هنوز خردادماه به پایان نرسیده که سومین مورد رسانهای شده از قتلهای ناموسی در این ماه با واکنش گستردهی افکار عمومی و کاربران شبکههای اجتماعی روبرو شده است.
به گزارش «
مردمسالاری آنلاین»، در یکم خردادماه، دختر ۱۴ سالهی تالشی، رومینا اشرفی، در روستای سفیدسنگان لمیر، به دست پدرش با داس به قتل رسید. قتل او زمانی رخ داد که رومینا پس از پنج روز فرار با بهمن خاوری، خواستگارش، از سوی پلیس آستارا بازداشت و با دستور قاضی دادگاه به پدرش تحویل داده شده بود.
پس از آن، ۲۵ خردادماه، در آبادان، فاطمه برحیِ ۱۹ ساله توسط حبیب برحی، پسرعمویش که همسر او نیز بود، سر بریده شد.
در شامگاه دوشنبه ۲۶ خرداد، یک روز پس از سر بریده شدن فاطمه برحی، ریحانه عامریِ ۲۲ ساله، در کرمان، با ضربات پدرش کشته شد.
فاطمه برحی، زنی ۱۹ ساله که شوهرش او را سر برید!
۲۵ خردادماه، یکشنبهشب، حبیبِ ۲۳ ساله، در حالی که کاردی خونین به دست دارد به کلانتریای در آبادان میرود و به قتل همسرش معترف میشود و دلیلش را نیز خیانت همسرش اعلام میکند. او به مأموران میگوید که زنش را گوش تا گوش سر بریده و کنارِ بهمنشیر انداخته است.
مأموران بیدرنگ در محل جنایت حاضر میشوند و سر زنی ۱۹ ساله را میبینند که از تنش جدا شده و تنها به مویی بند است.
در بازجوییها متهم به قتل معترف میشود که همسرش، فاطمه برحی، که زادهی ۱۳۸۰ بوده، دخترعمویش هست که سال پیش و دو روز پس از عقدش با مردی دیگر از آبادان به مشهد فرار کرده و او یک سال در پی او گشته تا او را یافته و بخشیده و به آبادان بازگردانده است. ولی به تحریک خانوادهاش زنش را به نزدیک رودخانه برده و کشته و سر بریده است.
البته، مطلبی در فضای مجازی از قول یکی از نزدیکان مقتول منتشر شده است که مردمسالاری آنلاین فعلا نمیتواند درستی یا نادرستی آن را تأیید کند و آن این است که ادعاهای متهم به قتل به چالش کشیده و گفته میشود که چون خواهر مقتول با برادر متهم به قتل ازدواج کرده بوده و هر روز از او کتک میخورده و بدرفتاری و خشونت میدیده است تا آن جا که فرزند در راهش را به علت کتک خوردن از دست میدهد، فاطمه هم که از سرنوشت شوم خود در ازدواج اجباری با پسرعمویش که سنت برخی از مردم آن منطقه است آگاه بوده با یاری یکی از دوستان دختر (نه پسر) به مشهد فرار میکند و در آن شهر در خانهای امن پناه میگیرد که پدرش او را پیدا میکند و به شهر خود، آبادان، بازمیگرداند.
همچنین، گویا از چنین دست قتلهایی پیشتر در این خانواده رخ داده بوده است و گفته میشود که پیشتر، عمهی فاطمه هنگامی که همسرش به حبس ابد محکوم شده بوده بر آن میشود که از او جدا شود، در برابر اما عموی فاطمه که پدرشوهر او نیز هست خواهرش را به خیانت متهم میکند و او را سر بریده میکشد.
ریحانه عامری، دختری ۲۲ ساله که پدرش او را با میلهی آهنی کشت!
ریحانه عامری دیگر قربانی قتلهای خانوادگی در این روزهاست. قتلی که دلیلش گویا فعالیت در شبکههای اجتماعی و دیر به خانه آمدن یا به گفتهای دیگر فعالیت در حرفهی مدلینگ بوده است.
آن گونه که رکنا خبر داده است، دوشنبه، ۲۶ خردادماه، هنگامی که خواهر ریحانه به خانهی پدری میرود راز قتل خواهرش برملا میشود: در خانه هیچ کس نیست و او با خانهای به هم ریخته روبهرو میشود. پدر آشفته و با لباسهایی در هم ریخته به خانه وارد میشود و بدون اینکه حرفی بزند به اتاقش میرود و دوباره از خانه خارج میشود. مادر ریحانه ولی لب میگشاید و میگوید که شب گذشته ریحانه ساعت ۲۳:۳۰ به خانه بازگشت و پدرش با او جروبحث کرد و ریحانه به اتاقش رفت و پدرش تهدید کرد که یک روز ریحانه را میکشد. همین نگرانی باعث شد خواهر ریحانه به داخل اتاق خواهرش برود. او زیر لباسهای به هم ریخته خانه با خون روبرو میشود. در این هنگام، پلیس وارد عمل میشود و پدر ریحانه را بازداشت میکند و او نیز معترف میشود که دخترش را با ضربهی میلهی آهنی کشته و در بیابانهای روستای اختیارآباد رها کرده است. معاون نیروی انتظامی استان کرمان کشته شدن ریحانه عامری را به «عصبانیت» پدرش مربوط دانسته و گفته که «عصبانیت پدر، عامل قتل دختر بیست و پنج ساله کرمانی شده است» و «پدر پشیمان از نتیجه عصبانیتش هم اکنون در بازداشت پلیس است.»
ریحانه که با ضربههای پدرش، بیرحمانه، کشته شد سه سال پیش نیز تا حد مرگ از او کتک خورده بوده است، تا جایی که دست و پای ریحانه میشکند و خواهرش با رساندن او به بیمارستان وی را از چنگال پدرش نجات میدهد.
شمار قتلهایی که ناموسی خوانده میشوند به درستی روشن نیست. با همهی این، در آذرماه سال پیش، خبرگزاری ایسنا، شمار آن را میان ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه اعلام کرده که بر پایهی آن ۲۰ درصد از کل قتلها در ایران و ۵۰ درصد از قتلهای خانوادگی قتلهایی از این دست است.