گروه فرهنگي-فهيمه جهازيان: روز چهاردهم تيرماه در تقويم رسمي کشور به عنوان روز قلم ثبت شده است؛ روزي که فرصتي براي انديشيدن به اين موضوع است که جايگاه قلم در کشور ما کجاست؟!
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،در سال 1381 پس از پيشنهاد انجمن قلم ايران و تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، روز چهاردهم تيرماه به عنوان روز قلم در تقويم رسمي کشور به ثبت رسيد. احترام به قلم، در دين اسلام، احترامي غيرقابل انکار است که در ايه شريفه «نوالقلم و ما يسطرون» آشکار است. در آيه اول سوره قلم، پروردگار متعال به قلم سوگند ياد کرده است: سوگند به قلم و آنچه مى نويسند. بنابراين قلم در دين جايگاه برجسته اي دارد. در تاريخ ايران نيز قلم، جايگاه برجسته اي داشته و اصولا فلسفه انتخاب روز چهاردهم تيرماه به عنوان روز قلم، همين جايگاه تاريخي قلم در ايران باستان بوده است. در اين روز که مصادف با جشن تيرگان بود، هوشنگ، پادشاه پيشدادي، نويسندگان را گرد آورد و آنها را به رسميت شناخت و گرامي داشت و به مردم دستور داد تا در روز جشن، لباس کاتبان را بپوشند و مقام آنان را عزيز دارند. اين موضوع در کتاب آثارالباقيه، نوشته ابوريحان بيروني در فصل نهم ذکر شده است. دليل انتخاب روزي به عنوان روز قلم در ايران اين بوده که بهانه اي براي تجليل از نويسندگان و اهل قلم وجود داشته باشد اما مروري بر خبرها نشان مي دهد امسال در روز قلم، اتفاقات چنداني رخ نمي دهد. در واقع بر خلاف بسياري از مناسبتها که حداقل به همان مناسبت، از افراد مرتبط با آن موضوع يا مناسبت تقدير به عمل مي آيد يا يک گردهمايي يا جشن براي آنها برپا مي شود، در روز قلم در بيست سالي که از ثبت رسمي اين مناسبت سپري مي شود، عموما شاهد برپايي گردهمايي سراسري و بزرگي نبوده ايم که شايد دليل اصلي آن را بايد مهجور بودن قلم و اهل قلم در ايران دانست. اهل قلم را در ايران مي توان به دو دسته نويسندگان و روزنامه نگاران تقسيم کرد. در اين ميان روزنامه نگاران، در روزي به نام روز خبرنگار که اتفاقا آن هم در فصل تابستان است مورد تقدير قرار مي گيرند. اما نويسندگان، با وجود تاثيرگذاري غيرقابل انکاري که در فرهنگ و رشد فرهنگي جامعه داشته اند، همواره در حاشيه بوده اند. اين موضوع در مورد نويسندگان منتقد، محسوس تر و ملموس تر است. مشکلات نويسندگان و اهل قلم را در حوزه نشر به دو دسته اساسي مي توان تقسيم کرد: سانسور؛ کاهش اقبال به کتابخواني.
مشکلي هميشگي به نام مميزي
سانسور و مميزي کتابها، سابقه اي ديرينه در کشور ما دارد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با توجه به اينکه انقلاب اسلامي را يک انقلاب فرهنگي معرفي مي کردند و آزادي از شعارهاي اساسي و ارکان پايه اي آن بود، انتظار مي رفت شاهد رشد فضاي فرهنگي از طريق افزايش سعه صدر و ايجاد فضاي باز براي اهل قلم باشيم؛ بويژه از اين جهت که اهل قلم در دوران پهلوي با محدوديتهاي فراواني مواجه بودند و از اين منظر از حاميان انقلاب اسلامي محسوب مي شدند. اما پس از پيروزي انقلاب، در مقاطع زماني مختلف شاهد ايجاد محدوديتهايي بر نويسندگان بوده ايم که در برخي دوره ها به اوج خود رسيده است. بويژه در دوره اي که قتل نويسندگان منتقد و دگرانديش در دوران اصلاحات، بسيار سر و صدا کرد و پيش از آن هم ماجراهايي همچون تلاش براي سقوط اتوبوس حامل نويسندگان به دره رخ داده بود تا طيفي نشان دهند که تحمل قلم نويسندگان منتقد و دگرانديش را ندارند. اگرچه از آن روزها بيش از دو دهه است که فاصله گرفته ايم اما همچنان مميزي کتابها، در حوزه هاي مختلف، ادامه دارد و برخي نويسندگان مطرح از خير انتشار کتابهايشان با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گذشته اند و کمتابهاي خود را در فضاي مجازي منتشر مي کنند و از مخاطبان مي خواهند اگر تمايل داشتند مبلغ مشخصي را به عنوان هزينه خريد کتاب مجازي به حساب نويسنده واريز کنند. دور باطل سانمسور و مميزي، نه تنها نويسندگان را با موانع فراواني مواجه کرده بلکه ناشران بخش خصوصي و به طور کلي چرخه نشر را دچار چالش اقتصادي بزرگي کرده چراکه نويسندگاني که طرفداران بيشتري دارند و امکان فروش بالاتر آثار آنها وجود دارد، از چرخه نشر به دور مي مانند.
کاهش اقبال به کتابخواني
اقبال به کتابخواني در سالهاي اخير کاهش يافته است. هرچند اين موضوع را نمي توان بي ارتباط با گسترش شبکه هاي اجتماعي و فضاي مجازي دانست، اما سانسور و مميزي، کاهش فعاليت قانوني نويسندگان مطرح و مشکلات بيشمار فعالان عرصه نشر از جمله گراني هزينه ها بويژه هزينه کاغذ و چاپ هم مزيد بر علت شده تا اقبال مردم به کتابخواني کاهش يابد که اين امر بزرگترين فشار را به اهل قلم وارد مي کند که زندگي خود را از اين مسير سپري مي کنند. کاهش تيراژ کتابها، افزايش تعداد آثار ضعيف که با هزينه نويسندگان و شاعران تازه کار و نه چندان توانمند منتشر مي شود و در مقابل، افزايش تعداد نويسندگان مطرحي که به دليل مميزي، حاضر به انتشار کتاب خود نيستند، همه دست به دست هم داده تا چرخه نشر و به تبع آن معيشت اهل قلم را با چالش مواجه کند. در اين شرايط، بزرگترين گامي که مي توان براي بهبود فضاي فرهنگي کشور و ارتقاي سطح معيشتي اهل قلم برداشت، افزايش سعه صدر در بررسي آثار نويسندگان و فراهم ساختن زمينه مناسب براي انتشار آثار آنان است تا چرخه نشر در کشور، رونق بگيرد و چرخ زندگي اهل قلم نيز حرکت مستمر و پايدارتري پيدا کند.