با قهرمانی چلسی در لیگ قهرمانان اروپا، پرونده فوتبال اروپا بسته شد، به این بهانه نگاهی به لیگهای معتبر این قاره میاندازیم.
انگلیس
در لیگ انگلیس از همان ابتدا همه دندان تیز کردهبودند برای قهرمانی و اورتون با هدایت آنجلوتی، صدرنشین هفتههای ابتدایی بود اما در نهایت با وجود هزینههای بسیار، تیم در رده دهم جدول و با تفاضل گل منفی به کار خود پایان داد. ضعف در پست دروازهبان و تمام شدن کارلتو از نظر تاکتیکی، از دلایل این افت فاحش بود آن هم در حالی که هدف اصلیشان کسب سهمیه لیگ قهرمانان بود.
تاتنهام با زوج کین-سون همه را به رگبار بست اما پس از مدتی آنها هم از دور خارج شدند. مصدومیت کین، نخریدن بازیکن مناسب، بازیهای ذهنی از مد افتاده مورینیو، متکی بودن کل تیم به کین و از بین رفتن اعتماد به نفس با مصدومیت او، در نهایت باعث اخراج آقای خاص و نایبقهرمانی جام اتحادیه و پایان رساندن لیگ در رده 7 و راهیابی به لیگ تازه تاسیس کنفرانس شد.
لیدز با هدایت بیلسا و پرس بسیار بسیار سنگینش، یا خیلی گل میزد یا خیلی گل میخورد. به طوری که 18 برد و 15 باخت ثبت کردند و در رده نهم فصل را پایان دادند و با زدن 62 گل، رکورد بیشترین گل توسط تیم تازه صعود کرده به لیگ را شکستند.
آرسنال که فصل قبل به کمک آرتتا یا به قول طرفارانش « نابغه تاکتیکی» دو جام کسب کردهبود، این فصل را با رده هشتم پایان داد. توپچیها فصل را با برد آغاز کردند اما یک دوره بسیار تاریک را پشت سر گذاشتند و حتی ترس از سقوط به جان طرفدارانشان افتاد. آنها از ترکیب با کیفیتی برخوردار نبودند و بازیکنان جوان زیادی هم داشتند تا نتوانند با غولها رقابت کنند.
لیورپول که مدافع عنوان قهرمانی بود، فصل را با مصدومیت بسیار شدید فندایک که باعث از دست دادن فصل شد، شروع کردند. در ادامه نیز چند مصدوم و محروم به علت کرونا داشتند و حتی از آستون ویلا هفت گل خوردند. اما توانستند به کورس برگردند و صدرنشین هم شوند اما در نیم فصل دوم در یک سراشیبی ناگوار افتادند و دژ نفوذناپذیر آنفیلد، تبدیل به شهربازی رقبا شد. آنها با خوششانسی توانستند لایپزیک را در یک هشتم نهایی اروپا شکست دهند اما در نهایت رئال آنها را در یک بازی یک طرفه حذف کرد. کار به جایی رسید که کلوپ علنا گفت که حتی نمیتوانیم به لیگ اروپا برسیم اما تیم متحول شد و در نهایت در رده سوم به پایان مسیر رسیدند.
لسترسیتی بیش از 240 روز در بین چهار تیم برتر لیگ بود، بیش از بقیه مدعیان اما در کمال شگفتی در رده پنجم فصل را تمام کردند. فصل قبل نیز در روز آخر سهمیه لیگ قهرمانان را از کف دادند. راجرز ظاهرا استاد از دست دادن موقعیت در لحظات آخر است.
چلسی با خریدهای متعدد کار را آغاز کرد اما بازیکنان هجومی عملکرد بسیار بدی داشتند و در نهایت توخل جای لمپارد نشست و در روز آخر توانستند سهیمه لیگ قهرمانان را بگیرند. اما اینها اهمیتی ندارد چون قهرمان اروپا شدند.
منچسترسیتی فصل را کمی متزلزل آغاز کرد اما به لطف ثبات در خط دفاع و انبوهی از بازیکنان باکیفیت، در یک دوره بیش از 20 پیروزی متوالی کسب کردند و گواردیولا به سومین قهرمانی در انگلیس رسید اما در راه فتح اروپا مقابل چلسی شکست خوردند.
قرمزپوشان منچستر عملکرد فاجعهباری در ابتدا داشتند اما در چند هفته، در رقابتی نزدیک با لیورپول برای صدرنشینی بودند. اشتباهات عجیب سولشر و یک سری بازیکنان بیکیفیت و مدیریت بد مالکان تیم، در نهایت نایبقهرمانی انگلیس و لیگ اروپا را برایشان به ارمغان آورد.
ایتالیا
در لیگ ایتالیا، دو تیم میلانی از همان ابتدا شمشیر را از رو بستند. میلان با کمک تاکتیک جالب تیم و بازیکنانی نظیر زلاتان که چرخهای آن تاکتیک بودند، تا مدتها صدرنشین بودند اما مصدومیتها نظیر مصدومیت زلاتان و جوان بودن اغلب بازیکنان و جواب ندادن تاکتیک تیم، باعث افت تیم شد. روسونری فصل را با 12 امتیاز اختلاف با رده اول، در نهایت با نایبقهرمانی به اتمام رساند.
اینتر که فصل گذشته را با نایبقهرمانی در ایتالیا و لیگ اروپا به اتمام رساندهبود، درصدد بود بعد از یک دهه به اوج ایتایا برگردد. آنها با بهرهگیری از ضعف میلان خود را به صدر رساندند و عملکرد مثبتشان را نگه داشتند تا کونته که اسطوره یوونتوس است و آن تیم را پس از سالها زوال به قهرمانی ایتالیا رساند، دشمن دیرینشان را هم به قهرمانی برساند. کلینشیتهای هندانوویچ و 41 گلی که لائوتارو و لوکاکو به ثمر رساندند و عملکرد عالی بارلا در خط هافبک، قهرمانی را به جوزپه مه آتزا آورد.
یوونتوس با اخراج ساری و آوردن پیرلو از چاله به چاه افتاد. پیرلو حتی مدرکش را هم نگرفته بود و هافبکهای باکیفیتی جذب نکرد. اما بازیکنان تازه وارد: کوشولفسکی، کیزا و موراتا توانستند در خط حمله پویایی ایجاد کنند اما ضعف در هافبکها و عملکرد بد پیرلو، در همان هفتههای اولیه امید قهرمانی تیم را از بین برد تا پادشاهی یوونتوس در ایتالیا تمام شود. این تیم در چند بازی آخر به خودش آمد که بسیار دیر بود و با کمک ابر و باد و مه و خورشید سهمیه لیگ قهرمانان را گرفتند. البته با توجه به ید طولایی که این تیم در فساد دارد، هیچ بعید نیست که دوباره پولهای مشکوکی رد و بدل شده باشد و سوتهایی به نفع این تیم زده شده باشد.
آتلانتا این فصل هم بسیار خوب عمل کرد و رده سوم کارش را تمام کرد. شگفتیساز فصل قبل اروپا در این فصل شش شکست داشتند و با یک امتیاز کمتر، در رده سوم ایستادند. آنها گلباران کردن رقبا را این فصل هم ادامه دادند و 90 گل به ثمر رساندند.
لاتزیو با هدایت اینزاگی فصل نسبتا خوبی را پشت سر گذاشت اما نتوانستند به لیگقهرمانان برسند و با 68 امتیاز در رده ششم جای گرفتند.
آلمان
در بوندسلیگا، همه چیز طبق معمول پیش رفت. بایرن چند مرتبه لغزش داشت اما با 78 امتیاز و 13 امتیاز بیشتر از تیم دوم، به کار خود پایان دادند. آنها 99 گل به ثمر رساندند و 44 گل دریافت کردند. لواندوفسکی با 41 گل کفش طلای اروپا را به دست آورد و مولر با 18 گل برترین پاس گل دهنده لیگ شد. فلیک اما در پی اختلاف با مدیریت جایش را به ناگلزمن داد و راهی تیم ملی آلمان شد. او در یک سال و نیم هدایتش، هفت جام را به آلیانز آرنا آورد.
لایپزیک هم مثل فصول قبل بسیار رویایی کار کرد و با 65 امتیاز نایب قهرمان شد اما احتمالا افول کنند مگر اینکه مدیریت سریع بتواند اوضاع را کنترل کند. ناگلزمن به بایرن رفته است و مدافعشان، انکونکو، هم طرفدارن بسیاری دارد.
دورتموند در رده سوم، آن هم با یک امتیاز کمتر از لایپزیک جای گرفت. آنها یک دوره بسیار بد را هم سپری کردند و شاید میتوانستند در نهایت به لیگ اروپا بروند اما روند مثبتشان را دوباره از سر گرفتند. هالند برترین گلزن تیم در تمامی رقابتها با 41 گل بود اما انتقادی به او وارد بود مبنی بر اینکه در بازیهای بزرگ نمیتواند کاری کند و گل نزدنهای او از عوامل افت شدید تیم بود.
از اتفاقات جالب این فصل، رسیدن مقام دوم برترین گلزنان به آندره سیلوا با 28 گل و 7 پاس گل بود. این مساله جالب است چون هیچ تمرکز رسانهای روی او وجود ندارد و این بحث را مطرح میکنند که علت محبوبیت هالند میان برترین تیمها، مدیر برنامه قهار اوست.
فرانسه
در لوشامپیونه در نهایت لیل، زنجیره قهرمانیهای پاریس را پاره کرد. آنها با هدایت کریستوفر گالتیر توانستند با 83 امتیاز و تنها سه شکست به قهرمانی برسند. بوراک ایلماز با زدن 16 گل، برترین گلزن تیم در فرانسه بود. بامبا نیز 9 پاس گل ثبت کرد در حالی که برترین پاس گل دهنده لیگ، 12 پاس گل داده است.
پاریس پس از شکست در فینال لیگ قهرمانان خواست این فصل انتقامش را بگیرد اما در نهایت ناکام شدند. توخل در پی اختلاف با مدیریت اخراج شد و پوچتینو جایش نسشت. او اما به رغم بازیکنان مطرحی که داشت در نهایت با یک امتیاز اختلاف، در رده دوم فصل را تمام کرد و در اروپا در نیمهنهایی مقابل منچسترسیتی تسلیم شدند تا فصل بعد با برنامهریزی صحیح دوباره به اوج برگردند. موناکو با 78 امتیاز در رده سوم و لیون با 76 امتیاز چهارم شدند.
اسپانیا
در اسپانیا آتلتیکو کوبنده آغاز کرد و در نهایت بعد از هفت سال قهرمان شد. رئال با وجود مصدومیتهایش توانست در لیگ و اروپا قدرتمند ظاهر شود و در روز آخر به نایبقهرمانی رضایت داد. بارسا با هدایت کومان عملکرد پر فراز و نشیبی داشت و مدافعان بیکیفیتش کار را بسیار سخت کردند تا در نهایت در لیگ سوم شوند اما توانستند جام حذفی را فتح کنند. ویارئال هم با وجود عمکرد تقریبا خوب خود در لیگ به جایی نرسید اما لیگ اروپا را فتح کرد تا بتواند سهمیه لیگ قهرمانان را بگیرد. سویا هم که فصل قبل قهرمان لیگ اروپا شدهبود، تا هفتههای آخر در کورس قهرمانی بود اما در نهایت چهارم شد.
گزارش: سید مهدی داودی