نظريه مشهوري در ميان اهل علم و محققان رواج دارد به نام نظريه «پروانهاي». اين نظريهاي فرضيهاي را پيش ميکشد به اين مضمون که حرکت بال پروانه اي در رشته کوههاي آند و انرژي ناشي از آن ميتواند در آن سوي کره خاک مثلا در صحراي سينا يا دشت لوت سبب ساز طوفان شن شود.
به عبارت ديگر، اين نظريه با اين فرض همراه است که هيچ انرژي در جهان طبيعت از بين نميرود و هر رويدادي مثل سيل وزلزله از ماجراي بسيار کوچکي همانند حرکت بال يک پروانه آغاز ميشود. در جامعه نيز بسياري از بغرنجهاي اجتماعي همين حکايت را دارند وميشود با بهره بردن از نظريه پروانه اي دست به تبيين وتحليل آنها زد. يکي از اين موارد خشونتي است که امروز بي کمترين خجالتي خود را در هزاران لباس به رخ ما ميکشد. از زد وخوردهاي خياباني بگيريد تا خشونتي که در مدارس از برخي معلمان سر ميزند و شايد از همه اينها غم بار تر ديدن تن و صورت مجروح کودکاني است که قرباني آزار جسميو روحي شدهاند. ماجراهاي دردباري که امروز آنچنان رواج يافتهاند که بايد جاي ثابتي براي آنها در صفحات حوادث روزنامهها وخبر گزاريها دست وپا کرد!غم بارتر اينکه بيشتر اين کودک آزاريها توسط والدين و بستگان نزديک کودک صورت ميگيرد وبر پيچيدگي ماجرا ميافزايد! فجايعي همانند قتل و کودک آزاري و... هم همانند حرکت بال پشه ميتواند از يک پرخاش کوچک در خيابان، يک نگاه نيش زننده صاحب کار ومدير شرکت و مسائلي به ظاهر پيش پا افتاده نظير اينها آغاز شود. به زبان ديگر، در جامعه هيچ مشکلي يک شبه فراگير نميشود ومسير طولاني رابراي همه گير شدن در طول زمان ميپيمايد. اگر امروز کودک آزاري وبه طور کلي خشونت در جامعه ما به شدت آزاردهنده ودر حال فراگير شدن است، شايد به اين علت باز ميگردد که مسئله خشونت در جامعه اي که ما در آن به سر ميبريم پاورچين پاورچين به درجه جوش خود نزديک تر ميشود! فقر، اعتياد وبيکاري والدين، فاصله دهشتناک طبقاتي که همچون پرده سينما در برابر چشمان قشر کم بضاعت وبي بضاعت قرار دارد، ماشينهاي لوکس و گرانقيمت و پنتهاوسهايي که ميلياردها خرج ساختن آنها شده است، در برابر فقر خانوادههاي آبروداري که عليرغم کار شبانهروزي شرمنده شکم خالي فرزندان و اجاره خانه و... هستند، حکايت همان بال پروانه را دارند که ديدن و تاب آوردن هر روزه آنها در طول چند سال ميتواند سرانجام به آتشفشاني از خشونت بينجامد و خبرفجايعي همانند قتل وغارت و زورگيري و صد البته کودک آزاري را بر روي خروجي خبرگزاريها بنشاند!خشونت حالا زخم دهان باز کرده جامعه ما است وبي هيچ تعارفي با قدمهاي بزرگ به نقطه جوش نزديک ميشود. براي کاستن از حجم بالاي خشونت، نصيحتهاي هزاران بار گفته شده و کلافگيآور چارهساز نيست. اندکي توزيع عادلانه ثروت وامکانات بهره بردن از زندگي وکم کردن فاصله کهکشاني دارا وندار، ميتواند از بار سنگينِ خشونتي که امروز بر شانههاي جامعه ما است، بکاهد.