گروه سیاسی- رحمان زین الدین: یکشنبه روز سختی برای مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران بود. بعد از استیضاح عبدالناصر همتی، در آخرین دقایق روز یکشنبه نیز محمد جواد ظریف در پستی در فضای مجازی نوشت که به توصیه قاضی القضات استعفا کرده است تا دولت بیش از این مورد هجوم و هجمه تندروها قرار نگیرد و بتواند راه خود را برای اجرای خواستههای مردم و قولهای پزشکیان بیش از پیش هموار بداند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،محمد جواد ظریف در شبکه ایکس نوشت: «سلام بر هم میهنان بزرگوار خداوند بزرگ را سپاسگزارم که در ۹ ماه گذشته این فرصت را به این خدمتگزار کوچک ارزانی داشت که در جهت تحقق اراده ملت و خدمت به مردم آنچه را در توان داشتم پیشکش کنم. گرچه در شش ماه گذشته با سخیفترین توهینها، افتراها و تهدیدها نسبت به خود و خانوادهام روبرو بودم، و حتی در درون دولت نیز تلخترین دوران خدمت ۴۰ ساله را گذراندم، اما به امید خدمت ایستادگی کردم. اهل فرار از سختیها و دشواریها در مسیر خدمت به این مرز و بوم نبوده و نیستم و در چهل و اندی سال گذشته، چه بسیار توهینها و افتراها را برای نقش اندکی که در پیشبرد منافع ملی از پایان دادن به جنگ تحمیلی تا به سرانجام رساندن پرونده هستهای داشتهام بهجان خریده و برای خدشهدار نشدن منافع کشور در برابر سیل دروغ و تحریف دم فروبستهام.»
ظریف ادامه داد: «دیروز به دعوت ریاست محترم قوه قضائیه به دیدار ایشان رفتم. ایشان با اشاره به شرایط کشور توصیه کردند که برای پیشگیری از فشار بیشتر بر دولت، به دانشگاه بازگردم. بنده نیز بیدرنگ پذیرفتم.»
وی اضافه کرد که «همواره خواستهام یار باشم و نه بار. با سپاس فراوان از ایشان که بار مسئولیت در برابر خدا و مردم را از دوش بنده برداشتند، امیدوارم با کنار گذاشتن بنده، بهانهها برای سنگاندازی در برابر خواست مردم و موفقیت دولت برداشته شود. هنوز به پشتیبانی از دکتر پزشکیان گرانقدر میبالم و برای ایشان و دیگر خدمتگزاران راستین به مردم بهترینها را آرزومندم. از پیشگاه خداوند بخشایشگر و شما مردم خوب، صبور و قدردان ایران، برای همه کاستیها پوزش میخواهم.»
درست است که فاطمه مهاجرانی در گفت وگویی اعلام کرده که هنوز رئیس جمهوری استعفای وی را نپذیرفته ولی این کل ماجرا نبود؛ قطعاً روز یکشنبه ناراحت ترین و نگرانترین مرد ایران کسی جز مسعود پزشکیان نبود. او که در یک روز دو عضو کابینه خود را از دست داد، نگران فردای ایران بود و در سخنرانیهای خود که روز یکشنبه در صحن مجلس داشت از ترسی گفت که شاید باید نگران آن ترس بود.
نگرانی پزشکیان
پزشکیان شاید یکشنبه شب را نتوانسته چشم بر هم بگذارد و به فکر فردای دولت و ایران نباشد و نمیتوانست قطعاً روزی که برایش گذشته بود را فراموش کند. روزی سخت، پر برخورد، پرحاشیه پر از سختی و ناراحت کننده ولی از سوی دیگر برای وی بسیاری از چیزها کاملاً روشن شد و یکی آن بود که هرگز تصور نمیکرد که ظرف کمتر از ۲۰۰ روز اولین وزیر و یکی از کلیدیترین مردان کابینه خود را از دست بدهد و باید در هنگامه ماه رمضان و شروع سال نو جدید به دنبال فردی جایگزین برای وی باشد تا به باب همایون بفرستد.
همتی درست است که دیروز استیضاح شد و نتوانست آتش تندروها را بر خود گلستان کند اما برای دولت چهاردهم این را روشن کرد که مفهوم وفاق تنها برای خود اصلاح طلبان معنا و مفهوم مشخصی دارد، ولی برای تندروها و اصولگرایان پاجوش، بیشتر شبیه طنزی است که آن را تنها برای امتیازگیری از پزشکیان میخواهند.
پزشکیان باید این را بداند که وی با دو شعار رئیس جمهوری ایران شد اولی جلوگیری از حضور تندروها در قدرت و دیگری که میخواهد صدای بی صدایان را بشنود. بله، پزشکیان باید این را بداند که منتسب به جریانی است که طی سالهای گذشته راه خود را از دولت جدا کرده و در مسیر مردم قرار گرفته بودند.
این اصلاح طلبان همانهایی هستند که بعد از رخدادها سال ۱۴۰۱ رسماً بیانیه دادند و خود را حامی مردم دانستند اما آنهایی که امروز در مجلس هستند همانهاییاند که معتقدند باید به خاطر رای دادن به پزشکیان از مردم مجسمه بلاغت ساخت و در میدان اصلی شهر نصب کرد.
روزهای سخت پزشکیان
درست است که پزشکیان روزهای سختی را از اولین روز حضورش در پاستور تجربه کرده است اما وی در مجلس گفت که نگران این است که با استیضاح وزرا کارها سخت تر شود اما باید بداند که او رئیس جمهوری است که در میانه قهر مردم با صندوقهای رای به ریاست جمهوری انتخاب شده و آنهایی که به وی رای دادند با هزاران آرزو برای فرزندانشان این مسئولیت را بردوشش گذاشته اند.
پزشکیان را باید با اسلاف خود مقایسه کرد. یعنی روسای جمهوری پیشین، از خاتمی باید گفت که اصلاحات را آغاز کرد اما در انتهای مسئولیتش نتوانست آنچه که مدنظرش بود را بطور کامل اجرا کند، از احمدی نژاد باید گفت که در اواخر عمر دولتش قهر کرد و خانه نشین شد، از روحانی باید گفت که با تمام سیاست و کیاستش نتوانست در برابر تندروها تدبیر را به اردوگاه سیاسیون بیاورد، از رئیسی شنید که عمر دولتش بیش از سه سال نبود و در همین سه سال هم خرابه ای با عنوان اسب زین شده تحویل داد.
اما این بار پزشکیان است. پزشکیانی که دوست دارد ایران را به بالاترین قلههای موفقیت در جهان برساند اما تنها آرزوست که با توجه به رخدادهای چند روز گذشته برای وی اید باقی مانده باشد.
پزشکیان مرد نهج البلاغه است و الگویش مولا امیرالمومنین(ع) و ایشان بزرگترین سرمایه برای یک حکومت را مدارا با مردم میداند.
البته در این مسیر مردم ایران، مردمانی فهیم هستند و میدانند که ساختار حکومت آنها چه اتفاقاتی در حال وقوع است، به همین دلیل فردی را بیشترین قرابت با انقلابیون ابتدای پیروزی انقلاب دارد را تنها نخواند گذاشت.
همانگونه که سید مهدی طباطبایی معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر ریاست جمهوری نوشت: یک تجربه تلخ، یا یک ناکامی مقطعی را نباید به معنی شکست یک کلان پروژه انگاشت.
برای کامیابی در یک میدان بزرگ و پیمودن یک راه طولانی باید صبوری ورزید، برنامه داشت و دست از تلاش نکشید. رئیس جمهور در روزهای سخت تر از این هم در راهی که برای نجات ایران در پیش گرفته تنها نخواهد ماند.
آیا دولت تغییر روش میدهد؟
عباس عبدی در گفت وگویی درباره اتفاقات اخیر و فشار بر دوئلت پزشکیان میگوید: «به نظرم آقای پزشکیان برخلاف آنچه که نمیگوید با واقعیتهای سختی روبرو شده که تصورش را هم نمیکرده است. از این نظر هم باید با او همدلی کرد. در روز تحلیف ترور هنیه در تهران، سپس اتفاقات لبنان و بعد از آن تقابل موشکی با اسراییل و اوضاع ارزی و از همه بدتر آمدن ترامپ، و تاثیر آن در حوزه روابط خارجی ایران بود. در داخل هم بدترین مانع او استعلامهایی است که متکی به مصوبهای از مجلس استصوابی در پاییز ۱۴۰۱ است.»
همین موضوعاتی که در سر راه دولت ایجاد شده میتواند هر دولتی را زمین گیر کند اما پزشکیان تاکنون توانسته از برخی از خطرات ایجاد شده به سلامت عبور کند با اینکه هزینه زیادی را کشور و مردم داده اند از تعطیلی گسترده کارخانجات در تابستان و زمستان تا برداشته شدن خطر جنگ از سر ایران.
اینکه پزشکیان در طی ماههای گذشته توانسته اقدامات مهمی در عرصه سیاست داخلی و خارجی انجام دهد به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نیست و میتوان به وی نمره مناسب داد اما اینکه وی بخواهد همان روش خود را ادامه دهد قطعا پاسخ گوی مطالبات مردم نخواهد بود چون تندروهای بی منطقی وجود دارند که به هیچ چیزی غیر از منافع جناحی خود فکر نمیکنند.
حتی این افراد از پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا بسیار شادمان هستند و در ته دل خوشحال میشوند که کدخدا بخواهد نقش خود به بهترین وجه یعنی تقابل چه مستقیم و چه غیرمستقیم با ایران داشته باشد، زیرا دولت مستقر در داخل تضعیف شده و انها میتوانند موج سواری بزرگی داشته باشند و حداقل برای طرفداران خود وانمود کنند که اصلاح طلبان نمیتوانند از پس حل مشکلات مردم برآیند.
در طی همین چند روز لشکر سایبری آنها در فضای مجازی اقدام به نشر مطالب خود با الفاظ بسیار رکیک و زننده ای به دو عضو خارج شده از دولت کردند و هرچه میتوانستند به آنها گفتند.
به نظر میرسد در فضای سیاسی امروز کشور جای یک تسهیل کننده تاثیرگذار به شدت نیاز است. فردی که بتواند در درون لایههای زیرین پوسته سخت نفوذ داشته باشد و التهاب فضای سیاسی کشور را بشکند.
این نقش را پیش از این مرحومهاشمی رفسنجانی به عنوان مرد سیاست و کیاست به خوبی ایفا میکرد اما بعد از درگذشت وی هیچ کس نتوانست جای خالی اش را پر کند و از همان زمان رخدادهای ناگواری برای ایران پیش آمده. این روزها چقدر جایهاشمی خالی است.