کنوانسیون خزر که چند روز پیش در قزاقستان امضا شد، مربوط به تعیین مرزها نبود. ولی اغلب مردم، آن را باور نکردند و فضای مجازی پر شد از تصاویر و کنایهها و اظهارنظرهایی درباره به باد دادن سهم ایران در خزر توسط مسئولان.
تالاب هورالعظیم در بخش عراقی آتش گرفته و دودش به سمت خوزستان میآید و مردم را کلافه کرده. عراقیها کاری برای خاموش کردن آتش نمیکنند اما مردم، مسئولان ایرانی را مقصر میدانند و شایعات مختلف در این زمینه را منتشر میکنند.
خیلی راحت شایعه میشود که ۹ میلیارد دلار از ارز کالاهای وارداتی گم شده، اما در حالی که هر کسی خبر را کامل خوانده باشد می فهمد خبر اشتباه است و مسئولان و حتی کسی که خبر را اعلام کرده و یک خبرگزاری، تیترش را اشتباه زده، آن را اصلاح میکنند، مردم باور نمیکنند و دوباره فضای مجازی پر میشود از طنز و کنایه و اظهارنظر درباره این که ۹ میلیارد دلار را هم بردند.
مسئولان میگویند توئیتر بد است و آن را فیلتر میکنند، اما اغلب همین مسئولان، در توئیتر فعالیت دارند و حتی سخنگوی شورای نگهبان هم به تازگی به توئیتر پیوسته و مردم میپرسند اگر توئیتر بد است، فقط برای مردم بد است؟ و اگر بد نیست چرا هنوز فیلتر است؟!
اینها تنها چهار نمونه از اتفاقاتی است که نشان میدهد مردم تا چه حد نسبت به مسئولان بدبین هستند. اما این بدبینی از کجا نشات گرفته است؟ پیدا کردن دلایلش سخت نیست...
مسئولان گفتند ارز گران نمیشود اما شد. مسئولان گفتند با دلار ۴۲۰۰ تومانی وضعیت بازار تثبیت میشود اما نشد. مسئولان گفتند قیمت برخی کالاهای اساسی گران نمیشود اما شد. مسئولان گفتند با خروج آمریکا از برجام اتفاقی نمیافتد، اما هنوز آمریکا از برجام خارج نشده، گمانهزنیها تاثیرش را روی بازار گذاشت. اگر کمی به عقبتر برگردیم میبینیم که چه وعدههای دیگری هم داده شد و عملی نشد. گرانی و بیکاری و بیثباتی اقتصادی بیداد می کند و .... از این نمونهها که موجب کاهش اعتماد عمومی شده بسیار است.
خیلی از همین مردمی که حالا نسبت به مسئولان – از دولت گرفته تا سایر قوا – بدبین و بدگمان شدهاند، سال گذشته در انتخاباتی پرشور شرکت کردند و رای دادند. اما کم کم به این نتیجه رسیدند که تفاوتی بین این رییس دولت و آن رییس دولت نیست. من خودم به حسن روحانی رای دادم و از رای خود پشیمان نیستم چون از بین گزینه های موجود بهترین گزینه را انتخاب کردم. اما به عنوان یک شهروند، آن رای دلیلی بر این نیست که در هر حالتی از روحانی و دولتش حمایت کنم.
شواهد، پررنگتر از همیشه نشان میدهد مردم نسبت به مسئولین بدگمان شدهاند و این بالاترین خطر برای حاکمیت است. در به وجود آمدن این اوضاع هم همه مقصرند. چه دولتمردانی که پس از انتخابات پارسال، ارتباطشان را با مردم کم کردند و قدم مثبت ملموسی برای رفاه مردم برنداشتند و چه آن دسته از نمایندگان مجلسی که در پیگیری وظایف نظارتی خود در پارلمان کوتاهی کردند و چه آن دسته از مسئولان انتصابی که تضعیف دولت را به سود خود دانستند، غافل از آن که اگر این کشتی سوراخ شود، همه با هم غرق میشوند...
کشتی اعتماد مردم به مسئولان آسیب دیده و اگر درک نکنیم یا اینکه خودمان را به ندانستن و نفهمیدن بزنیم، چیزی تغییر نمیکند. هنوز به نقطه غیرقابل برگشت نرسیدهایم اما تا دیر نشده به فکر باشید که اگر به نقطه غیرقابل برگشت برسیم، دیگر هر گونه تصمیم اصلاحی دیر خواهد بود. پس زودتر اعتماد مردم را برگردانید. دشوار است اما هنوز هم فکر میکنم بازگرداندن اعتماد مردم، نشدنی نیست...