رسول خدا(ص) جامعه اسلامی را بهگونهای تربیت کرده بود که توده مسلمان با مشاهده اندک سوءاستفادهای توسط حاکمیت به مسجد میریخت و خواستار شفافسازی میشد.این حساسیت سیاسی و اجتماعی در زمان پیغمبر(ص)، ابوبکر، عمر و علی(ع) وجود داشت و همین حساسیت در زمان عثمان منجر به شورش مردم در قبال فساد دستگاه خلافت و قتل عثمان شد!
عمر خلیفه مقتدر که امپراطوریهای بزرگ ایران، روم و مصر را فتح کرده بود، وقتی از پارچه بیتالمال که بین مردم تقسیم شده بود پیراهنی برای خود دوخت که اندکی درازتر از پیراهن دیگران بود، مردم او را در ملأ عام استیضاح کردند که چرا پیراهن تو چند سانت از پیراهن دیگران بلندتر است؟! عمر مجبور میشود که نه سخنگویش برای نمایندگان مردم در پشت درهای بسته، بلکه خودش شخصا در ملأ عام به مردم پاسخ دهد و بگوید: "چون من قدم بلندتر است و مقدار پارچه سهم من کافی نبود، پسرم عبدالله سهم خود را به من داد تا از دو سهم یک پیراهن برای من دوخته بشود"؛ بعد هم پسرش را به عنوان شاهد میآورد و مردم هم پس از این شفافسازی، خلیفه را تبرئه میکنند! حتی در دوره بنیامیه هم علیرغم مشکلاتی که داشتند، همواره دعوا بر سر امامت، عدالت، بیتالمال و حقِ مردم بود، اما بنیعباس در تاریخ اسلام کاری کردند که سرنوشت تاریخ اسلام را تغییر داد.
بنیعباس حساسیتهای مردم و مسائل آنان را تغییر داد و آنان را به مسایلی چون انواع قرائت قرآن و مباحثی چون خلق قرآن، قدیم و حادث بودن قرآن و … مشغول و حتی برای آنان حساسیتهای بهظاهر علمی درست کرد! در اصطلاح سياسی به این کار میگویند "دپولیتیزاسیون" یعنی زدودن حساسیت سیاسی و اجتماعی از مردم و مشغولکردن آنان به مسایل بیهوده. در نتیجه میبینیم مردمی که در قبال چند سانت پارچه لباس خلیفه حساس بودند، میبینند که در عروسی دختر خلیفه عباسی هزاران سکه طلا نثار و از دورریزِ غذاهای عروسی، کوههایی در بغداد روی هم انباشته شدهاست که مدتی بهداشت مردم را هم بهخطر میاندازد، اما هیچگونه اعتراض رسمی به این همه اسراف نمیشود؛ چون حساسیتهای مردم را تغییر دادهاند! به این شکل بود که بنیعباس حدود شش قرن حکومت کرد، در صورتی که بنیامیه بیش از یک قرن دوام نیاورد!
متأسفانه جامعه امروز ما هم به چنین انحرافی از آرمانهای انقلاب اسلامی مبتلا و سرگرم به مسایلی چون حجاب اجباری و … شده است. در نتیجه میبینیم یک روز از فساد ۳۰۰۰ میلیارد تومانی خاوری، روزی دیگر از فساد چند میلیارد دلاری بابک زنجانی و فسادهای گسترده دولت احمدینژاد و روزی از فسادهای تکاندهنده طبری در دستگاه قضایی و معاونان قالیباف در شهرداری تهران و روزی دیگر از فساد بیسابقه سه میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلاری چای دبش در دولت رئیسی و حتی از انتقال زمینی به ارزش ۱۰۰۰میلیارد تومان بهنام کاظم صدیقی امام جمعه تهران و اعضای خانوادهاش رونمایی میشود، اما گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است و ماشین تبلیغاتی حامی جریان حاکم هم بهراه میافتد که خاک در چشم واقعیت بپاشد و در مجاری اطلاعاتی مردم خلل ایجاد کند و مردم هم گویی مسخ شدهاند!
امام علی(ع) در عهدنامه خود بهمالک اشتر والی مصر تاکید کرد:«وَإن ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بكَ حَيفا فَأصحِرْ لَهُم بعُذْرِكَ وَاعدِلْ عنكَ ظُنُونَهُم بِإصحارِكَ؛ و اگر رعیت بر تو گمان ستم بردند، عذر خویش را آشکارا و شفاف با آنان در میان نه و بدگمانیشان را از خویش بگردان.» علی(ع) در اینجا بهجای «ناس؛ مردم» از واژه «رعیت» استفاده کرده است. معنای رعیت در زبان عربی متفاوت از معنای آن در زبان فارسی است. رعیت در زبان عربی یعنی انسانهایی که دارای حقوقند و باید حقوقشان رعایت شود. امام(ع) فرمود: «اگر رعیت در باره تو گمان حیفومیل و تخلفی بردند، باید عذر و دلیل خود را برای آنان اِصحار کنی.» یعنی لازم نیست مردم به یقین برسند که تو واقعا حیفومیل و تخلف داشتهای و برای گمان خود مستندات متقن ارائه کنند. همینکه در باره تو گمان بد برند، بر تو واجب است که به آنان پاسخ اقناعی بدهی! همچنین حضرت نفرمود: «پاسخ خود را اظهار کن»، فرمود: «پاسخت را اِصحار کن.» علی(ع) واژه اِصحار را از ریشه صحراء گرفته است. صحراء در زبان عربی بهمکانی گفته میشود که صاف و همه چیز در آن آشکار است و چیزی مانع دید نیست! یعنی باید توضیح و پاسخ خود را مانند صحرا در مقابل چشم مردم بگذاری و هیچ جای ابهامی برای آنان باقی نگذاری!
امروز ملت ایران در انتظار شفافسازی در باره مقوله مبارزه با فساد از طریق محاکمه علنی عوامل فساد چای دبش و امثال جعل كنندگان امضای هستند!