۰
سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۲۱

می توانستیم ونزوئلا باشیم

اشکان بنکدار جهرمی
در هفته دولت، علیرغم روال دوره های قبل، تریبونهای مختلف راه تند ترین نقدها علیه دولت اعتدال را پیش گرفتند. مسائل معیشتی مردم - که در دوره قبل کمترین رنگ و بو را در میان سخنرانان طرفدار احمدی نژاد داشت - اکنون بزرگترین بهانه برای تخریب دولت و سیاهنمایی کارها و پیشرفتهای رخ داده در این دولت شده است.
می توانستیم ونزوئلا باشیم
در هفته دولت، علیرغم روال دوره های قبل، تریبونهای مختلف راه تند ترین نقدها علیه دولت اعتدال را پیش گرفتند. مسائل معیشتی مردم - که در دوره قبل کمترین رنگ و بو را در میان سخنرانان طرفدار احمدی نژاد داشت - اکنون بزرگترین بهانه برای تخریب دولت و سیاهنمایی کارها و پیشرفتهای رخ داده در این دولت شده است. عجیب نیست اگر سالهای اولیه هر دولت را تحت تأثیر روال جا مانده از دولت قبل بدانیم. در سالهای اولیه ریاست احمدی نژاد اگر شاهد ظهور برخی مصادیق پیشرفت بودیم باید ریشه آن را در دولت اصلاحات جستجو کرد و همین طور اگر این دولت نیز در تکامل اقتصادی ایران پیمایش کندی دارد باید علت آن را در بی تدبیریهای دولت به اصطلاح «مهرورز» جستجو نمود. گویا این مسأله ساده به هیچ عنوان در اندیشه مخالفان افراطی دولت جای نمی گیرد. این عده بی انصافانه از دولت می خواهند تا تمام نابسامانیهای به جا مانده در طول تاریخ ایران و به ویژه هشت سال دولت راستگویان! را در طول دو- سه سال حل و فصل نماید.

گرچه نمی توان به هیچ عنوان منکر برخی کاستیهای اقتصادی به ویژه در زمینه معیشت و رفاه مردم شد ولی آیا تفکر احمدی نژادیسم قادر بود وضعیتی بهتر برای مردم رقم بزند؟ برای پاسخ به چنین پرسشی دو راه را پیش روی خود می بینیم. اول این که خاطره مردم از احمدی نژاد و تفکر ایشان چیزی جز تورم افسار گسیخته، نابود شدن رفاه اجتماعی، اختلاسهای بی حد و حصر و بی قانونیهای کلان که نتیجه بی تدبیری آن دولت بود به یاد نمی آورد. دوم آن که در دنیا شاهدی وجود دارد که نتیجه سیاستهای پوپولیستی را به طور عیان می توان در آن مشاهده نمود. ونزوئلا کشور نفت خیزی که اسیر سیاستهای عامه پسند و تبلیغاتی هوگو چاوز رئیس جمهور فقید و نیکلاس مادورو رئیس فعلی خود می باشد می تواند با اندک اغماض تصویر ایران در سال 95 در صورت سیطره تفکر احمدی نژاد را به ما نشان دهد.
احمدی نژاد با شدت تمام پیگیر رابطه هر چه نزدیک تر با دولت ونزوئلا بود. هوگو چاوز و احمدی نژاد از جهات زیادی به هم شبیه بودند. هر دو خود را مخالف سرسخت غرب و حتی پرچمدار غرب ستیزی در دنیا می دانستند. دو رئیس جمهور سیاستهای پوپولیستی و عامه پسند را بر توسعه زیر بنایی اقتصاد ترجیح می دادند. این دو سیاستمدار از قیمت بالای نفت بهترین استفاده را در حهت محبوبیت خود در میان مردم بردند و درآمد نفتی را سرازیر جامعه نمودند و در میان مردم طبقه فقیر طرفداران قرص و محکمی برای خود یافتند.
با وجود این تشابهات، اما سرنوشت دو کشور در ادامه طور دیگری رقم خورد. ایرانیان شخص دیگری را در انتخابات ریاست جمهوری برگزیدند که بیشترین فاصله با تفکرات احمدی نژاد داشت ولی مردم ونزوئلا نزدیکترین فرد به اندیشه چاوز یعنی نیکلاس مادورو را انتخاب کردند. البته هر دو کشور اکنون زیر فشار سیاستهای اقتصادی گذشته اند امّا در ایران به سبب جریان یافتن سیاستی مغایر با قبل، از بار فشارها کمتر شده است. دولت ایران توانست تورم را مهار کند و از 40 درصد در سال 92 به کمتر از 12 درصد در سال 94 برساند و تولید ناخالص داخلی کشور که در سال 91 با رشد منفی 8/6 درصد مواجه شده بود در سال 95 به روند رشد مثبت 4 درصد ارتقا دهد. این در حالیست که براساس اعلام بانک مرکزی ونزوئلا، نرخ تورم این کشور در سال 2014 به 6/63 درصد رسید و نرخ رشد اقتصادی سال گذشته حدود منفی 4 درصد بود. شاید اگر کسی غیر از روحانی اکنون بر کرسی ریاست جمهوری نشسته بود وضعیت ایران برگردان و کپی اوضاع فعلی اقتصاد ونزوئلا بود.

مردم ونزوئلا مدت‌هاست که هر روز در صف‌های طولانی به انتظار می‌ایستند تا شاید بتوانند برخی اقلام اولیه مثل شیر، شکر یا دستمال توالت را تهیه کنند. گرچه استانداران برخی ایالت‌ها صف کشیدن شبانه را به دلایل امنیتی ممنوع کرده اند صف‌ها روز‌به‌روز طولانی‌تر می‌شوند. البته این صف‌ها موجب اشتغال‌زایی هم شده است و برخی از مردم این کشور با ایستادن در صف و خریدن مایحتاج خانواده‌های دیگر، به کسب درآمد می‌پردازند. جالب آنکه براساس گزارش دیلی میل، درآمد این افراد بعضاً از یک استاد دانشگاه هم بیشتر است! آنچه به افزایش بیشتر این صف‌ها دامن زده، انتظار وضعیت بدتر در روزهای آتی و اقدام مردم به ذخیره‌سازی اجناس است. فروشگاه‌های زیادی پی در پی خالی می شوند و مردم برای خرید ما یحتاج اولیه مجبور می شوند به کشورهای همسایه هجوم برند. مادورو که پیش از این تمام اتفاقات ناخوشایند اقتصادی را نتیجه توطئه آمریکا و سرمایه داران حامی غرب می دانست در این شرایط اقتصادی مجبور گشته که در سفر به کشورهای آسیایی و ملاقات با سران این کشورها در پی راهکاری برای دریافت کمک‌های مالی و تسهیلات برآید.
آنانی که بر دولت اعتدال خرده می گیرند فقط کافیست نگاهی به وضع معیشتی مردم در ونزوئلا بیندازند تا در یابند که چگونه ایران از جهنمی که می توانست به سبب سیاستهای عوامگرایانه دچارش شود، گذر نمود. مردم ونزوئلا اکنون برای کوچکترین ما یحتاج خود مجبور به تحمل چه شدائدی که نیستند و دولتی که می خواست کشور خود را به استقلال برساند اکنون حقیرانه جلوی هر کشوری سر خم می کند تا شاید کمک یا تسهیلاتی برای کشور از نفس افتاده خود بگیرد.
مطمئناً وضعیت فعلی ونزوئلا می توانست شرایط کنونی ایران باشد اگر روحانی بر مسند ریاست جمهوری تکیه نزده بود.

کد مطلب: 60493
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *