فضای سیاسی کشور، فضای دگرگون شونده و متغیر و به عبارتی دیگر این فضا همواره سیال و در حال عوض شدن است. برخی عوامل و عناصر هر واحد سیال و یا جغرافیایی برای بقا نیازمند تلاش، کوشش، شناخت و اقدام بهنگام برای پیشگیری از غافلگیری در برابر حوادث ناگهانی اعم از طبیعی و غیرطبیعی است.
ضامن بقای هر واحد در دنیا سیاست میباشد؛ دولتها و کشورهایی که در این عرصه نقص و کاستی داشته باشند مطمئنا قافیه را باخته و به ناگزیر با حوادث و رویدادها بدون آمادگی روبرو خواهند شد و به علت غافلگیری، عدم آمادگی و شناخت، انباشت تهدیدها و از دست رفتن فرصتها، سامانه مدیریت تصمیم ساز و تصمیم گیر فرصت و توان حل و رفع تهدید را نخواهد داشت و در تحقق تصمیمات خود برای حفظ و تداوم بقای سیاسی و اجتماعی با ناکامی مواجه خواهد شد؛ اما برآورد درست و شناخت نسبی از تهدیدهای پیش رو و آمادگی و هماهنگ سازی دستگاهها و کلیه نیروهای کشور راهی برای گریز از غافلگیری است. امروز حفظ سرمایههای اجتماعی اعم از گروههای مرجع، افراد، احزاب، تشکلهای مردمی و همه آحاد ملت باید مورد توجه و احترام و رعایت حقوق شهروندی قرار گیرند تا بنا به فرمایش مقام معظم رهبری در «سالها و ایام عمر، که مشتمل بر فرصتهایی است و مشتمل بر تهدیدهایی است» هنر زمامداران و نیروهای مسئول در همه زمینهها این باشد که تهدید تبدیل به فرصت شود؛ این مهم بی شک انجام نخواهد شد جز با انسجام، برآورد صحیح به دور از احساس و اطلاعات درست؛ اطلاعاتی که همه تهدیدها و فرصتهای دنیای پیشرو و منطقهای و جهانی امروز، ترجیح منافع ملی و عمومی بر رانتها و مجموعههای کوچک را شامل شده و میتواند به بازسازی برخی از اجزای سرمایه اجتماعی کمک کند. افزایش آسیبهای اجتماعی در کشور از روندی فزاینده برخوردار است؛ عناصری نظیر اعتماد به مدیران، باور، اطمینان، صداقت، شهامت، پاسخگویی، رعایت حال همدیگر و تخلق به اخلاق اسلامی و انسانی و ایجاد امید در جامعه که در تقویت سرمایههای اجتماعی موثر هستند اما عدهای بر شاخه نشسته آن را میبرند در حالی که برای مقابله با تهدیدهای جهانخواران باید تبعیض و رانت را از بین برد و باید به سرمایههای اجتماعی و مقبولیت اجتماعی نیز توجه کرد و آن را شناخت.
از جمله آسیبها و تهدیدها در زمینههای مختلف عبارتند از آسیبهای اقتصادی، نوسان و عدم ثبات لازم در اقتصاد ایران، افزایش قیمت و کاهش قدرت خرید مردم، ایجاد بحران در واحدهای تولیدی، افزایش قیمت کالاها و خدمات، تداوم چالش حمل و نقل، مفاسد اقتصادی مانند قاچاق، زمینخواری، مرتعخواری، فساد بانکی، رشوه و تبانی، رانت، عدم شفافیت، بحران صندوقهای بازنشستگی، خروج از برجام و اعمال محدودیتهای بیشتر و پیامدهای منفی آن.
آسیبهای عمده فرهنگی اجتماعی:
1- تداوم رو به رشد ناهمگونیها و عدم تعادل اجتماعی و فرهنگی
2- روند جهشی شکاف میان بخش عمدهای از جامعه با مراجع اصیل و خودکنترل (نظیر مبانی ارزشهای دینی، هویتی، تاریخی و تشکلهای سیاسی و فرهنگی)
3- رشد مهاجرت، حاشیهنشینی، طلاق، اعتیاد و انواع بزهکاری
4- رشد مطالبات زنان در حوزه اجتماعی، سیاسی، ورزش و مدیریتی
5- توسعه و گسترش روند غربگرایی و شکاف مدرنیته غربی با دین
6- رواج تبعیض و بیعدالتی در جامعه شهری (اشرافیگری)
7- رشد فرقههای نوظهور و خرافهگرایی
8- رشد سرسامآور فضای مجازی در جهت رواج بیحجابی و...
9- کاهش تمایل به فرزندآوری
10- نبود برنامههای مناسب در صدا و سیما و افزایش برنامههای کم محتوا
11- افت کیفی آموزش در سطوح مختلف علمی
عوامل خارجی:
1- تشدید فعالیتهای مرتبط با مباحث حقوق بشر با اهداف فضاسازی و تخریب اسلام و دین
2- تشدید اقدامات معاندین در جهت افزایش اعتراضات مدنی
آسیبهای عمده سیاسی:
1- تداوم اختلافات سیاسی و تعارضات میان مسؤولان و گروههای جریان سیاسی و سوق دادن جریانهای سیاسی به سمت تخریب رقبا
2- از بین بردن اعتماد مردم به احزاب
3- دامن زدن جریانات سیاسی به انتظارات مردم در جهت ناتوانی دولتهای منتخب به ویژه دولتهای یازدهم و دوازدهم
4- بهرهبرداری جریانهای ملیگرا و سلطنتطلب برای امنیتی کردن موضوعات و مناسبتهای ملی
آسیبهای محیطزیستی برای زیستمندان:
1- تشدید روند کمآبی و تاثیر آب شرب کشاورزی و صنعتی
2- خشک شدن دریاچهها و تالابها و تبدیل به کانون ریزگرد
پیامدهای این قبیل آسیبها:
1- کاهش آستانه تحمل مردم و کاهش سرمایههای اجتماعی و تشدید نارضایتیها
2- بروز تنشهای منطقهای
3- تقویت همگرایی ضد انقلاب و گروههای معاند
4- فعال شدن گسل قومی و اجتماعی، افزایش تحرکات تروریستی و گروههای تکفیری
5- افزایش جرائم عمومی و احساس ناامنی، سرقت، شرارت، نزاع، کلاهبرداری، طلاق، اعتیاد و... به رغم تلاشهای مجدانه نیروهای خدوم در دولت و نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی در گستره جغرافیایی کشور به دلیل وجود زمینههای نامساعد اقتصادی همچون بیکاری، تورم، رکود، تعطیلی مراکز تولیدی و تضعیف باورهای دینی، مذهبی.
تاکید رویکرد سلامت محوری باید توجه به آسیبهای اجتماعی به جای توجه به آسیب دیده اجتماعی باشد و از هرگونه خودمحوری به جمعنگری و آنچه باید انجام شود توجه کرد. امروزه متاسفانه عدهای در دنیای پرآشوب نسبت به این کشور و تمامیت ارضی آن کم توجهی کرده، خرمن آتش میزنند و از دور باد میدهند و با شعلهور شدن آن نه تنها خود را نمیسوزانند بلکه آتشی بزرگ را به جان جامعه و سرمایههای اجتماعی آن انداخته که برای خاموش کردن آن باید هزینههای گزافی را پرداخت.