پس از آنکه فعالیتهای دیدهبانی با موفقیت به پایان رسید، سازمان شما ممکن است بخواهد در نظر بگیرد که آیا قصد ادامه دادن به فعالیتهای خود را شاید تحت عنوان ماموریتی دیگر داشته و یا حالا که مسئولیتهای سازمانی که به جهت تکمیل آنها گروه دیدهبانی تشکیل شده است و با موفقیت به پایان رسیده، خیال از هم پاشیدن ساختار سازمانی خود را دارد یا خیر؟
عوامل مطرح شده در زیر ممکن است به این تصمیمگیری شما مربوط باشند:
۱- یک انتخابات به خودی خود شرایط لازم برای امنیت یک سیستم سیاسی مردمسالارانه و یا بر پا سازی فرآیندهای یک جامعه آزاد تحت وجدان و رفتار شهروندی را تضمین ننموده و حتی پایان دوره گزار را نیز گواهی نمیدهد؛
٢- گروههای بیطرف برای شکلدهی جامعه مدنی، راهاندازی سازمانهای میانی که نیازها و خواستههای مردم را برای توسعه یک دولت خوب و احترام برای حقوق بشر بسیج نموده و بیان میکنند، مورد نیاز هستند؛
٣- شبکهای از مردم که برای دیدهبانی انتخابات گرد هم آمدهاند میتوانند برای تکمیل اهداف اساسی دیگری برای تقویت سیستم مردمسالارانه انتقال یابند.
چالشهای موجود در این راه نیز قابل ملاحظه هستند. بدون حضور انتخاباتی در افق زمانی مشخص، امکانات مالی کافی برای پرداخت دستمزدهای کارکنان و فضای اداری در اختیار سازمان دیدهبانی شما نیز ناپدید میشوند. همچنین اشتیاق افراد برای انجام کارهای داوطلبانه و وقف زمان و انرژی خود برای سازمان نیز تحلیل خواهد یافت. به همین دلیل است که برای بقای یک سازمان باید دستور کاری مشخص برگزیده شود که به یک نیاز شناخته شده پاسخ گفته، از منابع موجود و در اختیار، استفاده لازم را به عمل آورده و انجمنی از داوطلبان را برای مشارکت در کار و ادامه تلاشهای تعریف شده تشویق نماید.
برای به دست آوردن تمرکز لازم روی فعالیتها پس از برگزاری انتخابات، سازمان دیدهبانی شما ممکن است در پی یافتن فعالیتهای دیگری باشد که برخی از آنها شامل موارد زیر میشوند:
١- تجزیه، تحلیل و طرفداری از ایجاد اصلاحات در قوانین انتخاباتی یا سایر قوانین و سیاستهای موجود، از جمله آنهایی که به مشارکت شهروندان در فرآیندهای انتخاباتی و شفافیت موجود در فعالیتهای دولتی مربوط میشود؛
٢- به انجام رساندن برنامههای آموزشی روی مسئولیتهای مدنی و فرآیندهای مردمسالارانه؛
٣- ارائه کمکهای فنی به مسئولان قضائی«و یا کارکنان آنها» و مسئولان دولتی؛
٤- ارزیابی عملکرد مسئولان قضائی؛
٥- دیدهبانی مسائل مربوط به حقوق بشر و موارد وابسته به حقوق مدنی؛
٦- تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی بخشهایی از جامعه که به هر نحوی در اقلیت هستند که شامل گروههای اجتماعی مانند زنان، یا اقلیتهای قومی میباشند؛
٧- دیدهبانی منصفانه عملکرد رسانههای گروهی در رفتارشان با احزاب سیاسی و سیاستهای تعیین شده جدید؛
٨- تشویق دولت به مسئولیت پذیری و صداقت؛
٩- تقویت امکان گفتگو میان شهروندان در سطوح محلی و ملی؛
موارد فراوان دیگری نیز در مورد این که پس از به اتمام رساندن فرآیند دیدهبانی انتخابات، (نیروی کاری در اختیار سازمان چه کارهایی ممکن است انجام دهند)، وجود دارد. برخی از این کارکنان ممکن است برای مشارکت در کارهای دولتی به نهادهای وابسته به آن بپیوندند. تمامی کشورها به نوعی به خدمتگذاران عمومی صادق و با استعداد نیاز دارند، به ویژه وقتی که کشور مورد نظر در میانه یک فرآیند گذار نیز باشد. آن دسته از اعضای مشغول به کار در سازمان دیده بانی شما که نیت خوب خود را در خلال به انجام رساندن تلاشهای نظارتی خود به اثبات رساندهاند ممکن است برای احراز مقامهای رسمی در دولت و زندگی مدنی مناسب بوده و با آغوشی باز پذیرفته شوند. به منظور محافظت از شهرت سازمان دیدهبانی شما، بیطرفی درست خواهد بود که سازمان شما به طراحی و توسعه سیاستهائی بپردازد که تعیین میکنند آیا نیروی انسانی در اختیارتان لازم است ارتباطات رسمی شان را با گروه دیده بانی قطع نمایند یا نه؟
از طرف دیگر، آنچانکه در بالا گفته شد، نباید از نظر دور نمائید که سازمانهای مستقل و بیطرف مدنی میتوانند نقش بسیار مهمی در چرخه حیات یک سیستم سیاسی مردمسالارانه بازی نمایند. بنابراین، در حالیکه برخی از رهبران و اعضای سازمان شما ممکن است کار مستقیم برای دولت و یا احزاب و گروههای سیاسی داشته باشند، نباید فراموش کنند که یاری و کمکهای فراوانی نیز برای حمایت از موسسات مردم سالارانه ای که به تازگی انتخاب شده اند برای تدارک انتخابات آینده وجود خواهد داشت.