; ?>; ?> پدیده ی عکس با شکار؛‌ ترویج خشونت علیه حیات وحش - مردم سالاری آنلاين
۰
جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۱۳

پدیده ی عکس با شکار؛‌ ترویج خشونت علیه حیات وحش

عکس گرفتن با شکار تقریبا یکی از ژست های قدیمی عکاسی به شمار می­آید که در میان پادشاهان و کسانی که می­خواستند برتری خود را به رخ دیگران بکشند بسیار پرطرفدار بود.
بیش از 100 هزار تن از مردم آمریکا با امضای یک دادخواست، خواستار محاکمه حسین گلابچی، شکارچی ایرانی مقیم آمریکا شدند. گلابچی چندی پیش یک پلنگ برفی را شکار کرده و درحالی که به دوربین لبخند می‌زد با جسد این حیوان عکس گرفته بود که در شبکه‌های مجازی بازتابی گسترده پیدا کرد./ایندیپندنت
بیش از 100 هزار تن از مردم آمریکا با امضای یک دادخواست، خواستار محاکمه حسین گلابچی، شکارچی ایرانی مقیم آمریکا شدند. گلابچی چندی پیش یک پلنگ برفی را شکار کرده و درحالی که به دوربین لبخند می‌زد با جسد این حیوان عکس گرفته بود که در شبکه‌های مجازی بازتابی گسترده پیدا کرد./ایندیپندنت
عکس گرفتن با شکار تقریبا یکی از ژست های قدیمی عکاسی به شمار می­آید که در میان پادشاهان و کسانی که می­خواستند برتری خود را به رخ دیگران بکشند بسیار پرطرفدار بود. این ژست شامل لاشه ی شکار زیر پای‌ پادشاه تفنگ به دست و نوکرانی در اطراف شاه خودبرترپندار بود که تقریبا حالت خمیده و خاضعانه داشتند. این ژست عکاسی هنوز هم وجود دارد اما آنچه که در آن تغییر کرده  این است که دیگر خبری از شاه و نوکرانش نیست و یک انسان متمدن با انواع و اقسام ردیاب و سلاح پیشرفته و لباس های آنچنانی لاشه ی یک شکار را با حالتی فاتحانه و خندان روبروی دوربین گرفته تا باز هم همان خود برترپنداری را به رخ بکشد. البته شاهان و قدرتمندان تقریبا سرزمین های طبیعی را از هر نوع شکاری پاکسازی کردند و آنقدر بدون توجه به نرخ زادآوری حیوانات به شکار پرداختند تا جمعیت آنها از هر نظر رو به کاهش گذاشت و شکارچیان کنونی را با زحمت گشت زدن های طولانی برای یافتن یک حیوان وحشی برای شکار مواجه کرده اند!
به گزارش مردم سالاری آنلاین، با توجه به محدوده هایی که جوامع انسانی به سبب پراکنش گسترده در یک کشور دارند حیات وحش به طور کامل وابسته به محدوده های اندکی است که انسان برای آن خط و مرزی مشخص کرده و فقط جزیره ای کوچک در گستره ی بزرگ پراکنش انسان سهم حیات وحش شده است و حیات وحش کاملا مغلوب جبر و موقعیت جغرافیاست و همین محدودیت زیستی می­تواند حیات وحش را کاملا در دسترس انسان قرار دهد. پدیده ی شکار در جایی رخ می­دهد که انسان برتر بودن خود را به خاطر دسترسی به ابزار پرقدرتی مانند اتومبیل و موتور و گلوله های تفنگ که به طور کلی جنگی نابرابر میان حیوانات و انسان شکارچی است را به نمایش بگذارد. جنگ نابرابر در حیات وحش معمولا در شرایطی اتفاق می­افتد که حیوان دچار محدودیت در زیستگاه خود شده و به دلیل تغییر شرایط زیستبوم خود قادر به استتار و حفاظت از خود نیست و انسان به خاطر دسترسی به سلاح هایی که او را از نبرد تن به تن معاف می­کند به خود جرات داده تا چنگ و دندان قوی و پر زور حیوان را نادیده  بگیرد و از راه دور و بدون آنکه خود آسیبی ببیند یا به حیوان فرصت دفاع از خود را بدهد، ‌آن را بکشد.  کنش های نابهنجاری همچون شکار غیرمجاز می­تواند منجر به زیر و رو کردن ساختارها و هنجارهایی شود که حیات وحش تحت حفاظت این قوانین اداره می­شود .
در زمان کنونی که طوفان اطلاعات دنیای افراد را از هر قشری به طور یکسان فتح کرده و عکس ها که حاوی پیام های زیادی برای مخاطبان هستند را به سرعت دست به دست می­چرخاند، شکارچیان غیرمجاز نیز از این قافله عقب نمانده اند و با آلودگی بصری،‌ صحنه های دلخراشی از شکار حیوانات را به نمایش می­گذارند. تاثیر دیدن این عکس ها  با ژست های شکارگری و حیوان کشته شده می­تواند ذهن های مستعد برای انجام چنین اعمال خشونت باری را به سمت و سوی کشتار طلبی حیوانات بکشاند. کشتار از هر نوعی که باشد باعث مباهات و افتخار نیست و عکس گرفتن از حیوان کشته شده صحنه ایی حاوی پیامی خودخواهانه و سرشار از هنجار شکنی است. شکارچی که فقط به خشونت کشتار حیوانات اکتفا نمی­کند و دست به خشونتی بالاتر از کشتار می­زند تا ذهن مخاطبانش را دستخوش مشاهده ی سبعیت و رفتار ظالمانه ی خود کند .
شکارچی به حیوان به مثابه طعمه می­نگرد و طعمه تنها؛ ‌راهی برای ابراز و اثبات خود در گوشه ها و زوایای تاریک ذهن اسیر خود کم بینی است. شکارچی در شرایطی که زیستگاهها در شرایط خطرناک و بحرانی  از جهت تغذیه و آب برای حیات وحش است دست به حذف و انکار قوانین و تفکرِ غالبِ‌ حمایت گرایانه از حیات وحش می­زند تا وحشت نخواستنی  بودن و طرد شدگی خود را در بازتاب عمل وحشیانه ی خود در چهره ی تک تک مخاطبانش ببیند و این مطالبه گری برای توجه منفی و منفورانه برای روان زخم خورده و بیمار او یک نوع تسلی و تسکین است. اینکه چرا شکارچیان به شکار حیوانات پر ابهت و پر زوری مانند گربه سانان بزرگ ،‌تمساح و ... علاقه نشان می­دهند هم به همان حس خود برتر پنداری باز می­گردد که هرچقدر انسان به شکار سطوح بالای زنجیره ی غذایی بپردازد غلبه ی خود را بر طبیعت بیشتر نشان می­دهد.  حتی  عکس سلفی گرفتن با حیوانات زنده نیز یک نوع حیوان آزاری است زیرا جانور را دچار استرس می­کند و همچنین باعث کشیده شدن شکارچیان به مناطقی که جانور مورد نظر در آن زندگی می­کند می­شود.
اشتیاق برای دیده شدن و مبدا نگریستن بودن،‌ عاملی است که شکارچی را به شکار و گرفتن عکس تشویق می­کند . فیگورهای قدرت طلبی در دنیای امروزی  که خوراک و تغذیه انسان نه از طریق شکار بلکه به روش های صنعتی تامین می­شود صرفا یک نمایش غم انگیز از شرایط  فاجعه بار حیات وحش است . انسانها زیستگاه های اصلی حیوانات را به نفع خود و رفاه خود تسخیر کرده اند و حتی به زیستگاههای باقیمانده نیز صدمات جبران ناپذیری از جمله خشکاندن منابع آبی ،‌از بین بردن جنگلها و مراتع و فرسایش خاک زده اند اما به همین مقدار نیز بسنده نکرده و تعداد اندک حیوانات وحشی را شکار می­کنند و اندک اندک تنوع زیستی را به ورطه نابودی کامل می­کشانند.
گزارش : ساغر شمسی
 
کد مطلب: 76794
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *