به گزارش مردم سالاری آنلاین، قبلا از مقطع و برهه حساس کنونی حرف زده می شد و حالا سال سخت. این را تحلیلگران سیاسی و اقتصادی می گویند و البته نشانه ها نیز تا حدی زیادی این گزاره را تایید می کند. از یک طرف پرونده سیاست خارجی با موضوع تحریم ها روبه رو است و از طرف دیگر فشار اقتصادی سنگین، معیشت مردم را به شدت تحت الشعاع قرار داده است.
اما در این سال سخت چه انتظاری از دولت وجود دارد و عبور از آن مستلزم چیست؟ یک فعال سیاسی معتقد است عبور از چنین وضعیتی نیازمند تصمیمهای بزرگ و شجاعانه است.
ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین بیشتر از آنکه به مقوله سیاست خارجی و مذاکره برای رفع تحریم بپردازد معتقد است دولت مسعود پزشکیان باید تصمیمات سخت را با اصلاحات در نظام یارانه و انرژی و همچنین ساماندهی نظام بانکی آغاز کند.
استدلال او آن است که «حتی اگر فردا تحریمها برداشته شوند، باز هم بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی ما باقی میماند. ناترازیهای ساختاری، ناکارآمدی مدیریتی و بیبرنامگی، مسائلی نیستند که با رفع تحریم از بین بروند.»
او می گوید که بدون تصمیمات سخت، وضع نهتنها بهتر نمیشود، بلکه وخیمتر هم خواهد شد.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با ناصر ایمانی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصولگرا را در ادامه بخوانید؛
****
*آقای ایمانی! برخی از ابتدای سال ۱۴۰۴ عنوان می کنند که باید این سال را سال سخت و تصمیمات سخت بدانیم. تا الان یکسری از انتظارات از دولت وجود داشت مشخصا در ارتباط با رفع تحریمها، حل FATF ، رفع فیلترینگ و ...وعده هایی داده شده بود. لطفا تحلیل خود را از شرایطی که با آن روبهرو هستیم بفرمایید. تصور می کنید در چه حوزه هایی باید تصمیم سخت گرفته شود؟
من مقداری با نگاه شما زاویه دارم. فکر میکنم که اگر همین فردا تحریمها برداشته شود، بخشی از مشکلات کشور در عرصه مسائل اقتصادی حل میشود، اما بخش عمدهای از آن باقی خواهد ماند. تصور عمومی بر این است که الان همه مشکلات اقتصادی کشور به تحریمها برمی گردد. در حالی که این غلط است؛ اقتصاددانان مختلف هم تا حالا بارها این را تاکید کردند.
مشکل اصلی اقتصاد ما، مشکل مدیریتی و برنامهریزی است و نه تحریمها. البته قطعا رفع تحریمها یا FATF که شما میگویید بخشی از مشکلات ما را حل میکند. اما اقتصاددانان به اجماع کشور که اگر فردا همه تحریمها رفع شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی ما باقی خواهد ماند.
اما با اینکه گفتید امسال سال سختی است، موافقم. به این سختیها، مساله ناترازیهای مختلف برق، آب و گاز و ... هم اضافه شده است در حالی که این مسائل در سالهای قبلی خیلی کمرنگ بود و امسال پررنگتر است و سال آینده هم از پررنگتر از امسال خواهد شد.
علت اصلی آن هم عدم سرمایهگذاری روی این بخشها و نداشتن بودجه دولتی است. ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور ما به ناترازی بودجه کشور برمیگردد؛ یعنی هزینههای دولت خیلی بیشتر از درآمدها است. ریشه تورمها هم همین است. تا وقتی تورم حل نشود، سرمایهگذاری صورت نمیگیرد و وقتی سرمایهگذاری صورت نگیرد، مشکلات تولید و مشکلات ناترازیها ادامه پیدا خواهند کرد.
*راه حل این مشکل ناترازی چیست؟
راهحل آن تصمیمات بزرگ است. دولت اگر بخواهد - نه دولت آقای پزشکیان بلکه هرکسی هردولتی اگر الان بود - با ادامه روند کنونی دچار مشکلات بسیار زیادی خواهد شد. باید در حوزه انرژی و یارانهها تصمیمات بزرگ بگیریم.
درآمدهای دولت باید بیشتر شود. اداره کشور با این قیمتهای حاملهای انرژی اعم از برق، بنزین و گاز اصلا امکانپذیر نیست. دولت باید کسری بودجه خود را جبران کند و برای این کسری بودجه هیچ راهحلی جز تعدیل قابل توجهی از یارانههایی که الان دارد به شکل پنهان به همه اقشار پرداخت میشود وجود ندارد.
*این بحث حاملهای انرژی خودش از آن چیزهایی است که سابقه آن خیلی خوب نیست ...
عرض کردم تصمیمات بزرگ. تصمیمات بزرگ یعنی همین. نمیشود تصمیم سخت بگیریم اما به هیچ چیزی آسیب وارد نشود. آقای رئیس جمهور باید بیاید افکار عمومی را قانع کند و با افکار عمومی حرف بزند. ایشان وجهه آن را دارد که بگوید روزانه به طور متوسط این مقدار بنزین مصرف میکنیم و این مقدار هم وارد میکنیم و با این شرایط ادامه دادن ممکن نیست.
افکار عمومی را باید قانع کرد نه آنکه یک شبه، صبح روز جمعه همه بلند شوند ببینند قیمتها افزایش پیدا کرده و رئیس جمهور هم بگوید من اصلا خودم خبر نداشتم. افکار عمومی در مورد یارانه پنهان گاز، برق و ... باید قان شوند. حتی ممکن است این کار به صورت پلکانی باشد؛ اصلا ممکن است برای همه اقشار مردم افزایش قیمت صورت نگیرد؛ مثلا برای برخی از اقشار مردم که توانمند هستند قیمتها تعدیل شود.
مثلا اگر قبض گاز یک ساختمان ۴۰۰ متری در فلان نقطه شمالی تهران یک میلیون تومان است، باید ۱۰ میلیون تومان شود. این، منجر به مقداری تعدیل در مصرف حاملهای انرژی میشود و باعث کمک به واحدهای تولیدی و کارخانجاتی خواهد شد که الان داریم گاز آنها را قطع میکنیم و باعث آسیب تولید می شود. از طرف دیگر هم درآمدهای دولت بیشتر خواهد شد.
دولت الان دارد بنزین و گاز و آب و برق را مجانی توزیع میکند. من اصلا با نرخ دلار و این حرفها کاری ندارم. بلکه به وضعیت تورمی جامعه نگاه میکنم. در کل حاملهای انرژی باید دچار تحولات جدی شوند. اما این حرف به معنی گرانکردن این کالاها برای همه اقشار نیست؛ حتی ممکن است برای بعضی از اقشار جامعه، دولت مجانی گاز و آب دهد. در حالی که با این رویه فعلی دولت نمیتواند کسری خود را تامین کند. تا وقتی هم که کسری بودجه رفع نشود، تورم وجود دارد و تا وقتی هم که تورم وجود داشته باشد، برای تولید سرمایهگذاری نمیشود. واحدهای تولیدی فعلی هم از کار میافتند. به خاطر اینکه مدام به آنها میگوییم برق نداریم، آب نداریم، گاز نداریم و ...
تصمیم بزرگ دوم درمورد بانکها است. الان بانکهای ما - منظورم بانکهای خصوصی است – عمدتا سرچشمه تولید نقدینگی هستند. یعنی رشد پایه پولی باید اصلاح شود. برخی بانکهای خصوصی باید در هم ادغام شوند، برخی از آنها باید منحل شوند و به سرعت و بنگاهداری در بانکها باید کاملا برچیده شود. بانکها الان دارند بنگاهداری میکنند و املاک و ارز جابهجا میکنند.
ریشه بخش عمده ای از افزایش نرخ ارز آزاد در بازار، بانکها هستند. این وضعیت با یک تصمیم بزرگ باید جمع شود. و تصمیماتی از این قبیل کم نداریم اما شما فقط چسبیدهاید به FATF و رفع تحریمها در صورتی که این غلط است.
*به خاطر آن است که ما تجربه این را لمس کردیم که زمان اجرای برجام تورم کشور زیر ۱۰ درصد بود یا ...
این موضوع اصلا ربطی به برجام نداشت؛ به این فکر نکنید که وقتی برجام امضا شد تورم یکدفعه پایین آمد. ممکن است به خاطر آثار روانی آن، قیمت ارز پایین آمده باشد. اما ما الان میراثدار یک ساختار غلط اقتصادی هستیم طی سالهای گذشته که همه اینها روی هم جمع شده و باعث این تورم شده. از طرف دیگر روزی که دولت آقای روحانی برجام را امضا کرد ۳۰۰ درصد رشد نقدینگی وجود داشت. نمی خواهم بگویم دولت آقای روحانی مقصر بود بلکه صحبتم ساختار اقتصادی است.
* بله برجام را به عنوان یک قطعه از پازل مطرح کردم. قطعا قطعات دیگری در این زمینه نقش داشته و دارند. حتی در دولت های آقایان هاشمی و خاتمی هم که اصلا برنامه هسته ای و ... موضوعیت نداشت ما تورم داشتیم ...
میخواهم بگویم این تورم محصول یک اقتصاد غلط در سالهای سال است و اصلا ربطی به دولتها ندارد. شما هم اصلا نگاه دولتی خود را کنار بگذارید. یعنی هر دولتی اگر بود، همین شرایط را داشت. اتفاقی که در اقتصاد ما افتاده آن است که این مسائل سالیان سال جمع شده اند و مدام تورم را بالا برده اند. کمبود برق نه به دولت آقای پزشکیان مربوط است و نه به دولت آقای رئیسی و روحانی است. اینها یک چیزهایی است که در طول زمان، آرام آرام شکل گرفته. اگر همین امروز اقدامات بزرگی در اقتصاد انجام دهید، نتیجه آن را امسال نمیبینید. پنج سال دیگر میبینید.
* به نظرتان علت و منشاء اصلی این ناترازیها کجا است؟
همه اینها از یک مدیریت غلط در پرداخت یارانه به اضافه مساله تحریمها ناشی میشود. نمیخواهم تحریمها را نادیده بگیرم بلکه دارم نقش آن ها را کماثرتر از آن چیزی که شما میگویید می کنم. حتما تحریمها در همه ابعاد اقتصادی ما نقش داشته اند و باید برطرف شوند. اما حتی اگر تحریمها نبود و شما یارانه را به این شکل به همه اقشار جامعه می خواستید توزیع کنید باز به مشکل میخوردیم. مگر کشور ترکیه در همسایگی ما تحریم است؟ تورم آن چقدر است؟ آنها الان ۵۰ درصد تورم دارند.
FATF و تحریمها هم به دولت اصلا ربطی ندارد. اصلا فرض کنیم کل جمهوری اسلامی الان تصمیم بگیرد تحریمها برداشته شود، مگر تحریم ها در اختیار اوست؟ تحریم ها در اختیار قدرتهای دیگر است. تحریم ها مربوط به مناسبات قدرت بین ایران و آن کشورها و همینطور شرایط منطقه، ای و ... است.
در بحث سیاستهای خارجه خیلی حرفها است که گفته شود، که ما چرا زمانی که تحریم بودیم نرفتیم از سرمایهگذاری کشورهای دیگر استفاده کنیم. مردم این ها را میدانند. در بیانیه اخیر ۴۰۰ نفر از فعالین جامعه مدنی خطاب به دبیر کل سازمان ملل هم تاکید شده که الان بحث آمریکا، تحریم نیست بلکه دارد استقلال ایران را زیر سوال میبرد؛ وقتی میگوید همه موشکها و صنایع هستهای را جمع کنید موضوع استقلال ایران است. درواقع او دارد میگوید کشور باید تسلیم شود. شما در این شرایط دنبال مذاکره هستید و می خواهید تحریمها رفع شود؟ امید واهی است.
تحریم که حالا هست. البته کشور و دولت تلاش خود را هم برای مذاکره غیر مستقیم خواهند کرد و اگر شرایط ایجاب کند مذاکره مستقیم هم می کند. اما میخواهم بگویم همه چیز تحریم نیست. تحریمها که دست خود ما نیست. چه کار کنیم؟ وقتی آنها نمیخواهند تحریمها را بردارند و میخواهند استقلال کشور را درواقع تهدید کنند، چه کار کنیم؟ تنها راهی که داریم این است که شروع کنیم کارهایی که میتوانیم را انجام دهیم. تصمیمات بزرگ بگیریم، دولت باید تصمیمات بزرگ بگیرد، تا وقتی که نگیرد شرایط همین است.
*فرمودید که مثلا این تصمیمات اگر گرفته شود، نتیجه آن را امسال و فردا و اینها نمیبینیم ...
بله آرام آرام نتیجه آن را خواهیم دید.
*اگر قرار باشد امسال کاری انجام شود که به قول شما آرام آرام و در چند سال آینده نتیجه دهد، آن کدام است؟
اقتصاد بر خلاف سیاست است. در سیاست شما امروز یک تصمیم می گیرید و فردا ممکن است جواب آن را بگیرید، اما در اقتصاد اینطور نیست و ممکن است چند سال طول بکشد که جوابش را ببینید. کار کوتاهمدتی که دولت میتواند انجام دهد که همین امسال جواب آن را ببیند و لازمه اش تصمیمات بزرگ است آن است که یکسری از اقشار جامعه را تحت حمایت خود قرار دهد؛ یکسری کالاهای اساسی را با قیمت معقول دولتی در اختیار آنها بگذارد.
همین الان هم این کار را با نام کالابرگ شروع کرده اند. این کار کوتاهمدت است تا خیال کسی که درآمد پایینتری دارد از یک سری از اقلام اساسی زندگی راحت باشد. آنوقت دولت میتواند یک سری کارهای بزرگ کند. یارانهها را طوری توزیع کند که آن کسی که چند ماشین در خانواده دارد و بیشتر بنزین مصرف میکند از سهم خود پرداخت کند. درواقع دولت میتواند به اقشار پایینتر کمک کند که آسیبشان کمتر شود و بتواند طرحها بزرگ اجرا کند.
چرا ما الان در کشور برق کم داریم؟ برای اینکه نیروگاه کم داریم. چرا نیروگاه کم داریم؟ برای اینکه در ساخت نیروگاه سرمایهگذاری نشده. چرا سرمایهگذاری نشده؟ چون صرف نمیکند. فرضا من یا شما بخش خصوصی هستیم اگر بخواهیم یک نیروگاه کوچک احداث کنیم چه کسی برق آن را میخرد؟ دولت با چه قیمتی آن را می خرد؟ با قیمتی که اصلا صرف نمیکند. بنابراین نمی رویم در نیروگاه سرمایه گذاری کنیم.
مساله مهمتر هم مساله بانکها است. بانکها الان نقش بسیار مخربی در اقتصاد کشور دارند. نه تنها نقش حمایتی ندارند بلکه نقش مخرب هم دارند. عمدتا هم بانکهای خصوصی اند. بر سر اینها باید تصمیمات جدی گرفته شود. اگر نخواهد بگیرد شرایط همینطور ادامه پیدا میکند.