۰
جمعه ۹ تير ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۰۶

ايران‌هراسي؛ مذاکرات دولت توهم است!

سجاد عابدي
ايران‌هراسي؛ مذاکرات دولت توهم است!
مستند ايرانيوم که توسط الکس تريمن ساخته و در سال 2011 اکران شد، نمونه‌اي جدي از پروژه ايران‌هراسي با محوريت انرژي هسته‌اي است که فعاليت‌هاي برنامه هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران را در زمينه‌اي تاريک از ساير مسائل و در ادامه سيري از آغاز شکل گيري انقلاب مطرح مي‌کند. با توجه به اهميت اين مستند، اين پژوهش با استفاده از ادبيات ايران‌هراسي و جنگ رواني و رويکرد شرق شناسي و چارچوب نظري بازنمايي و بهره گيري از روش تحليل گفتمان به دنبال پاسخ گويي به اين پرسش‌ها است که فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران و مسائل مرتبط با آن در مستند ايرانيوم چگونه بازنمايي شده است؟ و ايران هراسي و جنگ رواني عليه جمهوري اسلامي ايران، چگونه در قالب بازنمايي فعاليت‌هاي هسته‌اي آن در اين مستند، صورت گرفته است؟
ژنرال پترائوس که پيشتر مقام سرفرماندهي کل ارتش ايالات متحده آمريکا در منطقه خاورميانه، شرق آفريقا و آسياي مرکزي را بر عهده داشت در هنگام اعلام استقرار سپر موشکي آمريکا در خليج فارس مدعي شد اين سيستم براي بازدارندگي و ارتقاي توان دفاعي کشورهاي منطقه در برابر قدرت موشکي ايران است. فحواي سخنان پترائوس اين پيام را مي‌رساند که آمريکا با استقرار اين سيستم دفاعي، از کشورهاي خليج فارس در برابر توان موشکي ميان‌برد و دوربرد ايران حمايت خواهد کرد. آمريکا تلاش دارد ايران را به عنوان کشوري معرفي نمايد که خواهان به هم ريختن نظم منطقه و تسلط بر کشورهاي همسايه است. در بيانيه مشترک شوراي همکاري خليج فارس و آمريکا پس از نشست ماه مي 2015 کمپ ديويد آمده است آمريکا و کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس، مخالف فعاليت‌هاي ايران در برهم زدن ثبات منطقه هستند و با آن مقابله خواهند کرد و به گفت و گوهاي خود در مورد نحوه تقويت ساختار امنيت منطقه ادامه خواهند داد. ايالات متحده به عنوان بخشي از اين تلاش براي تقويت ظرفيت کشورهاي شوراي همکاري خليج فارس در دفاع از خود عليه تهاجم خارجي، اقدام خواهد کرد و اين اقدام شامل تقويت دفاع هوايي و موشکي، دريايي و امنيت سايبري است.
ائتلاف ضد ايراني مجبور است يکپارچه شود که به اين منظور به پايه‌هاي جدي نياز دارد. سپر ضد موشکي خليج فارس که در آن منافع سياسي و مالي نخبگان حاکم بر واشنگتن، تل آويو و کشورهاي خليج فارس به هم تنيده شده است، مي‌تواند نقش بهترين مبناي اتحاد آنها را ايفا کند.
«ايران هراسي» در معناي ترس مفرط و غيرعقلاني از ايران خصوصاً با بزرگ نمايي تهديد ايران هسته‌اي کاربرد دارد. حقي رام معتقد است که ايران‌هراسي نخستين بار در جريان مذاکرات صلح مصر و اسرائيل در اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد ميلادي ظهور يافت. اسرائيل براي متقاعد ساختن افکار عمومي خود مبني بر اينکه صلح با اعراب امکان پذير است، نيازمند يک تهديد خارجي بود تا جايگزين تهديد کشورهاي عربي کند. پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و مخالفت با قرارداد صلح کمپ ديويد فرصت طلايي براي دولتمردان اسرائيل بود تا از ايران تصويري تهديدآميز ارائه نمايند.
به عبارت ديگر «ايران‌هراسي، پروژه راهبردي است که براساس آن، ايران به  عنوان تهديدي بزرگ در منطقه و همچنين تهديدي براي صلح و امنيت جهاني مطرح و به عنوان يک متغير مزاحم و بازيگر اخلال آفرين در نظام بين‌الملل به تصوير کشيده مي‌شود. اين رويکرد از سوي ايالات متحده آمريکا و صهيونيسم بين الملل با هدف به حاشيه راندن جمهوري اسلامي ايران دنبال مي‌شود».
ايران‌هراسان مدعي هستند که ايران به دنبال دستيابي به سلاح‌هاي کشتار جمعي خصوصاً تسليحات هسته‌اي است تا در برابر اسرائيل ـ دشمني که قبلاً به اين تسليحات دسترسي دارد ـ از خود دفاع کند. اين در حالي است که اسرائيل به شدت از دستيابي ايران به انرژي هسته‌اي احساس خطر مي‌کند و به آمريکا فشار مي‌آورد تا هر چه سريع‌تر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را متوقف سازد. طبق يک نظرسنجي، هفتاد و يک درصد مردم اسرائيل معتقدند اگر تلاش‌هاي ديپلماتيک براي توقف فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران مؤثر واقع نشود، آمريکا بايد به حمله پيش دستانه عليه ايران مبادرت کند. اسرائيلي‌ها برنامه‌هاي متعددي براي حمله به تأسيسات هسته‌اي ايران طراحي کرده و حتي پيامدهاي آن را بررسي کرده‌اند. اين در حالي است که ديويد مناشري مدير مرکز مطالعات ايران در دانشگاه تل آويو اذعان مي‌کند که ايران تهديدي براي موجوديت و بقاي اسرائيل نيست. جيمز بيل پديده ايران هراسي را ناشي از استقلال طلبي ايران از آمريکا مي‌داند. او مي‌گويد: آمريکا سعي دارد تا از ظهور هژمون‌هاي استقلال طلب منطقه‌اي جلوگيري کند. هر چه رفتار آنها مستقل‌تر باشد، آمريکا فشار بيشتري بر آنها اعمال مي‌کند. هم‌چنين، هر چه جهان بيني هژمون جهاني (يعني آمريکا) و هژمون منطقه‌اي متفاوت‌تر باشد، تنش‌هاي سياسي گسترده‌تري ميان آنها به وجود مي‌آيد.
براساس اين نظر، آمريکا از آن‌رو به ايجاد موج ايران‌هراسي در منطقه و جهان دامن مي‌زند که ايران سعي دارد مستقل از هژمون جهاني رفتار کرده و جهان بيني او بسيار متفاوت با ابرقدرت جهاني است. محورهاي ايران‌هراسي و جنگ رواني رسانه‌هاي غربي عليه ايران را به طور کلي مي‌توان در 7 محور خلاصه کرد که عبارت‌اند از:
. القاي دسترسي ايران به سلاح‌هاي هسته‌اي
. حمايت ايران از تروريسم
. نقض حقوق بشر در ايران
. القاي تهاجمي بودن فناوري‌هاي دفاعي ايران
. دخالت جمهوري اسلامي ايران در امور کشورها
. اسلامي بودن نظام سياسي در ايران
. القاي مخالفت ايران با صلح و ثبات منطقه‌اي
ايران تنها کشوري است که به زعم آمريکا، منافع اين کشور را در منطقه تهديد مي‌کند. از ديدگاه آمريکايي‌ها ايران به  دنبال دستيابي به تسليحات هسته‌اي است. آمريکايي‌ها مدعي‌اند تمايل نداشتن ايران براي کنار گذاشتن برنامه هسته‌اي خود منافع اين کشور را در ثبات منطقه‌اي، امنيت اسرائيل و رژيم منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي به خطر انداخته است. آمريکايي‌ها معتقدند کمک ايران به گروه‌هاي اسلام گرا در عراق، لبنان، يمن و غزه منجر به گسترش تروريسم و بي ثباتي در منطقه مي‌شود. همچنين تهديد ايران به بستن تنگه هرمز بر اين تنش‌ها افزوده است. کشورهاي عربي متحد آمريکا در منطقه مدعي حمايت ايران از گروه‌هاي شيعه در اين کشورها شده و از تمايلات توسعه طلبانه و هژموني طلبانه تهران ابراز نگراني عميق کرده‌اند. اين در حالي است که تحليگران معتقدند که کشورهاي اقتدارگراي منطقه نظير عربستان، يمن و بحرين گروه‌هاي معترض و مطالبات دموکراتيک و مشروع مردم خود را به بهانه ارتباط با ايران به شدت سرکوب مي‌کنند.
از نگاه آمريکايي‌ها دو احتمال تهديدآميز از جانب ايران ممکن است منافع اين کشور را در جنوب غرب آسيا به خطر بيندازد. نخست اينکه ايران در صورت دستيابي به بمب هسته‌اي و هسته‌اي شدن منطقه با مطالبات ديگر کشورها نظير عربستان در زمينه هسته‌اي شدن مواجه شود. در اين شرايط آزادي عمل آمريکا و اسرائيل در منطقه چندقطبي هسته‌اي با محدوديت‌هاي زيادي مواجه مي‌شود دوم اينکه در صورت حمله نظامي اسرائيل يا آمريکا به تأسيسات هسته‌اي ايران براي ممانعت از هسته‌اي شدن ايران و تبعات و حملات تلافي جويانه ايران، منافع آمريکا در منطقه به مخاطره مي افتد. آمريکايي‌ها مدعي‌اند ايران علاوه بر برنامه هسته‌اي خود در مواردي نظير توانايي‌هاي نامتقارن خود در خليج فارس، تهديد به انسداد تنگه هرمز، ارتباط با القاعده، لفاظي سياسي در خصوص حملات تلافي جويانه و اهريمني جلوه دادن غرب، منافع آمريکا و متحدان آن در منطقه را به خطر انداخته است.
آنچه تحت عنوان ايران‌هراسي از آن ياد مي‌شود، بر بستر برخي واقعيت‌ها در منطقه و وارونه نمايي و بازنمايي خاص برخي ديگر از وقايع شکل گرفته تا در پرتو آن، هزينه قدرت يابي ايران به گونه‌اي افزايش يابد که انتقال قدرت، غيرممکن شود. در حقيقت نوع بازنمايي‌هاي صورت گرفته از ايران توسط رسانه‌هاي غربي به گونه‌اي است که با مغفول انگاشتن بسياري از وقايع و حتي قلب آنها، عموماً تصويري هراس انگيز و تهديدآميز از فعاليت‌ها و مسائل مختلف اين کشور ارائه مي‌دهند که اوج اين تبليغات و جنگ رواني را مي‌توان در سال‌هاي اخير در مورد برنامه هسته‌اي جمهوري
اسلامي ايران مشاهده کرد.
کد مطلب: 198341
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *