مردم سالاری آنلاین عنصر تعیینکننده در جدال آمریکا و ایران را بررسی میکند.
جدال ایران و آمریکا در حال حاضر در قالب یک
نبرد دیپلماتیک در نیویورک در جریان است. برنده این جدال را اما نهایتاً قوتِ استدالالهای دیپلماتیک طرفین تعیین نمیکند، بلکه برنده را قدرتِ چاههای نفت و بشکههای روانهشده به بازارهای جهانی تعیین میکند. برنده جدال جاری بین آمریکا و ایران را نهایتاً توزان قوا در بازار نفت تعیین میکند؛ اما چگونه در بازار نفت این برنده تعیین میشود؟
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، قیمت نفت برنت امروز به
بالاترین میزان در چهار سال گذشته رسید. نفت خام برنت حالا در کانال ۸۱ دلاری مبادله میشود و عده زیادی از کارشناسان میگویند این قیمت به زودی به ۹۰ دلار به ازای هر بشکه هم میرسد. اگر افزایش قیمت نفت تا شش هفته دیگر که
انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا برگزار میشود، ادامه یابد، ممکن است یک «آبان جهنمی» از طریق افزایش قیمت بنزین در آمریکا، در انتظار دولت ترامپ باشد و دموکراتها کنگره را از دست جمهوریخواهان خارج کنند. ترامپ هم از آن طرف، تاریخ اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران را در همین ماه آبان قرار داده و هدفاش این است که آبان را به ماهی سخت و دشوار برای ایران تبدیل کند.
کارشناسان میگویند قیمت نفت قطعاً افزایش خواهد یافت؛ مخصوصاً اینکه
اوپک و روسیه نیز با
افزایش تولید نفت موافقت نکردند و به «دستور» توئیتری ترامپ که خواهان افزایش تولید و کاهش فوری قیمت نفت بود، پاسخ منفی
در میدان نفت، آمریکای قوای بیشتر دارد؛ اما این فزونیِ قوا در حدی نیست که ایران را به تسلیم وادارد یا ایران در نهایت، بازنده قطعی باشد. چه چیز به نفع ایران است؟
دادند. علاوه بر این، کم کم به موعد اعمال تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران نزدیک میشویم و بازار نفت بنا به سنتی دیرینه، در همین روزها باید
پیشخور کردنِ اثراتِ این تحریمها را آغاز کند و بنابراین، عنصرِ روانشناختیِ قریبالوقوع بودن تحریمها، بهعنوان یک عامل افزایشی در بازار نفت عمل خواهد کرد.
اما بعید است سرنوشت جدال نفتی ایران و آمریکا در آبان مشخص شود. اگر واقعبین باشیم، آبان تازه آغاز رویارویی طرفین با تمام قوا در میدانِ نفت است. یک سوال این است که قوای کدام یک از طرفین در این جدال نفتی بیشتر است؟ پاسخ این سوال تقریباً واضح است؛ همین امروز
شرکت ویتول که بزرگترین مبادلهکننده انرژی و یکی از بزرگترین شرکتهای تجارتِ نفت خام در دنیا است اعلام کرد که از ۱۴ آبان تجارت خود را با ایران بهطور کامل متوقف میکند. شرکتهای متعدد دیگری نیز پیش از این، تصمیم خود برای ترک بازار ایران را عملی ساختهاند. آمریکا سلطه عمیقی بر سیستم مالی دنیا دارد و به واسطه این سلطه، نیروی بیشتری نیز در این جدال دارد. با این حال، این تمام ماجرا نیست: در میدان نفت، آمریکای قوای بیشتر دارد؛ اما این فزونیِ قوا در حدی نیست که ایران را به تسلیم وادارد یا ایران در نهایت، بازنده قطعی باشد. چه چیز به نفع ایران است؟
عوامل مثبت برای ایران
آمریکا اعلام کرده که خواستهاش به
صفر رساندن صادرات نفت ایران است؛ اما حتی شرکتهایی که بازار ایران
پالایشگاههای هندی از هماکنون کاهش واردات نفت خام را آغاز کردهاند و بحران سوخت در هند آغاز شده است. در درازمدت هند نمیتواند این وضع را تحمل کند و لذا افزایش واردات نفت خام از ایران برای این کشور که تحت فشارهای اجتماعی و سیاسی ناشی از افزایش قیمت بنزین قرار دارد، به یک گزینه فوقالعاده جذاب تبدیل خواهد شد.
را ترک میکنند نیز اذعان دارند که این هدف محقق نمیشود؛ بهعنوان مثال، شرکت بزرگِ ترافیگورا برآورد کرده که صادرات نفت خام ایران پس از تحریمهای نفتی آمریکا به ۱ تا ۱.۳ میلیون بشکه در روز برسد. اگر ایران حتی بتواند یک میلیون بشکه در روز نفت خام با قیمت ۸۵ دلار به ازای هر بشکه صادر کند، درآمدش معادل حالتی خواهد بود که دو میلیون بشکه نفت خام با قیمت ۴۲.۵ دلار به ازای هر بشکه صادر میکرده است. پس افزایش قیمت نفت، بخشی از تبعات کاهش جدی صادرات نفت خام ایران را خنثی خواهد کرد.
عامل دیگری که به نفع ایران است،
وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خریداران نفت است: آمریکا خود نه تنها یک کشور تحریمکننده، بلکه یک کشور واردکننده نفت است و افزایش قیمت نفت، از طریق افزایش قیمت سوخت در این کشور، میتواند یک عامل اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی باشد. برای
دومین خریدار نفت ایران، یعنی
هند، وضعیت از این هم حادتر است: قیمت بنزین در شهر مومبای هند (با نام سابق بمبئ) به بیش از ۹۰ روپیه به ازای هر لیتر رسیده است که یک رکورد تاریخی در این کشور محسوب میشود. همزمان با بالا رفتن قیمت نفت، ارزش روپیه هند نیز کاهش یافته و این واردات نفت خام توسط پالایشگاههای هندی را به یک معضل تبدیل کرده است. پالایشگاههای هندی از هماکنون کاهش واردات نفت خام را آغاز کردهاند و بحران سوخت در هند آغاز شده است. در درازمدت هند نمیتواند این وضع را تحمل کند و لذا افزایش واردات نفت
اگر دولت ایران نتواند این بحران ارزی را مهار کند و جلوی بیارزش شدن روزانه پول ملی را بگیرد، توان خود برای بهرهبرداری از شرایط مساعد بازار جهانی نفت را تا حد زیادی از دست خواهد داد.
خام از ایران برای این کشور که تحت فشارهای اجتماعی و سیاسی ناشی از افزایش قیمت بنزین قرار دارد، به یک گزینه فوقالعاده جذاب تبدیل خواهد شد.
اتحادیه اروپا قصد راهاندازی مکانیزم مالی جدیدی را دارد که در قالب آن، شرکتهای اروپایی بدون خطر جریمه شدن توسط آمریکا، به تجارت با ایران و خرید نفت از ایران ادامه دهند. حتی اگر این مکانیزم را نادیده بگیریم و فرض کنیم که تأثیر اندکی دارد، شرایط بازار نفت باز در برخی مولفههای مهم اقتصادی به نفع ایران است. کشورهای عضو اوپک ظرفیتِ آزاد قابل توجهی برای افزایش تولید نفت خام خود ندارند و عربستان هرچه در توان داشته، مصرف کرده اما باز نتوانسته فرمان ترامپ را عملی کند و قیمت نفت را کاهش دهد.
در کنار این عناصر بیرونی، یک عنصری داخلی اما به ضرر ایران است: این عنصر
افزایش شدید نرخ ارز در ایران و کاهش ارزش پول ملی است. اگر دولت نتواند این بحران ارزی را مهار کند و جلوی بیارزش شدن روزانه پول ملی را بگیرد، توان خود برای بهرهبرداری از شرایط مساعد بازار جهانی نفت را تا حد زیادی از دست خواهد داد. از آن طرف، در صورتی که بحران ارزی در ماههای آینده مهار شود،
کشورهای خریدار نفت ایران یکی پس از دیگری به این باور خواهند رسید که تحریم نفتی آمریکا تأثیر لازم را نداشته و لذا آنها هم دلیلی نمیبینند که دست به خودتحریمی بیشتر بزنند و با همراهی یا سیاست تحریمی ترامپ، خود را از واردات نفت خام ایران محروم کنند.
وقتی یک کشور به اصطلاح ابرقدرت چنین مبلغی را به افرادی از یک کشور به صورت محرمانه می پردازد معنی ان این است که ان کشور به اصطلاح ابرقدرت یک نقطه ضعفی دارد که افرادی به این نقطه ضعف پی برده و با استفاده از این نقطه ضعف از ان کشور به اصطلاح ابرقدرت اخاذی نموده اند.
دلیلی که ترامپ این موارد را افشا می کند این است که می خواهد راه اخاذی را ببندد و به احتمال زیاد ترامپ خود به این نقطه ضعف در اینده ای نزدیک اعتراف خواهد کرد.
هیچ معنایی ندارد که یک ابرقدرت به افرادی از یک کشور جهان سومی باج بدهد.