به گزارش فارس، «سوزان مالونی»، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه سابان در تحلیل «کشورهای خلیج فارس و چشمانداز یک ایران هستهای» مقالهای را در اندیشکده «بروکینگز» منتشر کرده است که خبرگزاری فارس به دلیل اهمیت مطلب، آن را منتشر میکند:
* رشد جامعه علمی ایران
- تصمیمات فنی: تجربیات گذشته حاکی از آن است که عوامل فنی میتوانند روی تصمیمات یک تکثیرکننده تسلیحات هستهای بالقوه تاثیرگذار باشد. جامعه علمی ایران که با برنامه هستهای مرتبط است، طی سالهای اخیر پرستیژ بالایی کسب کرده است.
* پرستیژ دانشمندان هستهای ایران
- پرستیژ: برخی تحلیلگران معتقدند ملاحظات ایدئولوژیکی در نهایت تهران را وادار خواهد کرد که دستاوردهای هستهای خود را آشکار کند. طبق این استدلال، جذابیت منطقهای ایران ریشه در انکار ترتیبی دارد که آمریکا خواهان آن است و نمایش قدرت برنامه هستهای ایران بیشتر از مکانیسم دیگری میتواند استقلال و ایمنی ایران در مقابل نفوذ آمریکا را نشان دهد. برای یک حکومت آماده رزم و درگیر با تحریمهای اقتصادی که روی عموم مردم تاثیر گذاشته، آزمایش هستهای میتواند نقطهای باشد برای تجدید قوای ایران.
* پیامدهای قانونی هستهای شدن ایران
از همان اولین روزهای کشف فعالیتهای پنهان هستهای ایران، اقدامات جامعه بینالملل برای رسیدگی و محدودسازی برنامه هستهای ایران، براساس مبانی حقوق بینالملل، به خصوص مفاد پیمان منع تکثیر سلاحهای هستهای ۱۹۶۸ بود، که ایران نیز از امضاکنندگان این پیمان است. این رویهای مناسب و ضروری بود و رهبر ایران دائماً به مفاد این پیمان اشاره کردهاند که اجازه استفادههای صلحآمیز از تکنولوژیهای هستهای را میدهد (برای مثال در بند ۴، پاراگراف ۱)، ولی موضع ایران در این خصوص مرتب از جانب آژانس بینالمللی انرژی اتمی رد شده است.
این رویه با قطعنامه نوامبر ۲۰۰۳ شورای حکام شروع شد که اذعان میداشت تهران نتوانسته به تعهدات خود در قابل پیمان ان پی تی عمل کند. لازم به ذکر است قطعنامه ۲۰۰۳ مدعی نشد که خود فعالیتهای غنیسازی ایران مصداق نقض ان پی تی است (هدف این پیمان تجاوز و رد حق کشورها برای توسعه برنامههای غیرنظامی تولید نیرو نیست)، بلکه در آن تصدیق شد که «ایران در برخی موارد طی یک دوره زمانی مشخص نتوانسته به تعهدات خود، تحت توافقات حفاظتی در خصوص گزارش مواد هستهای، فرآوری و استفاده آنها و اعلان تأسیسات محل فرآوری و نگهداری این مواد عمل کند». پ
(در این قطعنامه با نگرانی زیاد در آن زمان به برنامه غنیسازی ایران اشاره شده و ذکر شده که تهران توافق کرده در جهت اطمینانسازی غنیسازی و فرآوری را به حالت تعلیق درآورد). بااین وجود در سپتامبر ۲۰۰۵ شورای حکام قطعنامهای تصویب کرد که در آن رسماً عدم پایبندی ایران به بند ۱۲(ج) اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلان شد و یک سال بعد آژانس مسأله را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد.
* ابعاد قانونی برنامه هستهای ایران
هرچند ابعاد قانونی در ابتدا حول کوتاهی تهران در افشاسازی فعالیتهای مورد نظر در ان پی تی مطرح شد، اما مسأله غنیسازی، مسألهای بود که اهمیت بیشتری یافت، زیرا این فعالیت هرچند قانونی بود، اما داشتن برنامه غنیسازی داخلی مقیاس بزرگ، میتوانست به تهران تأسیسات، مهارت و تجربه لازم برای دستیابی به توانمندی تسلیحاتی را بدهد.
این ابهام دقیقاً همان عاملی است که تلاشهای بینالمللی برای محدودسازی هستهای ایران را پیچیده کرده است. در ابتدا سه کشور اروپایی خواهان تعلیق غنیسازی و مذاکره با تهران شدند و در نهایت آژانس بین-المللی انرژی اتمی این خواسته را مطرح کرد، اما این خواسته همیشه بیشتر در ظاهر تدبیری برای اطمینان سازی مطرح شده تا تحت اتهام نقض توافقات حفاظتی یا دیگر تعهدات قانونی
* ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت
ارجاع پرونده هستهای ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت، این ابهام قانونی را حل کرد. تصمیم شورای حکام آژانس در سال ۲۰۰۶ برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، مسأله قانونی را از عدم شفافسازی به موضوع غنیسازی تبدیل کرد. شورای امنیت در قطعنامه ۱۹۶۹ براساس فصل ۷ منشور سازمان ملل، به تهران دستور تعلیق غنیسازی داد.
تا زمانیکه پرونده به شورای امنیت ارجاع داده نشده بود، تهران برای تعلیق فعالیتهای غنیسازی خود الزام و اجبار قانونی نداشت و ایران با جریمه و تنبیهی مواجه نبود. تحریمها و تدابیر اتخاذ شده توسط جامعه بینالملل نتیجه مستقیم نقض قطعنامه ۱۹۶۹ شورای امنیت، توسط تهران و عدم تعلیق غنیسازی است. از زمانیکه این پرونده به شورای امنیت ارجاع داده شد، آژانس در چند مورد درباره فعالیتهای ایران گزارش داده که با توافقات حفاظتی و تعهدات ان پی تی ناهمخوانی داشت، اما از اعلان اولیه در سال ۲۰۰۵ یافته جدید رسمی، درباره عدم پایبندی ایران گزارش نشده است.
تصدیق یا کشف توانمندی تسلیحات هستهای ایران پارامترها را تغییر خواهد داد. آشکار یا پنهان بودن برنامه تسلیحاتی به لحاظ حقوقی، در واکنش بینالمللی تاثیر زیادی دارد. اعلان آزمایش تسلیحاتی و یا دیگر برنامههای تسلیحاتی رسمی توسط رهبری ایران، این کشور را در تقابل آشکار با تعهدات اولیهاش تحت ان پی تی و به خصوص بند ۲ این پیمان قرار میدهد. طبق این بند، کشورهایی که تسلیحات غیرهستهای دارند متعهدند «تسلیحات هستهای یا دیگر قطعات انفجاری هستهای دریافت، تولید یا اکتساب نکنند».
* تهران می تواند از ان پی تی خارج شود
تهران میتواند طبق بند ۱۰ از این پیمان عدول کند. این بند به کشورهای عضو اجازه میدهد زمانیکه رویدادهای غیرعادی در رابطه با موضوع این پیمان، منافع مهم کشور مربوطه را به مخاطره میاندازد، این کار را بکنند. به موجب این پیمان، کشورها برای این تصمیم باید سه ماه پیشتر آن را به اطلاع تمام کشورهای عضو و شورای امنیت سازمان ملل برسانند و در توجیهی کتبی این «رویدادهای غیرعادی» که منجر به تصمیم برای عدول از پیمان شده را توضیح دهند.
لازم به ذکر است که طی بازبینیهای دورهای ان پی تی، چند کشور اظهار داشتهاند دلایل عدول از پیمان باید اصلاح شود و برخی معتقدند، مواد یا دانش اکتسابی در نتیجه عضویت در ان پی تی، نباید بعد از این به کشورهایی که از پیمان عدول کردهاند تعلق گیرد. به این دلایل است که تلاش ایران برای طفره رفتن از ان پی تی، از طریق عدول از پیمان ممکن است مورد مناقشه واقع شود و منجر به جرائم قانونی برای این کشور شود.
* عدم اشاره به نقض صلح توسط ایران
با این وجود، در نهایت اعلان و افشای برنامه تسلیحاتی تهران، وضعیت این کشور را با ان پی تی بیربط میکند، حداقل از منظر امنیتی اینطور خواهد بود؛ در این صورت مرجع مسئول، برای نشان دادن واکنش دیپلماتیک، شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود که ارتباطی به وضعیت ایران تحت ان پی تی نخواهد داشت. چنانچه رهبران ایران، صریحاً درباره نیات و توانمندیهای تسلیحاتی خود شفافسازی کنند، واشنگتن و متحدانش دستاویزی متقاعدکننده برای این ادعا خواهند داشت، که این برنامه تسلیحات هستهای آشکار تهدیدی برای صلح و امنیت (به موجب فصل ۷ منشور سازمان ملل) است.
در واقع فصل ۷ این منشور دقیقاً مبنایی است، برای تحریم-های سازمان ملل علیه ایران در واکنش به تحریکها. با این وجود تاکنون هیچکدام از قطعنامه-های تحریمهای سازمان ملل به بند ۳۹ فصل ۷ استناد نکردهاند و اعلان نکردهاند که عدم پایبندی ایران به تعهداتش تحت ان پی تی «تهدیدی برای صلح، نقض صلح یا عملی پرخاشجویانه» محسوب میشود. با این وجود اعلان چنین برنامهای به معنای دستیابی به حد آستانه است و بر این اساس، شورای امنیت مجاز به استفاده از زور تحت بند ۴۳ منشور سازمان ملل خواهد بود.
* مشکلات آمریکا و متحدانش در صورت پنهان ماندن توانمندی تسلیحاتی هستهای ایران
به دلایلی که در بخش قبل اشاره شد، عدم افشا و آشکارسازی توانمندی تسلیحاتی هستهای ایران، مشکلسازتر خواهد بود، زیرا برای کسب اتفاق نظر جهانی، واشنگتن و یا شرکایش باید شواهدی متقاعد کننده جمعآوری کنند که نشان دهد تهران درگیر اکتساب یا تولید تسلیحات هستهای است. همانطور که گفته شد این امر مستلزم سرمایهگذاری زمانی، اطلاعاتی و سرمایه سیاسی است. علاوه بر این، ایران میتواند به نقایص زبانی ان پی تی، مانند ابهامات کلمه «تولید» استناد کند. حتی دیپلماتهای آمریکا نیز اذعان داشتهاند که این عبارت میتواند به کشورهای عضو ان پی تی حق ویژه برای ساخت نمونههایی کامل از پوستههایی غیرهستهای با مواد منفجره هستهای و در عین حال تداوم تعهداتشان درخصوص مواد هستهای دهد.
* لزوم حل ابهامات حقوقی و قانونی
ابهامات قانونی دیگری نیز وجود دارد که باید حل شود. دیدگاهها در جامعه بینالملل درخصوص «هدف آشکار» فعالیتهای هستهای مورد نظر متفاوت است؛ طبق گفته «پائول کر» هرچند واشنگتن مدعی شده اهداف مهم هستند، اما تمام متخصصین این تفسیر را ندارند. بر این اساس، میتوان علیه یک دولت ایرانی که همواره مدعی هدفی غیر نظامی برای فعالیتهای خود، با بعد مسلم نظامی، اقامه دعوی کرد.
در این صورت آمریکا یا طرفین دیگر باید ارزش تعقیب مجوز شورای امنیت برای استفاده از زور (تحت فصل ۷ منشور سازمان ملل) را بر اساس شواهد موجود بسنجند، یا بدون رجوع به سازمان ملل به فعالیتهای ایران واکنش نشان دهند.
تلاش برای متقاعد کردن جامعه بین-الملل جهت حمایت از استفاده از زور، علیه برنامه تسلیحات هستهای فرضی ایران، کار راحتی نیست و مانند حمله سال ۲۰۰۳ عراق، مستلزم بحث و بررسی فشرده در خصوص موجه و مطلوب بودن اقدامی پیشگیرانه است. این مسأله موضوع بحث داغ مجامع قانونی بینالمللی است. نکته مهم اینکه دیوان دادگستری بینالمللی اظهار داشت، حتی نقض ان پی تی یا اکتساب تسلیحات هستهای، نقض منشور سازمان ملل یا حقوق بینالملل محسوب نمیشود و از اینرو برخی کشورها ممکن است به توجیهات و بهانههایی کوتهفکرانه تکیه کنند.
* پایبندی کشورهای عضو ان پی تی به تعهدات خود
درخصوص پیامدها و استنباطهای قانونی، ایران هستهای مشکلات و دشواریهایی برای رژیم جهانی عدم تکثیر سلاحهای هستهای، در پی خواهد داشت، اما این باور عمومی که این رژیم در حال فروپاشی است، اغراق است. کشورهای عضو ان پی تی پای تعهدات خود هستند زیرا این به نفع محاسبات منافع ملیشان است.
بهرهبرداری ایران از نواحی خاکستری ان پی تی و عدم تبعیت از تعهدات خود تحت پیمان این تصور را تغییر نمیدهد، همانطور که توانمندیهای کره شمالی منزوی و سرکش، همسایگانش را متقاعد نکرده که برنامههای هستهای تحریم نشده خود را آغاز کنند. در واقع این منطقی است که بگوییم اقدامات ایران میتواند عزم قدرتهای جهان برای تقویت ارتباط با ان پی تی را راسختر کند.