شاید در هیاهو و دعواهای همیشگی کاخ سفید و کنگره، نام دیوان عالی ایالاتمتحده آمریکا، کمتر به گوش رسیده باشد. اما باید دانست که اهمیت دیوان، اگر از دو قوه دیگر بیشتر نباشد، حتما کمتر نیست و به دلیل مواضع غیرسیاسی، کمتر نامی از آن در صحبتهای روزمره به گوش میرسد. اما به لطف بازیهای عجیب ترامپ، این نهاد هم این روزها خبرساز شده است. با درگذشت قاضی «روث بادر گینزبرگ»، یکی از قضات دیوانعالی، حالا جنجالی بزرگ بر سر منصوب کردن یک قاضی جدید در دیوان، بین جمهوریخواهان و دموکراتها درگرفته و شاید به این زودی پایان نیابد. اما سوال مهم اینجاست: اساسا دیوانعالی آمریکا چرا اهمیت دارد؟ گزارش "
مردم سالاری آنلاین" تلاش میکند به این پرش، پاسخ دهد.
شوراینگهبان قانوناساسی
دیوانعالی سالانه با تصمیمهای مهمی دستوپنجه نرم میکند، برای همین تغییر در ترکیب ایدئولوژیک دیوان میتواند آثار خاصی به همراه داشته باشد. در نتیجه تغییر در دیوانعالی میتواند به تغییر بسیار مهمی در آمریکا منجر شود.
دیوانعالی ایالاتمتحده وظایف مختلفی دارد. این نهاد به نوعی نقشی شبیه به شوراینگهبان در ایران را نیز ایفا میکند. یعنی علاوه بر انحصار تفسیر قانوناساسی، مصوبات کنگره آمریکا (هر دو مجلس نمایندگان و سنا) پیش از اجرا توسط این نهاد مورد بازبینی قرار میگیرد تا خلاف قانوناساسی نباشد. همچنین دستورات اجرایی رئیسجمهور اگر خلاف قانوناساسی باشد، توسط این دیوان نقض خواهد شد. البته برخلاف شوراینگهبان، دیوانعالی در نظارت بر صلاحیت کاندیداها و انتخابات در آمریکا دخالتی نمیکند و نظام انتخاباتی ایالاتمتحده به وسیله پالایش و انتخاب درون حزبی و سپس انتخابات سراسری، کاندیداها و نمایندگان نهایی خود را خواهد شناخت.
دیوان عالی یا قوه قضاییه؟!
دیوانعالی دو وظیفه قضایی هم دارد. رسیدگی به شکایات ایالات از یکدیگر و همچنین رسیدگی به پروندههای تجدیدنظری که از دادگاههای ایالتی و فدرال مطرح میشود. احکام دیوانعالی قطعی و لازمالاجرا است. این دیوان در حقیقت مرحله پایانی رسیدگیهای حقوقی و فصل مشترک هر دو سازمان قضایی ایالتی و فدرال محسوب میشود. در واقع رای دیوانعالی پایانی بر هر مناقشه ایست. همچنین تصمیم برای برکناری رئیسجمهور، سناتورها و نمایندگان توسط این دیوان انجام میشود. در یک کلام دیوانعالی در همه زمینهها «فصل الخطاب» نظام حقوقی و سیاسی آمریکاست. نهادی فراحزبی که بنا بر قانوناساسی و حقوق مردم، میتواند هر رایی صادر کند و همه «باید» به آن تمکین کنند.
عزل و نصب
این دیوان متشکل از 9 قاضی است که به صورت مادامالعمر در این مسند حضور دارند. روند انتصاب آنها شامل اعلام نامزدی توسط رئیسجمهور و تایید نهایی کنگره است. برکناری قضات نیز تنها با استیضاح از سوی سنا است که تنها مورد آن در سال 1805 به برکناری منجر نشده است. در نتیجه عضویت دیوان به صورت مادامالعمر است و تا زمان فوت یا استعفای آن قاضی ادامه دارد. به همین علت، ترکیب قضات دیوانعالی از نظر سیاسی و عقیدتی از اهمیت زیادی در تعیین روند اجتماعی ایالاتمتحده برخوردار است.
البته ممکن است این سوال پیش آید که این حضور مادام العمر باعث انحصار قدرت یا فساد نخواهد شد؟ در پاسخ باید گفت، این نهاد هیچ مسئولیت اجرایی ندارد که از طریق آن بتواند اعمال نفوذ کند. در عین حال به دلیل ساختار ارزیابی و توازن (check and balances) در نظام ایالاتمتحده، هر کدام از قوا نقش نظارتی برای قوای دیگر دارد که به دلیل وجود دو حزب برابر، هیچگاه در اختیار یک حزب به طور کامل قرار نخواهد گرفت.
پروندهها در دیوانعالی با حضور هر 9 قاضی مورد رسیدگی قرار میگیرد و حداقل پنج رأی برای تصویب یا رد تصمیمات لازم است. این رایگیری برای صلاحیت رسیدگی به پروندهها هم انجام میشود و در صورتی که دیوان به این نتیجه برسد که این پرونده قابل رسیدگی نیست، آن را از دستور خارج میکند. بنابراین از آنجایی که قضات توسط رئیسجمهور وقت انتخاب میشوند و هیچکس حق برکنار کردنشان را ندارد، پس انتخاب یک قاضی میتواند تاثیرات بسیار بلند مدتی در نظام حقوقی آمریکا بگذارد. خصوصا که قضات در آمریکا هم متعلق به جناح راست یا چپ هستند و تمایلات سیاسی خود را پنهان نمیکنند. برای همین همیشه انتخاب یک قاضی توسط یک رئیسجمهور، محل دعواهای جناحی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بوده است.
به هم خوردن توازن
تا سالها 4 قاضی لیبرال و 4 قاضی محافظهکار در دیوان حضور داشتند. نفر پنجم قاضی «آنتونی مکلوئد کندی» بود که علیرغم حضور در جبهه جمهوریخواهان، در بسیاری از مسائل حساس مثل سقط جنین، تبعیض جبرانی (مثبت) و ازدواج همجنسگرایان، رای به لیبرالها میداد. بازنشستگی این قاضی در سال 2018 باعث شد دونالد ترامپ در دومین سال ریاستجمهوری، دومین قاضی را برای دیوانعالی انتخاب کند. انتخاب یک جانشین محافظهکارتر (برت کاوانا) که متهم به تعرض جنسی هم بود، توازن را به نفع جمهوریخواهان بر هم زد. مسالهای که بسیاری از ناظران با توجه به حساسیت مسائل مطرح شده اجتماعی و سیاسی، آن را خطر سیاسی شدن دیوانعالی میدانند. اتهامی که در همه تاریخ آمریکا سعی میشد از آن اجتناب شود.
اختلاف شدیدتر میشود؟
حالا در هفته گذشته شاهد مرگ قاضی «روث بادر گینزبرگ» بودیم و این یعنی ترامپ با پشتیبانی مجلس سنا، میتواند سومین قاضی را هم برای دیوان انتخاب کند. اتفاقی که از سر بدشانسی دموکراتها، جز برای تعدای از روسایجمهور در تاریخ ایالاتمتحده نیفتاده است. انتخاب دونالد ترامپ هم یک قاضی زن محافظهکار به نام «امی کنی برت»، از قضات حوزه ۷ دادگاه فدرال شیکاگو است. ناظران او را به عنوان یک «مسیحی مومن» معرفی میکنند که هواداران فراوانی در میان مسیحیان آمریکا دارد. در صورت تایید نامزد جانشینی او در مجلس سنا و پیش از انتخابات سوم نوامبر (13 آبان)، تعداد قضات محافظهکار دیوانعالی به ۶ نفر خواهد رسید و اکثریت این دیوان به عنوان بالاترین نهاد آمریکا، احتمالا برای دههها متمایل به جمهوریخواهان خواهد شد. از همین رو مقامات حزب دموکرات معتقدند این انتصاب نباید در شرایط فعلی انجام شود.
بنبست اوباما، بزرگراه ترامپ
در سال پایانی ریاستجمهوری اوباما، یکی از قضات دیوانعالی درگذشت و اوباما به عنوان رئیسجمهور تلاش کرد کاندیدای خود را به مجلس سنا معرفی کند. اما جمهوریخواهان با این استدلال که انتصاب قاضی نباید در سال ریاست جمهوری انجام شود، اجازه ندادند این اتفاق بیفتد. اما حالا در چند هفته مانده به یکی از حساسترین انتخابات ایالاتمتحده، «میچمککانل»، رهبر جمهوریخواهان سنا، بدون توجه به استدلال خود، از گزینه ترامپ حمایت کرده و تاکید دارد که آن را پیش از انتخابات به رای خواهد گذاشت.
البته مککانل در توجیه عملکرد خود گفته که در سال ۲۰۱۶ دولت در دست دموکراتها و سنا در دست جمهوریخواهان بود. اما در حال حاضر کاخ سفید و سنا هر دو در دست جمهوریخواهان است و اختلافی در بین نخواهد بود. همچنین به دلیل تغییری که در سال ۲۰۱۷ در آیین نامه انتخاب قضات دیوانعالی اتفاق افتاده، برای تایید یک نامزد تنها کافی است ۵۱ سناتور به او رای دهند. یعنی استفاده از روش «اطاله بررسی (Filibuster)» برای نرسیدن به زمان رایگیری، به سناتورهای دموکرات کمکی نخواهد کرد. چون دریافت 51 رای برای تایید، یعنی یک اکثریت حداقلی و جمهوریخواهان در حال حاضر ۵۳ به ۴۷ در سنا برتری دارند.
البته فعلا دو سناتور محافظهکار، مخالفت خود را با رایگیری پیش از روز انتخابات اعلام کردهاند و دموکراتها میتوانند امیدوار باشند که یکی دو سناتور دیگر حزب مقابل را با خود همراه کنند. با این حال، «لیندسی گراهام» سناتور جمهوریخواه و رئیس کمیته قضایی سنا گفته بلافاصله پس از معرفی، روند بررسی صلاحیت را آغاز خواهد کرد. اما اگر روند بررسی صلاحیت و رایگیری نامزد معرفی شده تا روز ۲۰ ژانویه سال آینده میلادی که همزمان با مراسم تحلیف و سوگند رییسجمهوری است، به اتمام نرسد نامزد مورد نظر باید مجددا از سوی رئیسجمهوری جدید به سنا معرفی شود.
همه نتایج یک انتخاب
اگر همه چیز به میل جمهوریخواهان پیش برود، خطر زیادی دموکراتها را تهدید خواهد کرد. البته این احتمال که آرای کاندیداها مساوی شده و کار به متمم دوازدهم قانوناساسی و انتخاب رئیسجمهور توسط مجلسنمایندگان و سنا برسد، بسیار کم خواهد بود. اما با توجه به وضعیت پیچیده انتخابات در ایالاتمتحده و خطر نپذیرفتن شکست از سوی ترامپ، حضور این قاضی محافظهکار برای داشتن دست بالا در دیوان برای جمهوریخواهان حیاتی خواهد بود. در این سناریو آنها دولت، سنا و دیوانعالی را از دست داده و فقط در مجلس نمایندگان دست بالا را خواهند داشت. جایی که شاید جز در مواقع ضروری، نتواند مشکلات دموکراتها را حل کند. البته ممکن است این اتفاق به نظر کوچک برسد، ولی میتواند بدعتی در تاریخ انتخابات آمریکا شده و مشروعیت این نهاد را زیر سوال ببرد. این خطری است که احتمالا دموکراتها به هر قیمتی با آن مقابله خواهند کرد.
چرا تصویر دیوانعالی نباید تخریب شود؟
حتما در بسیاری از فیلمها و سریالهای آمریکایی، تصاویری از دادگاه یا دیوان عالی را دیدهاید. اینجا میخواهیم از فیلم The Post و سریال خانه پوشالی نام ببریم که در سالهای اخیر ساخته شده و نقش دیوانعالی در آن بسیار پررنگ است.
نکته قابل توجه این است که در هر دو اثر، دیوانعالی مبرای از هرگونه سیاسیکاری، فساد و هرگونه زشتی نشان داده شده که همیشه طرفدار عدل و انصاف است. این مساله حتی در نحوه تصویربرداری و نشان دادن عظمت و پاکی دیوان، رعایت شده است. حتی در سریال خانه پوشالی که تمامی سیاستمداران آمریکایی را سودجو، پولپرست، مجیزگو و تشنه قدرت (تمامی عبارات عینا از سکانس ابتدایی قسمت پنجم در فصل پنجم برداشت شده) معرفی کرده، یک دادستان زن (که مقامی پایینتر از قاضی دیوانعالی است) به دلیل فساد سیاسی و فضای غیراخلاقی از کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری کنار میکشد.
این تصویر نشان میدهد که مساله حفظ جایگاه دیوانعالی در ذهن جامعه آمریکایی، تا چه حد اهمیت دارد. تا پیش از روی کار آمدن ترامپ، این مساله برای هر دو حزب در آمریکا جزو خطوط قرمز بود. حالا فضایی پیش آمده که ممکن است آن جایگاه قدسی و خدشه ناپذیر دیوانعالی ایالاتمتحده از بین برود. باید دید سیر حوادث، در هفتههای آینده وضعیت را به چه صورت درخواهد آورد و دستاورد دو قرن دیوانعالی که با تلاشهای 119 قاضی این نهاد به دست آمده حفظ خواهد شد یا بر باد خواهد رفت.
گزارش:موسی حسن وند