گروه سیاسی- سجاد عابدی: امروزه با توجه به فزونی نقش شگفتیساز انتخابات در روند توسعه سیاسی، اهمیت بررسی و تحلیل رفتار انتخاباتی در کشور ما نیز مضاعف شده است.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،جمهوری اسلامی ایران بر مبنای قانون اساسی و در طول حیات خود همواره از انتخابات به عنوان سازوکاری برای مشارکت مردم در جهت تامین جمهوریت نظام بهره برده و از کارکردهای مثبت انتخابات به ویژه در حوزه ارتقای امنیت ملی بهرهمند شده است. با این حال نظام انتخاباتی ما از چالشهایی چندوجهی رنج میبرد؛ چالشهایی که در صورت بیتوجهی میتواند نظام سیاسی را با آسیبهایی مواجه کند.
انتخابات در دورههای مختلف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نقش اساسی در حیات سیاسی کشور داشته و در واقع مهمترین مکانیسم مشارکت گروههای سیاسی بوده است. نظام جمهوری اسلامی ایران با برگزاری انتخابات متعدد از اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی تاکنون، الگوی نوین مردمسالاری دینی را با مشارکت سیاسی آحاد جامعه به منصه ظهور رسانده است. قبل از ورود به هرگونه مطالعات آینده پژوهانه، موضوع اساسی، دست یافتن به درکی جامع نسبت به موضوع مورد مطالعه است. این ضرورت، در بررسی آینده پژوهانه انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال جاری نیز وجود دارد و لازم است قبل از هر اقدامی، شناخت دقیق و جامع موضوع مورد مطالعه انتخابات ریاست جمهوری در دستور کار قرار گیرد.
بحث انتخابات ریاست جمهوری ایران را میتوان مهمترین جنبه عینی و عملیاتی مردمسالاری دینی در نظام سیاسی کشور دانست که با جنبه مهم دیگر آن یعنی اسلامیت نظام، پیوندی عمیق و ناگسستنی دارد. این اهمیت، از سویهها و ابعاد مختلف، قابل ردیابی و ارزیابی است. در واقع، انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی ایران، فقط یک کنش سیاسی عام برای تعیین رئیس جمهور در یک دوره چهارساله (که بخش مهمی از سرنوشت و مقدرات کشور را در ابعاد مختلف مشخص میکند) نیست؛ بلکه این انتخابات: اول- یک عامل اساسی در مشخص شدن وزن و جایگاه جریانها و گروههای سیاسی مدعی قدرت و مدیریت کشور در رقابتی جدی و فراگیر است؛ دومـ رقابتی است که در آن، بسیاری از مسائل و مشکلات کلان کشور مورد بحث و گفت وگو قرار میگیرد و دیدگاههای مختلف در این خصوص مطرح شده، ارزیابی میشود.
سومـ انتخابات، محملی اساسی برای آشکار شدن دیدگاهها و نظرات گروهها و اقشار مختلف مردم درخصوص گفتمانهای مطرح در زمینه مدیریت عالی و راهبردی نظام و مسائل و چالشهای کلیدی کشور است. چهارمـ تاثیرات عمیق انتخابات در ایران از بعد سیاست خارجی نظام هم بسیار قابل توجه است و برگزاری انتخاباتی باشکوه و با مشارکت آحاد مردم و گروههای سیاسی، در عرصههای بینالمللی، پیامآور مقبولیت نظام است. انتخابات بهعنوان یک رخداد سیاسی مهم و تعیینکننده در هر نظام سیاسی مردمسالار، هم میتواند پدیدهای موثر در تقویت و تثبیت امنیت ملی باشد و هم میتواند به چالشی برای امنیت ملی تبدیل شود. درخصوص رابطه انتخابات و امنیت ملی یا به عبارت دقیقتر تاثیر انتخابات بر امنیت ملی، از یکسو میتوان به کارکردهای امنیت و از سوی دیگر به کارکردهای امنیتزدا و تهدیدزا اشاره کرد. در نظامهای مردمسالار، انتخابات بهعنوان سازوکاری ویژه برای توسعه و بهبود امنیت ملی نگریسته میشود؛ با این حال تحقق این کارکرد در بهترین شکل آن، مستلزم پیدایی برخی پیششرطها و بسترهای خاص خود است.
امنیت ملی را هم از بعد سختافزاری و هم از بعد نرمافزاری میتوان مورد تحلیل قرار داد. ابعاد نرمافزارانه امنیت ملی که مورد تاکید تحلیلهای نوین امنیتی هستند، با مواردی چون ظرفیت سیاسی، کارایی سیستمی، مشروعیت سیاسی و انسجام اجتماعی مشخص میشوند. از اینرو، هر مولفه و متغیری که به تقویت این موارد بینجامد، در افزایش ضریب امنیت ملی موثر است. در این راستا، انتخابات بهعنوان سازوکاری که کارکردهایی در جهت ارتقای این موارد ایفا میکند، یکی از ارکان نظامهای نوین سیاسی در ایجاد تعادل سیستمی است.
از جمله کارکردهای تعیینکننده مرتبط با انتخابات و سازوکار انتخاباتی در راستای برقراری امنیت و ثبات نظام سیاسی، مواردی چون: توانایی تطبیق با تغییرات محیطی؛ پرهیز از منازعههای خشونتآمیز؛ افزایش کارایی و مشروعیت و ایجاد ثبات سیاسی، قابل اشاره است؛ اما یکی از مشکلات خاصی که برخی کشورها در پی بهکارگیری فرآیندهای انتخاباتی با آن روبهرو بودهاند، ایجاد نابسامانی، آشفتگی و هرج و مرج سیاسی در اثر رقابت ناسالم و نامتوازن میان گروههای سیاسی و اجتماعی گوناگون بوده است که فرآیند رقابت انتخاباتی را به منازعههای مزمن و بعضا پایانناپذیر تبدیل میکند. این در حالی است که در انتخابات مجلس ایران، آشکارا فرصتهای بسیاری برای تقویت امنیت ملی از طریق برگزاری صحیح و مدبرانه این رخداد سیاسی وجود دارد. از سوی دیگر، باید توجه داشت که هر چند حفظ امنیت انتخابات و در نظر گرفتن ملاحظههای امنیتی کلان مربوط به این رخداد سیاسی در مراحل مختلف (اعم از ثبتنام و تائید صلاحیت، مرحله تبلیغات انتخاباتی، برگزاری انتخابات و مرحله پس از اعلام نتایج) اهمیتی اساسی دارد، اما با این حال رابطه بین انتخابات و امنیت ملی صرفا به این موارد محدود نیست.
نکته مهم دیگر این که تبدیل کردن انتخابات به فرصت یا چالشی برای امنیت ملی، تنها به عملکردها و رویکردهای سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی یا نهادهای نظامی و انتظامی بستگی ندارد، بلکه مجموع عملکرد کنشگران حاکمیتی یا ملی است که در موضوع امنیت ملی بیشترین تاثیرگذاری را داراست. یکی از رویکردهای ناسالم انتخاباتی که باعث ایجاد چالشهایی برای امنیت ملی میشود برخی تلاشها برای دوگانهسوزی «نظام مردم» در جریان رقابتهای انتخاباتی است. در این چارچوب، دشمنان تلاش میکنند تا فرصت انتخابات و مشارکت حداکثری مردم را در انتخابات بسیار کمرنگ ساخته و در مقابل با ایجاد دوگانه «نظام مردم» و با طراحی نوعی بازی باخت ـ باخت هرگونه نتیجه انتخاباتی را به سمت تضعیف امنیت ملی سوق دهند. در چارچوب چنین تلاشهای مخربی، تلاش میشود برخی نامزدهای برجسته به عنوان نماینده نظام و برخی دیگر بهعنوان نماینده مردم یا معارضین نظام تصویر شوند. این دوگانهسوزی تخریبی با تبلیغات خاص و ذهنیتسازی منفی، بسترهای اولیه را برای ایجاد تنشهای روانی و سیاسی در جامعه ایجاد میکند. بر این اساس، نهادینه شدن نظام انتخابات در نظام جمهوری اسلامی شیوهای موثر و نوین برای پایداری نظم و نظام جدید و مشروعیتبخشی به آن بوده است و یکی از علل دوام جمهوری اسلامی و ایستادگی در برابر چالشهای داخلی مانند ناآرامیهای محلی- منطقهای، ترور و نزاعهای گروهی و جنگ و توطئه خارجی و همین پشت گرمی و مبتنی بودن دولت جمهوری اسلامی به آرا و مشارکت مردمی است. به همین دلیل بود که انتخابات حتی در دوران جنگ تحمیلی ۸ ساله تعطیل نشد، هرچند برخی معتقد بوده و هستند که تاثیرات نامطلوبی بر نحوه اداره جنگ داشته است. بر این اساس برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی تاکنون حداقل از چهار منظر مشخص ضریب امنیت ملی را افزایش داده است؛ نمایندگی جامع، مشروعیتآفرینی برای نظام سیاسی، ساختارمند کردن کارگزار و حکومتمندی.
از سوی دیگر، برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی در برخی زمانها نیز چالشهای امنیتی بیثبات کنندهای برای نظام سیاسی و جامعه به همراه داشته است. از منظر آسیبشناسانه دلیل این امر را میتوان نبود نظام حزبی و به تبع آن نبود پیوند ارگانیک میان احزاب و نظام انتخابات در ساختار حقوق اساسی جمهوری اسلامی دانست. این ویژگی موجب شده رقابت سیاسی در ایران بیش از هر چیز با خصیصه ناپایداری مشخص شود که نخستین و مهمترین آسیب آن نیز به شمار میرود.
آسیب دوم را میتوان امکان تبدیل رقابت انتخاباتی به اعتراض جنبشی و فرصتیابی سیاسی اپوزیسیون جمهوری اسلامی دانست که نهایت آن حتی میتواند چیزی باشد که آن را انقلاب انتخاباتی مینامند. آسیب سوم نیز وجود پدیدهای است که میتوان آن را رقابت سیاسی قوم مدارانه نامید. تنظیم و استقرار قوانین انتخاباتی بلندمدت، حمایت از فعالیتهای حزبی و ایجاد پیوند میان تحزب و ساختارهای انتخاباتی تا اندازه زیادی میتواند به تقویت نظام انتخابات و سرمایه اجتماعی و ارتقای فرهنگ سیاسی
در کشور بیانجامد.