هر دم از این باغ بری میرسد! به تازگی و متأسفانه در ادامة هجومهای قابل فهم اما ناعادلانه به جامعة پزشکی ایران، جنجالی دیگر و این بار در مورد دریافتهای نجومی پزشکان به راه افتاده است. اینجا و آنجا اسنادی که نه از نظر شکل و نه به لحاظ محتوی با اسناد رسمی تنظیم حقوق متخصصان پزشکی همخوانی ندارند در شبکههای اجتماعی و گروههای معلوم و مجهول تلگرامی دست به دست شدهاند و در هر حال در عین افزودن شائبهای بر شائبه های موجود دستمایهای تازه برای زیر سؤال بردن جایگاه و اعتبار جامعة پزشکی ایران ایجاد کردهاند.
اما به راستی شکلگیری چنین جوی در اوضاع کنونی جامعه چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا حقیقتاً جمعی از نیکنفسان آگاه به امور در صدد آگاه کردن مردم در عرصهای از عرصههای حیات اجتماعی این ملت هستند؟ آیا این تحرک تازهای ادامهای بر تحرکات پیشین در حیطه نبرد قدرت است؟ آیا...؟
در بالا اشاره شد که شکل و محتوی آنچه در قالب اسناد برای ایجاد باور در مورد دریافتهای نجومی پزشکان ارائه شده است، خود محل تردید دارد و به عبارت دیگر نوعی جعل به نظر میرسد، اما با موشکافی بیشتر در این مورد میتواند بحث را از مناظر دیگر نیز دنبال کرد.
به هر روی و نیز بدون تردید در دولت آقای روحانی، دو وزارتخانه امور خارجه و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نقشی محوری بر عهده داشتهاند. ما را در این بحث بر نقش وزارت خارجه تأکیدی نخواهد بود و نه نیز نیازی به این کار احساس میشود. اما در مورد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مسأله به شکل دیگری مطرح است. از پی سالها بیعملی در حیطه وزارت بهداشت، با روی کار آمدن دولت آقای روحانی، وزیر جدید با طرحی عظیم و به دلایل گوناگون ضروری، به نام طرح تحول سلامت، پا به گود سیاست گذاشت. این طرح بر آن بود تا با نگاهی نو به مسأله خدمات جامعه پزشکی تحولی اساسی در زمینه درآمد اعضاء این جامعه و به تبع آن نوع خدمات این جامعه ایجاد کند. اما همانگونه که از ابتدا نیز انتظار میرفت طرح مزبور از همان ابتدای کار با چالشها، مخالفخوانیها و اشکالتراشیهای بسیار مواجه شد و این موضوع دست در دست مشکلات اقتصادی جامعه گذاشت و باعث شد تا در عمل و علیرغم سپری شدن یک دوره کامل از ریاست جمهوری آقای روحانی، اجرایی نشود. اما کیست که نداند فشار بر وزارت بهداشت در زمینه اجرایی کردن طرح تحول سلامت در عین ابتر گذاشتن یک طرح بزرگ به زعامت دولت، در عمل سبب ضرر و زیان دیدن بخش اعظم پزشکان کشور خواهد شد؟
ناگفته پیداست و حتی بدیهی است که در فضایی سالم، شفاف و قانونمند به راحتی میتوان با ارائة اسناد و مدارک متقن بُطلان دعاوی مرتبط به دریافتهای نجومی از سوی پزشکان را ثابت کرد، اما با دو صد دریغ و درد باید گفت در آشفتهبازار ایجاد شده آنچه محلی از اعراب نمیتواند داشته باشد همانا فضای شفافیت و عرضة ادلة قابل قبول است. در چنین فضایی شایعه به سرعت برق و باد حرکت میکند، حال آنکه حقیقت سرعتی لاکپشتوار دارد.
آری، تردیدی نیست که در جامعة امروز ایران گروه اندکشماری از پزشکان را میتوان یافت که یا به دلیل نام و آوازه خویش یا بر اثر استفاده از برخی امکانات خاص درآمدهای موسوم به نجومی دارند! اما مگر همین روند برای مثال در بازار تجارت یا صنعت وجود ندارد؟ آیا در بازار تجارت نیز تمامی صاحبان مشاغل در حال درو کردن پول و پشته کردن ثروت هستند؟ آنانی که از نزدیک با دردهای درون جامعة پزشکی آشنا هستند نیک میدانند که وقتی مقیاس داوری، قاطبه اعضاء جامعه پزشکی باشد دست بر قضا یکی از اصلیترین مشکلات موجود همانا مشکلات اقتصادی این قشر است! برای نمونه فقط کافی است اشاره کنیم که بر اثر خدشهدار شدن طرح و برنامة دولت در بخش بهداشت و درمان اکنون در سطح تهران و در برخی از مراکز پزشکی، پرداخت مطالبات پزشکان تا 9 ماه تأخیر را به خود دیده است و در سطح برخی شهرستانها این تأخیر و تعلل گاه تا بیش از یک سال را شامل میشود! حال بگذریم که در کل کشوردهها پزشک تحصیل کرده حتی از یافتن کار با حقوق حداقلی نیز محرومند.
*ريس انجمن بيهوشي