تیم ملی فوتبال ایران با هدایت دراگان اسکوچیچ با اما و اگرهای فراوان اما در نهایت با قدرت به دور دوم مقدماتی جامجهانی صعود کرد. به این بهانه «
مردم سالاری آنلاین» عملکرد سرمربیان خارجی تیم ملی فوتبال را در گذر تاریخ مرور کرده است.
ادموند مایوفسکی: فوتبالیستی لهستانی بود و در فروردین 1335 با قراردادی دو ساله به ایران آمد. تیم ملی در مسابقات آسیایی 1951 دهلی، به نایب قهرمانی رسیده بود اما مدیریتی عجیب باعث شد طی شش سال از حد فاصل تساوی بدون گل با پاکستان تا بازیهای آسیایی 1958، تیم ملی حتی یک بازی دوستانه هم نداشتهباشد و این رخوت داد مایوفسکی را هم در آورد و پس از هجده ماه حضور در ایران و بدون برگزاری هیچ مسابقهای، از ایران رفت.
ژوزف مساروش: او بازیکن بزرگی در تیمملی مجارستان بود و در مرداد ماه سال 1336 مربیگری تیم ملی را بر عهده گرفت. ورزش ایران در حال پوست اندازی بود و تیمهای وزشی خارجی در رشتههای مختلف به ایران میآمدند و او نیز تیم خوبی آماده کرده بود اما در بازیهای آسیایی 1958، با نه گل مقابل کره جنوبی و اسرائیل شکست خوردیم و بعد نیز در برابر هند و پاکستان شکست خوردیم تا نتوانیم به جامملتهای 1960 صعود کنیم.
گئوروکی سوچ: او نیز مجار بود و در اسفند 1344 به ایران آمد. در آن زمان دیگر فوتبال عضو ثابت تلویزیون، رادیو و نشریات بود و مردم نیز فوتبال را دیگر بخشی از زندگیشان میدانستند و نسبت به وقایع تیمملی حساستر شدند. تیمملی با سوچ راهی تایلند برای بازیهای آسایی شد و در بازی نخستش با ژاپن، حواشی بسیای برایش پیش آمد اما در نهایت به بازی پایانی راه یافت و با شکست مقابل برمه به رتبه دوم رسید و پرویز قلیچخانی و همایون بهزادی در تیم منتخب آسیا قرار گرفتند.
زدراکو رایکوف: او یکی از تاریخسازان فوتبال ایران است و اثرات بسیار مثبتی برجای گذاشته است. او در تابستان 1347 با قراردادی دو ساله به عنوان سرمربی تیمملی و تیمملی جوانان راهی ایران شد. تیمملی در 1968 در جامملتها قهرمان آسیا شده بود و انتظارات از او بالا بود اما رایکوف توفیقی در رده ملی نداشت و به مقام سومی تیم جوانان در بازیهای آسایی قناعت کرد و در حالی که سرمربیگری باشگاه تاج را هم بر عهده داشت، پس از پایان قراردادش در سال 1349، به طور تمام وقت سرمربی تاج شد و تا سال 1355، به همه نوع افتخاری با این تیم مخصوصا قهرمانی در آسیا رسید. او در سالهای فعالیتش در ایران به جوانگرایی پرداخت و فوتبالیستهای بسیاری از سراسر ایران را پرورش داد که میتوان به غلامحسین مظلومی و علی پروین اشاره کرد.
ایگور نتو: او در زمان بازی یک افسانه بود و در اسپارتاک مسکو توپ میزد اما در مربیگری ناکام بود. او جانشین رایکوف شد اما در بازیهای آسایی 1970 نتوانست حتی از گروه صعود کند. او اما به واسطه تجربیاتش در شوروی، با دانش بود و ترکیب تیمملی را از چهار دو چهار به چهار سه سه تغییر داد.
فرانک اوفارل: معروفترین و پرافتخارترین مربی خارجی که تا آن زمان به ایران آمده بود. او تیم را به قهرمانی بازیهای آسیایی 1974 رساند و در المپیک 1976 مونترال هم گل کاشت. ایران با یک گل کوبا را شکست داد و در مقابل لهستان که شگفتیساز جامجهانی 1974 بود و به مقام سوم رسیده بود، سه بر دو شکست خورد اما توانست به یکچهارم نهایی صعود کند. ایران در آن بازی، دو بر یک شکست خورد و در حالی که اعتراض ایران به حضور یک بازیکن محروم شوروی به جایی نرسید؛ به ایران بازگشت.
استانکو پابلوکوویچ: بعد از بیش از یک دهه پرتلاطم در ورزش کشور، نخستین مربی فرنگی پس از انقلاب به ایران آمد. در روزهای پایانی سال 1372، امیر عابدینی رئیس فدراسیون شد و برای بازیهای آسیایی 1994، او را که مربی باتجربهای بود به ایران آورد اما با حذف در همان مرحله گروهی به جایی نرسیدند و در مهر ماه 1373 هر دو اخراج شدند و راهی پرسپولیس شدند. استانکو در حضور دو سالهاش در پرسپولیس، دو بار قهرمان لیگ آزادگان شد.
والدیر وییرا: مسئولان فدراسیون در طی انتخابی جامجهانی 1998، چهار بار مربی عوض کرد و وییرا، مربی برزیلی ملقب به بادو، برای هدایت تیم امید آمد و در تیم بزرگسالان در سه بازی با ژاپن و استرالیا، روی نیمکت تیمملی نشست و حماسه ملبورن رقم خورد. باتوجه به تغییرات گسترده در نیمکت تیمملی در آن زمان، نمیتوان دلیل فنی برای حضور او در تیمملی پیدا کرد و پس از بازی برگشت با استرالیا گفت که پدرش در کودکی راجع به خدا صحبت میکرد و او در این روز این را احساس کرد.
تومیسلاو ایویچ: بازیکن و مربی کروات که طبق برخی نظرات، برترین مربی تاریخ است که به دلیل توسعه سبک مدرن فوتبال و قهرمانی لیگ در پنج لیگ مختلف، این عنوان را به او دادهاند. او در زمستان سال 1376 جانشین وییرا شد تا تیم را برای جامجهانی آماده کند اما در فاصله یک هفته به برگزاری مسابقات، به دلیل شکست تیم ملی در یک بازی دوستانه اخراج شد.
ادمار براگا: او برزیلی و دستیار جلال طالبی در جامملتهای 2000 بود. پس از اخراج طالبی در پاییز 1379، چون تنها چهل روز تا شروع مسابقات انتخابی جامجهانی بود، در دو بازی مقابل گوام و تاجیکستان روی نیمکت نشست و کورد 19_0 مقابل گوام را ثبت کرد.
میروسلاو بلاژویچ: او متولد بوسنی و معروف به چیرو بود و در جامجهانی 1998، کرواسی را که چند سال قبل در آتش نژادپرستی صربها میسوخت به سومی جهان رساند. او در زمستان 1379 به ایران آمد اما با شکست مقابل ایرلند در پلی آف، ایران از راه یافتن به جامجهانی باز ماند و با وجود تمایل ایران به همکاری، استعفا داد. او پس از یک دهه برای هدایت مس کرمان مجددا به ایران آمد.
برانکو ایوانکوویچ: او دستیار بلاژویچ بود و در مهر ماه 1381، تیم زیر 23 سال را در بازیهای آسیایی بوسان قهرمان کرد. بعد از قهرمانی جایش را به همایون شاهرخی داد اما پس از نه ماه با فشار رسانهای مجددا به سمتش برگشت و تیم را به جامجهانی 2006 آلمان برد اما پس از پایان مسابقات به ایران برنگشت. او نیز پس از یک دهه به ایران آمد و با پرسپولیس هفت جام و یک نایب قهرمانی آسیا را کسب کرد.
اریش روته مولر: علی دایی در زمان هدایتش در تیمملی، دستیار خارجی میخواست و مولر را آورد اما پس از شکست دو بر یک مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی در 8 فروردین 1388، شهریار فوتبال ایران اخراج شد و مولر در بازی دوستانهای که قرار بود در 12 فروردین برگزار شود، سرمربی موقت شد و 15 فروردین مایلیکهن جایش را گرفت و 15 روز بعد نیز قطبی آمد.
کارلوس کیروش: او مربی و استعدادیاب بزرگی بود و یک سال نیز هدایت رئال مادرید کهکشانی را بر عهده داشت. شش سال نیز دستیار فرگوسن در منچستریونایتد بود و فرگی او را تکنسین اصول دفاعی نامید. او 15 فروردین 1390 با قراردادی سه ساله هدایت تیمملی را پذیرفت اما تا حذف در نیمهنهایی جام ملتها در سال 1397 در ایران ماند. او بنا بر تجربهاش، دید باز و علمی داشت و توانستیم دو مرتبه پشت سر هم به جامجهانی صعود کنیم و مقابل رقبای نامدار مخصوصا در جامجهانی 2018، تا لحظه آخر جنگیدیم. یکی از ترفندهای او برای آمادگی تیم، استفاده از مربی ووشو بود تا از نظر فیزیکی مقابل رقبا کم نیاوریم. اما در طی فعالیتش دوران پر حاشیهای را هم سپری کردیم. او تابع محض فدراسیون نبود و با توجه به سالهای سیاه مدیریتی که پشت سر گذاشتیم، باید او را ستود. در بین مربیان هم اختلافاتی با او پیش آمد و متهم به فساد مالی نیز شد.
مارک ویلموتس: او که بلژیکی بود، بازیکن موفقی بود و در دوران مربیگری هم با بلژیک، در جامجهانی 2014 تا یک چهارم نهایی صعود کرد اما در ادامه نتوانست در جامملتهای 2016 و رساندن ساحل عاج به جامجهانی 2018 توفیقی کسب کند. پس از ماهها بلاتکلیفی تیمملی، او در 8 خرداد 1398 به عنوان سرمربی انتخاب شد. تیمملی مسابقات انتخابی جامجهانی را در پیش داشت اما با دو شکست متوالی مقابل بحرین و عراق، در آذر ماه سال 1398 قراردادش را فسخ کرد. اما پس از مدتی، نتایج انتخاب دردناک او نمایان شد و درخواست غرامت سنگینی کرد و دستیارانش هم غرامت جداگانه خود را میخواستند. رقم بسیار بالای قرارداد و منطقی نبودن تنظیم آن، در شرایطی که کشور در تب کرونا و گرانیها میسوخت، یک آبروریزی وسیع راه انداخت و این آبروریزی معلوم نیست به کجا قرار است ختم شود.
دراگان اسکوچیچ: او نیز کروات است و در طی دوران مربیگری خود چه در کرواسی و چه در ایران عملکرد مثبتی داشته است. او در 21 بهمن 1398 هدایت تیم را بر عهده گرفت و طی دوران تصدی گریش، هر هفت بازی برنده شد. مهمترین چالش او، رساندن ایران به دور دوم مقدماتی جامجهانی بود و اسکوچیچ نیز این کار را به خوبی انجام داد. او طی حضورش در تیم ملی همانند سالهای پیشینش در ایران، بیحاشیه بود و با آوردن بازیکنان جوان نشان داد به دنبال برنامه ریزی است و انتقاداتی که از او میشود و مقایسهاش با کیروش، در روند حرکت او اخلالی ایجاد نکرده است.
گزارش: سید مهدی داودی