به استناد شواهد متقن و موجود، استکبار جهانی و در راس آن آمریکا به زمامداری دونالدترامپ و با بازگذاشتن دست رژیم صهیونیستی در کشتار فلسطینیان آواره و مظلوم و حلقه بگوشی و هزینه رژیم سعودی و حکومت غیرقابل اعتنای امارات و با به خدمت گرفتن رسانههای اجیر بیگانه که به قول خودشان اخبار مورد نظر را میپزند و بزک کرده با تفسیر به رای تحویل میدهند جهت احیای هژمونی آمریکا و تضعیف و بر سر جای خود نشاندن ایران، گام به گام و نامحسوس، سه هدف را درپیهم دنبال میکنند: نخست با پیشنهاد مذاکره بنای آن دارند که نیروی تدافعی ایران محدود و بیاثر و وابسته شود، دوم، براندازی و تغییر نظام حکومتی ایران (هر چند که در بیان مزورانه خود، منکر این هدفاند) و سوم، تجزیه ایران! و به هوش باشیم که تجزیه ایران و ختم اقتدار منطقهای ایران، تنها خواسته استکبار و اذنابش نیست بلکه قابل کتمان هم نخواهد بود که حتی همکیشان و همسایگان غربی و همجواران شمالی هم، به این امر، بیمیل نیستند چرا که ایران قوی با آن سرمایههای انسانی مثال زدنی و نبوغ ذاتی و هوش سرشار و اقتدار و نفوذ فرامرزی، برای آنان قابل تحمل نیست.
و همین مورد شوم است که حتی مخالفان برونمرزی ایران را به صرافت آورده که جهت حفظ تمامیت ارضی ایران عزیزشان باید از حکومت ایران و دولت روحانی، دفاع و حمایت کرد حتی کسانی که از منسوبان و مهرههای کلیدی رژیم سابقاند، دغدغه حفظ کیان ایران عزیز را دارند و این نگرانی را بر زبان میآورند که باید در مقابل دشمنان تا دندان مسلح ایران متحد بود و هیچ به مصلحت نمیدانند که در این موقعیت بسیار حساس که مرز ننگ و نام ماست، قصه حیدری و نعمتی و زیور و کشور مطرح شود.
در داخل کشور نیز اصلاحطلبان علیرغم حرفنشنوی روحانی و ناسپاسی ضمنی اطرافیان ایشان در حق این حامیان آگاه به کنه قضایای کشور، در عین نقد مشفقانه و مصلحانه، همچنان در حمایت خود تردیدی ندارند چون میدانند که موانع و محدودیتهای روحانی در چه پایه و مایهای است و واقفاند که باید در این شرایط به اندازه توجه توقع داشت و با درایت و آگاهی از وضع پیشین و موجود، میدانند که آن سنگ به چاه افتاده باید به یاری و اتحاد همه نحلههای فکری و عقیدتی از چاه درماندگی بیرون بیاید. در این صورت، تضعیف و از کار انداختن نیروی دولت به مصلحت نیست.
حتی اصولگرایان معتدلی که بر روحانی، نقدهای تند داشتند، اکنون به این نتیجه رسیدهاند و به صراحت اعلام میکنند که عبور از روحانی بحرانزاست.چون با وجود آگاهی از اقدامات دولت احمدینژاد، میدانند که آواربرداری، چه هزینههایی را بر دولت دکتر روحانی تحمیل کرده است. در کنار نگرش و تعقل و عاقبتاندیشی افراد و جریانهای سیاسی که نگرانیها و نظریاتشان به قلم آمد، در نهایت تاسف و در این موقعیت حساس و بحرانی هنوز هم هستند روزنامههای ابزاری و اقماری که با پیروی از مشی آن روزنامهای که همه آن هشت سال را حسن دید و این پنج سال را عیب و قبح و وطنفروشی مطلق ، هنوز هم بر طبل مخالفت میکوبد و خادم را به چشم خائن میبیند و هیچ هم گمان ندارد که در داوری خود از تعصبات جناحی بیرون بیاید، آن چنان که اگرکسی از بیرون به کشور ما قدم بگذارد فکر میکند که این روزنامه، مواضع مخالفان انقلاب را تبیین و تفسیر میکند و در این زمینه، هیچ حد و مرزی را هم نمیشناسد و از مصونیت مدام و آهنین هم برخوردار است.
در کنار تفکر این روزنامه، دلواپسان هم با یاران خود هنوز بدون این که به کنه قضایا و نابسامانیها واقف باشند بیمحابا برطبل مخالفت غیرقابلمهار میکوبند و سعی میکنند که با به هم بافتن آسمان و ریسمان در حذف خادمان فهیم و اهل بصیرت دولت از هیچ دستاویزی غافل نباشند که نمونه بارزش را در سوال از «ظریف» در مجلس خواندیم و شنیدیم. در حالی که باید بدانیم که در چنین وضع پرخطری هر نوع سوءاستفاده شخصی و جناحی در زیر سوال بردن و تضعیف دولت به باور دوست و دشمن، آب به آسیاب استکبار ریختن است.
و البته دولت روحانی هم باید در کاربرد امور راهبردی خود از وجود افراد کارآمد که میتوانند در گشودن گره کار کمک کنند، غافل نباشد و یقین داشته باشد کسانی هستند که حتی موثرتر از گزیدهها و اطرافیانش میتوانند برای حفظ کیان ایران و نظام، قدمی بردارند و مهمتر اینکه، در این شرایط بسیار حساس کشور، دولت نباید به هیچ وجه از توانمندی مثالزدنی ایرانیان خارج از کشور که درد وطن دارند و میتوانند و شیفتهاند که با قدم و قلم از ایران عزیز، حمایت نمایند، غفلت کند پس دریغ است که زمینه ویرانی ایران را با خودخواهی و به دست خود فراهم سازیم.