به گزارش مردم سالاری آنلاین، پایگاه تحلیلی «بنیاد تحقیقات ناظر» در گزارشی نوشت: در اوایل ماه گذشته، دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده نامهای از طریق امارات متحده عربی برای ایران ارسال کرد که در آن تمایل خود را برای مذاکره درباره توافق هستهای با ایران ابراز داشت. این درخواست پس از صدور فرمان اجرایی ترامپ در اوایل فوریه مطرح شد که در آن تهدید به اعمال «فشار حداکثری» برای اطمینان از عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای و موشکهای بالستیک قارهپیما شده بود. این فرمان همچنین تمامی تحریمها و اقدامات دیگر علیه ایران را تشدید کرد. ایرانیها از طریق عمان بهطور رسمی پاسخ دادند که تمایلی به مذاکرات مستقیم ندارند، اما به مذاکرات غیرمستقیم علاقهمند هستند.
به نوشته ایرنا در ۳۰ مارس ۲۰۲۵، در پاسخ ایران به رد درخواست ترامپ، او هشدار داد که اگر ایران به توافق هستهای با ایالات متحده نرسد، ممکن است با اقدام نظامی بهویژه بمباران، مواجه شود و همچنین تعرفههای ثانویهای مشابه آنچه در دوره قبلی دولتش اعمال شده بود وضع خواهد شد. چندی بعد ایران پیامی به ایالات متحده از طریق سفارت سوئیس، که نماینده منافع آمریکا در ایران است، ارسال کرد و هشدار داد که ایران به هر اقدام آمریکا قاطعانه و فوری پاسخ خواهد داد.
ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری، در سال ۲۰۱۸، ایالات متحده را از برنامه جامع اقدام مشترک خارج کرد؛ توافقی بینالمللی که محدودیتهایی بر برنامه هستهای ایران اعمال میکرد و در ازای آن تحریمها علیه این کشور لغو میشد. این توافق با هدف افزایش زمان گریز هستهای ایران به حدود یک سال طراحی شده بود. با این حال، پس از خروج آمریکا، این توافق فروپاشید و ایران تولید و غنیسازی اورانیوم را فراتر از محدودیتهای تعیینشده در برجام از سر گرفت و زمان گریز هستهای را بهشدت کاهش داد.
اهداف مذاکرات کنونی تحت رهبری ترامپ مشخص نیست، اما بهوضوح فراتر از احیای صرف برجام است که در سال ۲۰۱۵ توسط انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان توافق شده بود و ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.
برنامه هستهای ایران در دهه ۱۹۵۰ با کمک ایالات متحده تحت رژیم شاه آغاز شد و در آن زمان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کرده بود. با این حال، انگیزه برای برنامه مخفیانه پس از آن بهوجود آمد که ایران در جنگی که عراق در سال ۱۹۸۰ با حمایت عربستان سعودی و ایالات متحده آغاز کرد. مذاکرات بین ایران و سه کشور اروپایی در سال ۲۰۰۳ آغاز شد و پس از ۱۲ سال، توافقی به نام برنامه جامع اقدام مشترک در سال ۲۰۱۵ شکل گرفت. برای اولین بار از سال ۱۹۷۹، مذاکرات مستقیم در سطح وزرا بین ایالات متحده و ایران صورت گرفت و مداخله آمریکا بهعنوان کلید موفقیت این مذاکرات دیده شد.
تحت چارچوب ۲۰۱۵، ایران موافقت کرد که ذخایر اورانیوم غنیشده خود را ۹۸ درصد کاهش دهد، غنیسازی را در سطح ۳٫۶۷ درصد متوقف کند و بازرسیهای جامع آژانس بینالملی انرژی اتمی را بپذیرد. در مقابل، تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای لغو میشدند.
از ابتدا، اسرائیل بهعنوان تنها رژیم دارای سلاح هستهای در منطقه با برجام مخالفت کرد. اسرائیل احساس میکرد که سلاح هستهای ایران تهدیدی وجودی برای این کشور است. در سال ۲۰۱۳، در حالی که مذاکرات در جریان بود، نتانیاهو در کنگره آمریکا گفت: «این یک توافق بد است، یک توافق بسیار بد». متحدان عرب آمریکا یعنی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر نیز با این توافق مخالفت کردند.
پس از روی کار آمدن ترامپ در می ۲۰۱۸، علیرغم تأیید سازمان بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه ایران کاملاً به برجام پایبند بوده است او دستور خروج آمریکا از توافق و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران را صادر کرد.
خروج آمریکا با حمایت اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر متحدان عرب همراه شد. اسرائیل اکنون تلاش میکرد سیاست آمریکا را سختتر کند و آمریکا را متقاعد کرد که سیاست «فشار حداکثری» را اتخاذ کند که شامل تصمیم به معرفی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بهعنوان یک سازمان تروریستی در سال ۲۰۱۹ بود. در ۳ ژانویه ۲۰۲۰، آمریکا سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس را ترور کرد و در همان سال اسرائیلیها دانشمند هستهای ایرانی، محسن فخریزاده را ترور کردند.
پس از کشته شدن سردار سلیمانی، ایران اعلام کرد که دیگر به محدودیتهای تعیینشده در برجام پایبند نخواهد بود. با روی کار آمدن دولت بایدن در سال ۲۰۲۱، انتظار میرفت که ایالات متحده به برجام بازگردد، مذاکرات آغاز شد، اما با حمله روسیه به اوکراین و ناآرامیهای داخلی در ایران، در دسامبر ۲۰۲۲ این توافق فروپاشید و ایران فعالیتهای هستهای خود را فراتر از محدودیتهای برجام از سر گرفت.
از زمان خروج ترامپ از برجام، برنامه هستهای ایران پیشرفتهای قابلتوجهی داشته است. در مارس گذشته، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نگرانی خود را درباره افزایش ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده ایران به ۲۷۵ کیلوگرم ابراز کرد. از اظهارات صورت گرفته و تهدیدهای آمریکا میتوان دریافت که رئیسجمهور آمریکا میخواهد محدودیتهای سختگیرانهای بر فعالیتهای غنیسازی هستهای ایران اعمال کند و مانع از توسعه قابلیتهای سلاح هستهای توسط ایران شود. او به دنبال توافقی است که فراتر از برجام ۲۰۱۵ باشد، اما اینکه آیا میتواند از طریق مذاکرات به این هدف برسد، هنوز مشخص نیست.
با وجود تحولات اخیر در منطقه ایران همچنان دارای زرادخانه کافی از موشکها و پهپادها است که میتواند منافع آمریکا را ویران کند و تنگه هرمز را ببندد، به همین خاطر بعید است که ایران بهراحتی تغییرات زیادی در توافق قبلی را بپذیرد.
مشکل اینجاست که در حالی که بسیاری از فعالیتهای هستهای ایران میتوانند معکوس شوند، سانتریفیوژها برچیده شده و اورانیوم غنیشده کاهش یا از کشور خارج شود، ایران دانش فنی را حفظ خواهد کرد. این کشور دارای صنعت دفاعی قوی و تا حد زیادی خودکفا و نیروی انسانی تحصیلکرده است. هیچ تضمینی وجود ندارد که آمریکا و اسرائیل بتوانند تمام سایتهای مخفی ایران را شناسایی و نابود کنند.
مشکل بزرگتر این است که در مقایسه با سال ۲۰۱۵، هرگونه مذاکرات اکنون عمدتاً یک موضوع آمریکایی خواهد بود، با مشارکت احتمالی نمادین اروپا. کشورهایی که برجام را ممکن ساختند مانند روسیه و چین، دیگر تمایلی به حمایت از اهداف غرب در ایران ندارند. هر دو در حال حاضر از یک راهحل مذاکرهشده حمایت میکنند. با این حال، با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی کنونی که روسیه به یک شریک استراتژیک ایران تبدیل شده و چین تحت فشار آمریکا در منطقه هند و اقیانوس آرام است، ممکن است با ارائه کمکهای مخفی به برنامه ایران پاسخ دهند، همانطور که چین قبلاً به پاکستان کمک کرده بود.
از سوی دیگر، سه کشور اروپایی که در سال ۲۰۱۸ با خروج آمریکا مخالفت کردند و از طرف دیگر از سرسختی ایران ناراضی هستند، این در حالی است که در اکتبر امسال، مفاد کلیدی برجام منقضی خواهد شد. اروپاییها ممکن است فرآیند «بازگشت خودکار تحریمها» را آغاز کرده و تحریمهای سازمان ملل را دوباره اعمال کنند.
نویسنده در پایان ادعا می کند که با توجه به این شرایط، خطر قابلتوجهی وجود دارد که ترامپ تهدیدات خود را عملی کند. هر جنگ بزرگتری در خاورمیانه پیامدهای جهانی خواهد داشت. اول، هرگز مشخص نخواهد بود که آیا حمله آمریکا میتواند تمام تأسیسات ایرانی را خنثی کند. حمله آمریکا و تخریب ناشی از آن میتواند بهطور پارادوکسیکال ایران را به سمت ساخت و استفاده از سلاحهای هستهای سوق دهد. دوم، قیمت نفت میتواند به شدت افزایش یابد و باعث کمبود عرضه در بازار جهانی شود، در نهایت، ممکن است پیامدهای انسانی ناشی از آلودگی رادیواکتیو در اثر حمله به تأسیسات هستهای نیز رخ دهد.
در حال حاضر به نظر میرسد ترامپ در حال بررسی پیشنهاد ایران برای گفتوگوهای غیرمستقیم است، حتی در حالیکه نیروهای نظامی ایالات متحده را در منطقه تقویت کرده تا در صورت نیاز برای حملات نظامی احتمالی آماده باشد. مقامهای کاخ سفید میگویند این افزایش نیروها لزوماً به معنای اقدام نظامی قریبالوقوع نیست، بلکه نشاندهنده تمایل آمریکا به مذاکره از موضع قدرت است. از سوی دیگر، ایرانیها برای هر سناریویی آمادهاند.