسلامی حزبالله لبنان یکی از جنبشهای موفق اسلامی در منطقه غرب آسیا است که در سالهای اخیر با پیروزی بر توطئههای دشمنان، به یک قدرت غیر قابل انکار و تاثیرگذار از لحاظ سیاسی و امنیتی تبدیل شده است.
بعد از شکست خفتبار ارتش رژیم صهیونیستی از مقاومت در سال ۲۰۰۰ و اخراج تحقیرآمیز اشغالگران از جنوب لبنان، جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ معروف به جنگ ۳۳ روزه که در راستای تلاش صهیونیستها برای جبران شکست قبلی آغاز شد، دومین شگفتی حزبالله و ناکامی رژیم اشغالگر را رقم زد. پس از سال ۲۰۰۵ حزبالله لبنان در شمار گروههای هشت مارس قرار گرفت؛ گروه هشت مارس در پی گردهمایی سال ۲۰۰۵ حزبالله در بیروت و بهدنبال مخالفت با خلع سلاح این گروه، حمایت از سوریه و مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی شکل گرفت؛ جبهه متحدی که برگرفته از حزبالله، حزب اَمَل و حزب مسیحی آزاد بود و بعدها جریانهای دیگری مانند جماعت اسلامی لبنان، جنبش توحید اسلامی (اهل تسنن) و حزب دموکرات لبنان (دروزی) به آن اضافه شدند.
جنبش حزبالله لبنان یکی از جنبشهای موفق در جهان اسلام است که علاوه بر ایستادگی بر مواضع داخلی و منطقهای خود نظیر پیروی از ولایت فقیه، مبارزه با رژیم صهیونیستی، حمایت از محور مقاومت و حمایت از دولت قانونی سوریه، درک بالایی از تحولات امنیتی، سیاسی و اجتماعی دارد. حزبالله لبنان با پذیرش موضوع چندفرهنگی و چندقومی در لبنان، وارد کارزار سیاسی این کشور شده است و با بهرهگیری از ابزارهای مدرنی نظیر انتخابات و ارائه خدمات اجتماعی، راه خود را برای تأثیرگذاری بر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی در لبنان و منطقه باز کرده است. حزبالله با حضور قدرتمند خود در عرصه سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی توطئههای مختلف محور صهیونیستی - آمریکایی - عربی را در طول سالهای گذشته در داخل و خارج از لبنان تا به امروز خنثی کرده است. بررسی عملکرد حزبالله لبنان از زمان تاسیس تاکنون نشان میدهد این جنبش مقاومتی در سطح داخلی به دنبال حل مشکلات با نگاه ملیگرایانه و در سطح منطقهای هم بهدنبال ایجاد ثبات و امنیت با تاکید بر اخراج بیگانگان از منطقه غرب آسیا است.