این هفته یکی از دیدارهای بسیار دشوار گروهی جامجهانی 2018 روسیه در ازبکستان مقابل تیم ملی این کشور برگزار خواهد شد. دیداری دشوار که میتواند روحیه بازیکنان برای رویارویی با کرهجنوبی در بیستم مهر ماه را نیز تقویت کند. در دور قبل این مسابقات ما توانستیم با خوششانسی تمام و در دقایق پایانی ازبکستان را در خانهاش شکست دهیم اما در مصاف با این تیم در دیدار برگشت و در تهران به شدت دچار مشکل شدیم. ازبکها معمولا چه در رقابتهای باشگاهی و چه در رقابتهای ملی تیمهای قلدر و جنگندهای دارند.
کیروش در این بازی حساس ابتدا باید به فکر برخوردهای فیزیکی بازی باشد. بدون تعارف باید بگوئیم سرمربی تیم ملی در مصاف با چین هم میتوانست مهرهچینی بهتری داشته باشد. در آن بازی یکی از ضعیفترین و پرانتقادترین بازیکنان تیم ملی کسی نبود جز مسعود شجاعی هافبک پا به سن گذاشته کشورمان که انتظار میرود کیروش حرفهای برای استفاده از این بازیکن در ترکیب تیم ملی پاسخ قانعکنندهای داشته باشد. سبک بازی شجاعی تاخیری است و اغلب سرعت تیمی و تهاجمیمان را کم میکند. این مهم مخصوصا در بازی با ازبکستان باید مورد لحاظ قرار گیرد تا ما بتوانیم در مقابل این حریف قدرتی از حربه سرعت به خوبی استفاده کنیم. کیروش متاسفانه چندی است در استفاده از رضا قوچاننژاد مهاجم سرعتی و زیرک کشورمان هم خست به خرج میدهد. او در استفاده از این بازیکن هم دو راهکار پیشرو دارد. یکی این که گوچی از همان ابتدا فیکس باشد و مدافعان حریف را با فرارها و سرعت بالایش خسته کند و در کنار او سایر مهاجمان صاحب فرصت و موقعیت شوند. هیچ ایرادی ندارد گوچی و سردار آزمون هم زمان در میدان مسابقه باشند. دیگری این که کیروش بخواهد دوباره به گوچی به عنوان یار تعویضی فرصت بدهد. به سرمربی حرفهای کشورمان توصیه میکنیم لااقل اگر قرار است گوچی در نیمه دوم هم بازی کند دیرتر از دقیقه 70 به او مجوز بازی داده نشود تا بتواند توانمندیهایش را نشان بدهد.
ضروری است در مورد سبک بازی شجاعی تاکید کنیم این بازیکن پا به سن گذاشته دیگر توان 90 دقیقه بازی در مقابل حریفان را ندارد و او دیگر نمیتواند خلاقیت و تکنیک بالایش را به رخ بکشد. اکثرا هم پاسهای او اشتباه است ضمن اینکه خودش نیز از موقعیتهای پیش آمده مقابل دروازه حریف نمیتواند به خوبی استفاده کند. کیروش که بیشک بیشتر از همه ما به حساسیت بازیها و امتیازهای آن واقف است باید با تفکر بیشتری مهرهچینی کند که در غیر این صورت منتقدان در کمین نشستهاند تا شمشیر را از رو ببندند!
در خصوص مشکلات حاشیهای که برای تیم ملی و کیروش ایجاد میشود نیز حرفهای زیادی برای گفتن هست اما وقتی ما از زبان خود سرمربی تیم ملی میشنویم که او بیشتر حواسش به فکر کنترل رقیبان داخلی است؛ به عمق فاجعه پی میبریم رقیبانی که برای لغزش کیروش کمین کردهاند و منتظرند تا با کوچکترین بهانهها گزینه مورد نظر خود را به فدراسیون تحمیل کنند. این موضوع با افراط برخی دلالها کاملا در این مدت علنی شده است که باید مهدی تاج هم هوشیار باشد و حاشیهها را خیلی سریع جمع و جور کند. آنهایی که در جریان جزئیات و حواشی فوتبال در این چند سال قرار دارند؛ اذعان میکنند فوتبال ما پتانسیل و ظرفیت بالایی دارد به شرطی که خودزنی نکنیم و به خودمان نبازیم. همه به یاد داریم که چطور در برخی مقاطع حساس تیم ملی از خودیها ضربه خورده است از حسادتها و جنگهای سلیقهای در داخل تا ما قبل از رویارویی با حریفانی مثل قطر، عربستان، کره و... در زمین مسابقات؛ عرصه را در بیرون زمین به حریفان واگذار کنیم. خوشبختانه با وفور رسانهها دیگر گروههای فشار و دلالها نمیتوانند از طریق برخی رسانههای خاص نظر خود را بر تیم ملی یا فدراسیون تحمیل کنند و رسانههای بیدار و کارشناسان و مربیان دلسوز این فوتبال به آنها اجازه جولان نمیدهند تا با سرنوشت فوتبال کشور بازی کنند. افراد و گروهی اندک اما قوی که میخواهند سرمربی تیم ملی را در هر فرصت که نصیبشان میشود، کنار بگذارند و گزینه مورد علاقه و بازیکنان سفارشی خود را به تیم ملی تحمیل کنند. کیروش باید مواظب باشد تا از نظر فنی با قویترین و بهترین ترکیب به مصاف حریفان برود و تا حدودی مانع از انتقاد و حمله مخالفان به برنامههایش شود.