با وجود اینکه دستیابی به اطلاعاتی که به مطالعه شخصیتی و روانکاوی دیکتاتورها کمک کند، در بیشتر مواقع کاری دشوار است، اما در شرایط کنونی به لطف رسانهها، کارشناسان علم روانشناسی سختی زیادی در این زمینه ندارند. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از جمله دیکتاتورهایی است کارنامه دو سالهاش جنبههای متعددی را پیش روی کارشناسان علم روانشناسی میگشاید.
به گزارش ایسنا، به نقل از سایت عربی شبکه العالم، جنگ یمن، قتل خاشقجی، اصلاحات صوری در عربستان، سرکوب مخالفان با حبس، اعدام و شکنجه، وسوسه خرید اسلحه و دیگر موارد این چنینی، دنیایی از اطلاعات را برای مطالعه شخصیت هیتلر معاصر، صدام عصر و چنگیزخان قرن بیست و یکم پیش روی کارشناسان علم روانشناسی قرار میدهد.
میتوان شخصیت بن سلمان را طبق اصول علم روانشناسی از چندین جهت از جمله اختلال پارانویا (بدگمانی و در تعریف عام آن، حالتی است که فرد در آن با اهمیت فوقالعاده و خارج از اندازهای که به سلامت جانی و مالی خود میدهد، خود را شکنجه میدهد)، اختلال اضطراب اجتماعی (اختلال ترس بیدلیل که در آن شخص از صحبت کردن و انجام هر کاری در جمع به شدت نگرانی دارد)، خودشیفتگی، سادیسم (دیگرآزاری) و غیره بررسی کرد. البته شاخصهای بسیاری وجود دارند که نشان میدهد بن سلمان به این انحرافات اخلاقی دچار است.
در زمینه اختلال پارانویا، کارشناسان علم روانشناسی به بدگمانیها و سوء ظنهای موجود در این دیکتاتور نسبت به نزدیکترین اطرافیانش اشاره دارند. این دیکتاتور کوچک تاب شنیدن صدای هیچ منتقد یا مخالفی را نداشته و این سخنان را از طرف دشمنانی میداند که باید ترور و حذف شوند. بازداشت تعداد زیادی از شاهزادگان عربستانی و حبس آنها از حدود یک سال پیش را میتوان با این نظریه تطبیق داد.
کارشناسان علم روانشناسی میگویند: آزادی برخی از شاهزادگان بازداشت شده در هتل ریتز کارلتون ریاض تنها پس از آن انجام شد که بن سلمان اطمینان یافت آزادی آنها هیچگونه خطری برای بالا رفتن او از پلههای قدرت ندارد، سرنوشت آنهایی که همچنان در زندانهای عربستان به سر میبرند نیز در گرو دوره زمانی است که این دیکتاتور عربستانی بار دیگر نسبت به آنها اطمینان پیدا کند.
درباره ویژگی دوم بن سلمان یعنی اختلال اضطراب اجتماعی، کارشناسان معتقدند، او از حضور در نشستها و اجتماعات میگریزد و دلیل آن هم نگرانیاش از پاسخ دادن به سوالات درباره سیاستها و تصمیماتش است.
با وجود اینکه برخی عکسها از حضور و مشارکت بن سلمان در برخی نشستهای گزینشی در نیوم و القصیم منتشر شدند، اما آنها تصاویر نمایشی همانند دلسوزی او برای زخمیهای جنگ یمن و یا نوشیدن قهوه با یک پیرمرد و دیگر موارد هستند. کارشناسان رسانهای بر این باورند که این نمایشها در راستای زیبا جلوه دادن چهره دیکتاتور و معرفی او به عنوان شخصیتی مردمی به اجرا در میآیند و اثر این نمایشها به محض تکمیل روند به قدرت رسیدن این دیکتاتور پایان خواهد یافت. در واقع انسانهای مستبد از حضور در جمع نگرانی دارند.
خود شیفتگی ویژگی سومی است که افراد مستبد با آن شناخته می شوند و بن سلمان نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع این دیکتاتور خودش را محور جمع میداند و مشتاق است همواره سخنانی در مدح و تایید خود بشنود. او خود را کارشناسی در تمام زمینههای علمی و نظراتش در زمینههای مختلف را بهترین نظر جمع میداند. اگر از افکارش درباره دیگر مذاهب از جمله مذهب شیعه هم چشمپوشی کنیم، میبینیم تنها شخصی که در مورد اصلاحات اعلام شده او تردیدی ندارد خود شخص بن سلمان است در حالی که اکثر مخالفان و حتی موافقان این اصلاحات آنها را نمایشی و غیر جدی میدانند.
شخصیت این دیکتاتور در زمینه اعتماد به نفس با توهم همراه است بطوری که این توهمات باعث شدهاند او هیچگونه نصیحت و راهنمایی را نپذیرد. بهترین نمونه این مورد نیز جنایت قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار مخالف عربستانی و دوست سابق خاندان حاکم و مخالف اصلاحات بن سلمان است.
درباره ویژگی دگرآزاری او نیز تنها کافی است به جنگی که از بیش از چهار سال قبل علیه مردم یمن به راه انداخته و محاصره این کشور اشاره کنیم؛ جنگ و محاصرهای که موجب ایجاد خطر گرسنگی و شروع بیماریهای واگیردار در میان مردم فقیر این کشور شده است و آنها را به فقر مطلق رسانده است.
همچنین میتوان در این زمینه به طرح پروندههای معروف قبلی درباره اختلافات مرزی عربستان با کشورهای همسایه و پروندههای اندیشمندان و علمای این کشور که در زندان به سر میبرند، اشاره کرد. اندیشمندان و حتی علمای دینی مخالف بن سلمان یکی یکی در زندان جان میدهند و رسانهها درباره این افراد تنها به انتشار خبری کوتاه از پایان زندگیشان اکتفا میکنند.
دروغگویی، فرار از واقعیت، زندگی در توهم، احساس وجود فاصلهای بزرگ میان خود و مردم از نظر فکری و اجتماعی، اعتماد به نفس در مواجهه با پیامدهای پرونده ترور مخالفان و دیگر موارد از جمله ویژگیهایی است که در بن سلمان و سایر دیکتاتورهای تاریخ مشترک است، اما اکنون سوال این است که آیا بن سلمان نیز سرنوشتی مشابه پیشینیان خود خواهد داشت یا نه. برای رسیدن به جواب این سوال باید منتظر آینده و حکم تاریخ ماند.