گروه سياسي- خاطره ميرزا: بعد از اتمام بررسي صلاحيتهاي انتخاباتي نمايندگان مجالس خبرگان و شوراي اسلامي، تمامي نگاهها به حضور مردم در پاي صندوقهاي راي دوخته شده است. اين روزها بيشتر بحث بر سر اين است که مردم در پاي صندوقهاي راي حضور خواهند يافت يا خير. با اينکه رهبر معظم انقلاب راي و راي دادن را حق تمامي مردم ميدانند اما نگاههاي متفاوتي در اين زمينه مطرح شده است که هرکدام از آنها براي خود قابل احترام است و نظري همراه با استدالال دارند.
عدم مشارکت
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،برخي بر اين اعتقادند که به هيچ عنوان نبايد در انتخابات حضور داشت که به چند دسته تقسيم ميشوند برخي بطور کامل مخالف نظام جمهوري اسلامي هستند که براي خود يک بخشي جدا از حاکميت محسوب ميشوند و آراي سياه جامعه مشهورند. اين افراد بر اين اعتقادند که حق راي دارند اما اين حق را اگر در صندوق بياندازند يعني نظام را تاييد کرده اند پس به هيچ عنوان حاضر نيستند براي به رسميت شناسي نظام، پاي صندوقهاي راي حاضر شوند. اين افراد معتقدند بايد به خيابان آمد و صداي خود را بلندتر فرياد زد تا همگان بشنوند، مانند سلطنت طلبها و منافقين.
برخي ديگر از آنهايي که خواهان عدم مشارکت هستند کساني اند که به قشر خاکستري مشهورند اين افراد راي دادن را حق خود ميدانند اما بر اين اعتقادند که پيش از اين نيز راي داده اند ولي هيچ تغييري در مسير خواستههاي آنها ايجاد نشده است و همچنان درها برهمان پاشنه ميچرخد و نظام به دورههاي گذشته که آنها پاي صندوقهاي راي حاضر شده اند، نگاه و توجه نداشته و معاني حضور آنها را درک نکرده است. بنابراين با استفاده نکردن از اين حق بايد راه اصلاح حکومت را در پيش گرفت و به حکومت براي پذيرش خواستههاي خود فشار آورد. براي آنها اصلاح طلب و اصولگرا فرق نميکند و بر اين اعتقاد هستند که برخلاف اينکه گفته ميشود بايد مردم مسير اصلاح را هموار کنند، اين نظام و حکومت است که بايد مسير خود را اصلاح کند و وظيفه حکومت مداران است که زمينه اصلاح در جامعه را به وجود آورند. بخشي از اين افراد که تعداد آنها هم کم نيست در چند انتخابات گذشته پاي صندوقهاي راي نرفتند و ديديم که در انتخابات مجلس پيشين، مجلسي حداقلي ايجاد شد که کمترين ميزان راي را در پشت خود داشت و در ادامه عملکردي نامناسب و خوبي برجا نگذاشت.در انتخابات رياست جمهوري سيزدهم هم ديديم که به دليل عدم حضور اين افراد که تقريبا اکثريت جامعه هم ميشوند، فردي با يک سوم جامعه آماري داراي حق راي، به عنوان رئيس جمهوري انتخاب شد که امروز عملکرد وي را کاملا ميتوان در بخشهاي مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ورزشي مشاهده کرد. البته اين قشر در انتخاباتهاي گذشته از جمله دوم خرداد 76 و سال 88 به پاي صندوق راي آمدند ولي امروز معترض هستند.
مشارکت
افراد ديگر بر اين اعتقادند که بايد در پاي صندوقهاي راي حضور داشت ولي همين افراد نيز به دستههاي مختلف تقسيم ميشود.گروهي بر اين اعتقادند که بايد در پاي صندوقهاي راي به عنوان وظيفهاي ديني، ملي و اعتقادي حضوري پر رنگ داشته باشيم تا از آرمانهاي نظام دفاع کرده تا خون شهيداني که در راه اسلام و انقلاب جان دادند، بيثمر نشود.
اين افراد بر ميگويند تنها به کساني راي خواهيم داد که تنها راه مبارزه را انتخاب کنند و بر اصول پايداري داشته باشند.
برخي ديگر بر اين اعتقادند که راي حق شهروندي هر فردي است که بايد از آن استفاده کند، حتي اگر اين راي باعث ايجاد مسيري صحيح در جامعه حالا به هر دليلي از جمله در اقليت قرار گرفتن، نشود ولي بايد از امکاني که برايش فراهم شده استفاده کرد.
گروه اول و گروه دوم همواره در ميدان راي دادن هستند و به آراي سنتي مشهورند. اين افراد دو جنس متفاوتند که اما در مسيري يکنواخت با هم در حال حرکت هستند.
اين افراد هر دو به حفظ و قدرتمندي نظام توجه دارند و تنها گروه اول خواستار حفظ وضع موجود بوده ولي گروه دوم خواهان حفظ نظام اما در مسير اصلاح هستند.
افراد اول چشم بسته به هرچه برايشان تجويز ميشود راي ميدهند و در مسير مهندسي انتخاباتي ترسيم شده قدم ميگذارند، ولي دسته ديگر به افرادي راي ميدهند که خواهان تحولند حتي اگر اين افراد تعداد اندکي باشند و در عين حال معتقدند که اقليتي قوي بهتر از نبود آن است.
دسته سوم گروه ديگر هستند که ميگويند بايد پاي صندوقهاي راي حاضر شد اما راي سفيد داد. اين افراد دنبال رايهاي اعتراضياند يعني ميخواهند از حق خود براي نشان دادن اعتراض استفاده کنند و نه مانند دسته دوم عدم مشارکت، به هيچ عنوان از حق خود نميگذرند و در حال با عدم نگارش نام افراد در برگه راي هيچ فردي را وکيل خود نميکنند. از اين افراد در انتخابات رياست جمهوري گذشته ديده شد که فرد اول حدود 20 ميليون راي آورد و آراي باطله و سفيد نيز تعداد زيادي را به خود اختصاص داد. حال جايگاه دو جناح سياسي کشور درباره برخورد با اين اقشار مختلف جامعه چگونه است؟
اصولگرايان
برخلاف اينکه تصور ميشود همه اصولگرايان به عنوان افراد درون حکومت خواهان مشارکت حداکثري مردم براي افزايش قدرت نهادهاي حکومتي هستند، کاملا اشتباه است و درون اين جناح نيز گروهکهايي هستند که ميگويند هرچقدر حضور مردم در پاي صندوقهاي راي کمتر باشد براي ما بهتر است، چون خودمان پايگاههاي راي سنتي داريم و برايمان همين تعداد آرا جهت کسب راي لازم در صورت عدم حضور ديگر افکار کفايت ميکند. اما بخشي ديگر از آنها که تعدادشان نيز زياد نيست بر اين اعتقادند که بايد مردم پاي صندوقهاي راي باشند و حکومت بايد حداقلها را براي خواستههاي آنها فراهم کند تا به کف خواستههاي خود برسند. بخشي ديگر نيز بر اين اعتقادند که مردم بايد بطور گسترده در پاي صندوقهاي راي باشند ولي به آنچيزي که ما ميخواهيم راي دهند.
اصلاح طلبان
اصلاح طلبان نيز مانند اصولگرايان داراي پايگاه راي سنتي هستند و برخي از آنها بر اين اعتقادند که بايد حتما راي داد حتي اگر نتوان مسير اصلاح را هموار کرد. حداقل بايد اقليتي قدرتمند در حاکميت براي گوشزد به اصلاح داشت. برخي هم بر اين اعتقادند که بايد با همان قشر خاکستري که نميخواهد از راي خود براي اصلاح استفاده کند، حمايت کرد و پاي صندوقهاي راي براي اعتراض حاضر نشد. جبهه اصلاحات در دوره کنوني نه تشويق به عدم راي دادن و نه تشويق به راي دادن به دليل نبود زمينههاي حضور گسترده کرده است.براساس آخرين نظرسنجي منتشر شده که سايت خبر آنلاين منتشر کرد در بهمن ماه گذشته ميزان مشارکت در انتخابات اسفندماه 1402 در کل کشور 30 درصد است. همچنين در استان تهران ميزان مشارکت حدودا 22 درصد و در شهر تهران 15 درصد پيش بيني شده است. اين درحالي است که، در ماههاي قبل ميزان مشارکت در کل کشور 36 درصد پيش بيني شده بود. در چند روز باقي مانده تا انتخابات و در زمان تبليغات بيشتر رسانهها که در اختيار حکومت است، سعي ميکنند که بر روي قشر خاکستري جامعه تمرکز کنند تا آنها را به مشارکت در انتخابات ترغيب کنند درحاليکه مردم خواهان تحولي چشمگير در بسياري از مسايل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و ... زندگي خود هستند و آنقدر مشکلات جامعه و دور اطراف آنها زياد است که افزودن هر مشکل جديد مانند طرحهاي عفاف و حجاب و صيانت از فضاي مجازي ميتواند گرهاي بر گرههاي کور بيافزايد و قطعا بايد حکومت به اين موضوع فکر کند از فرداي 11 اسفند بايد به فکر 16 ماه ديگر يعني انتخابات رياست جمهوري خرداد 1404 باشند.