جنگ، هم پیش روی دارد و هم عقب نشینی، هم اسیر گرفتن و هم اسیر دادن، هم کشتن و هم کشته شدن، هم زخمی کردن و هم زخمی دادن، شب و روز های عملیات و شب نخوابی ها و زیر بارانی از گلوله ها، تیرها، ترکش ها........بخش های جدا ناشدنی از جنگ و نبرد هستند.
جنگ هشت ساله عراق علیه جمهوری اسلامی ایران و دفاع هشت ساله ملت ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. آنانی که به شهادت می رسیدند، به بالاترین آرزوی خود که همانا قرب الهی بود، نائل می گشتند.آری فرزندان برومند این کشور که در میدانهای جهاد وشهادت به آسمان پر می کشیدند به این اصل ایمان و اعتقاد راسخ داشتند.
آنانی که به افتخار جانبازی نائل می شدند،هر چند هنوز که هنوز است درد و آلام گلوله ها و ترکش ها را بر پیکر داشته و آثار ناشی از استشمام بمب های شیمیایی کماکان راه نفس کشیدن آنان را مشکل و تاول ها بر بدن آنان هویداست، اما در مام میهن خویش مورد احترام و اکرام بودند.
اما اسیر شدن بدست رژیمی که به مردم خود نیز رحم نمی کرد و در زمان صدام حسین تجلی عینی وحشی گری بود، کاری بسیار سخت و طاقت فرسا است.
به استناد آنچه آزادگان عزیز ما بیان می کنند، زندانبان بعثی کمترین توجهی به مقررات و قواعد بین المللی و اصول انسانی نداشته اند.
تونل های مرگ که نام آن لرزه بر اندام انسان می اندازد، تنها یکی از روش های شکنجه فرزندان در بند ایران زمین در سیاه چالهای قرون وسطایی بعثی هاست.شکنجه های روحی و جسمی اسیران ایرانی چنان وحشتناک و غیر انسانی است که شاید در طول کمتر جنگی سابقه داشته باشد.
اما آنانی که تا دیروز رزمنده ای شجاع و قهرمان و باهدفی مقدس بودند و امروز بعنوان اسیر در زندان بسر می بردند، سنگ دل ترین زندانبانان را از یک طرف مقهور ایمان و اعتقادات ناب و خالصانه خویش کردند و از طرف دیگر روح فداکاری بر گرفته از اعتقادات راسخ آنها شلاق ها ، بی خوابی دادن ها، قطع آب و ندادن غذا و انواع شکنجه ها و شکنجه گران را ناتوان از مقابله با خود نمودند.
اسیران دربند ایرانی ، روح بزرگی داشتند که بر گرفته از اعتقادات پاک وبی آلایش آنها بود.این مهم ، روحیه ایستادگی و مقاومتشان را صد چندان کرده بود.
آنان رساترین فریاد و سرود آزادی را در مخوف ترین زندان ها سر دادند.آنان آزاد مردان واقعی روزگار خویش شدند و زندانبانان شان را مات ومبهوت این اراده و عزم استوار و دینداری و وطن دوستی خود کردند.حضرت امام خمینی(ره) در وصف آنان چه زیبا فرمود: اسرا در چنگال دژخيمان خود سرود آزادي اند و احرار جهان آنان را زمزمه ميكنند."
اینک دهه ها از اسارت آنان و همچنین از بازگشتشان به خاک پاک ایران زمین سپری می شود. از صدام حسین و کلید داران و نگهبانان زندانهایش جز نامی توام با نکبت، خشونت، آدم کشی،ظلم و سیاهی باقی نمانده است.
اما آزادگان این کشور ، قهرمانان همیشه صابر و سرافرازی هستند که در سخت ترین دوران زندگی خویش که بارها تا " یک قدمی مرگ " پیش رفتند، حس وطن دوستی و اتحاد و وحدت خویش را به بهترین وجه ممکن و در عرصه عمل به نمایش گذاشتند.
رمز و راز آن ایستادگی ها را باید در ایمان آزادگان جستجو نمود.آنان در اوج بی کسی ها و در زیر شکنجه های هولناک و آنگاه که تا چشیدن مزه مرگ ثانیه هایی فاصله داشته اند ، این شعر را مکرر معنا کرده اند که:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
نکته اساسی همینجاست، اگر کسی به درجه ای رسید که جز جانان نبیند، جانش برای رسیدن به هدفش تقدیم می شود.
پاسداران دلاور، ارتشیان قهرمان، بسیجیان فداکار و در یک جمله هر آن کس که بدست نیروهای متجاوز و اشغالگر بعثی به اسارت در آمده بود،با اتحاد و برادری و ایمان به خدای بزرگ، فصل جدیدی در مبانی اسیر و اسارت پدید آوردند و در جهان بنام خویش ثبت وضبط کردند.آری " اوج آزادگی در اسارت " افتخاری است که روح بلند و مقاوم ایرانی آنرا کسب و به ملت ایران تقدیم نمود.
این درخشش آسان کسب نگردیده است.چه بسیار نوجوانان،جوانان و پیران شجاعی که در برابر دیدگان سایر هم بندان خود در زیر شکنجه ها به خون خود غلتیدند. چه بسیار بدنهایی که بر اثر فرود شلاق ها کبود گشته و چه فراوان عزیزانی که برای همیشه عضوی از اعضای پیکرشان بدلیل شکنجه ها ناقص شد و مدال جانبازی در غربت را کسب کردند.چه فراوان روزها و شب هایی که فرزندان در بند این ملت با دندانهای خُرد شده و دنده های شکسته شده با درد و زخم به خود پیچیدند اما از فرمان امام و فرمانده خویش سرپیچی نکردند و ملت خود را در پیچ خطرناکی که متجاوزان برای کشورشان ایجاد کرده بودند،تنها نگذاشتند.
عشق به خانواده در وجود همه انسانها وجود دارد و ایرانی از این عشق بهره ای فزون تر دارد. سالها تحمل دوری از عزیزترین عزیزان کاری بس سخت و طاقت فرساست و جز با ایمان راسخ امکان پذیر نیست . آزادگان فداکار جمهوری اسلامی این مرحله را نیز تحمل کردند.
جلادانی که مامور شکستن مقاومت آنان شده بودند را یا خسته کرده و یا مجذوب رفتار و عملکرد ، راز و نیازهای خالصانه و نماز های شب خویش نمودند.
آنها در اردوگاههای مرگ و زندگی ، مروج اسلام راستین شدند و نام ایران و ایرانی را با خون خویش رساتر از همیشه فریاد زدند.
از آزادگان سخن گفتن و از اعضای خانواده های آنها یاد نکردن، شرط انصاف نیست. فراق و دوری پدر، برادر، فرزند و شوهر را کسی جز خانواده های آزادگان درک نکرده است.صبر در این راهِ دشوار و استخوان سوز شایسته بهترین سپاس ها و قدردانی هاست.در سالگرد ورود آزادگان به وطن،در برابر رشادتهای آنان و صبر و متانت و ایثار خانواده هایشان سر تعظیم فرود می آوریم و خود را مدیون خدمت آنان در جهت دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی، تمامیت ارضی و استقلال کشور می دانیم.
مطلب را فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در وصف آزادگان به پایان میبرم:
صبر و استقامت شما، به اسلام آبرو بخشید. خانواده های شما با صبر خود اسلام را روسفید کردند و به نظام و جمهوری اسلامی آبرو دادند.ما به شما و به خانواده های شما و به مجاهدت شما افتخار می کنیم.