; ?>; ?>
خبر برداشت دوميليارد دلار از اموال کشورمان توسط ايالات متحده، در اين چند روز گذشته، به نگرانيها و دلواپسيهاي چندي در عرصه سياست دامن زد. نگراني از به خطر افتادن برجام و آغاز دور تازهاي از بدبينيها و بد گمانيها در اين چند روز در ميان مفسران سياسي، نظرگير بود. در لابهلاي نظرات و تحليلهاي گوناگوني که از اين خبر در رسانهها بازتاب يافت، نوک پيکان انتقاد بسياري از تحليلگران اقتصادي وسياسي به سوي دولت «مهرورزان» نشانه رفت و کم کاريهاي دولت پيشين در پديد آمدن اين مشکل، براي بسياري اظهر من الشمس بود.
برداشتهاي غيرواقع بينانه شخص رييس دولت مهرورز و دست دست کردنها و وسواسهاي عجيب و غريبش در دوران مسووليتش، بي شک يکي از دلايل بنيادين شيطنت اخير دولت آمريکا و از بين رفتن دوميليارد پول بي زبان است که در اين وانفساي مشکلات اقتصادي دولت، خسارت سنگيني به حساب ميآيد! اما به يک اعتبار خبر ناگوار اخير را ميتوان به فال نيک گرفت و از آن براي مبارزه با فرهنگ پوپوليسم و مردم فريبان بهره برد.
در حالي که در چند روز گذشته زمزمههاي بازگشت دست اندرکاران دولت پاکدستان به عرصه رقابت سياسي کشور، قويتر شده است، خبر بالا کشيدن داراييهاي ايران توسط ايالات متحده و نقش مشهود ناشي گري دولت پيشين در اين ماجرا ميتواند براي جريان «احمدينژاديسم» نقش ضد تبليغ را بازي کند و همانند پادزهرنيرومندي به جنگ شعارهاي دهان پرکن اين گروه بشتابد! ماجراي اخير به روشني نشان داد که تبعات پوپوليسم تنها به دوران شلتاق رفتن پوپوليستها محدود و محصور نميشود و پيامدهاي خسارت بارش ميتواند نسلهاي پي در پي را نيز عاصي کند. در حالي که نزديک به سه سال از دوران مسووليت دولت مهرورز در ميدان سياست گذشته است، بيدشواري زياد ميتوان دريافت که دولت جديد بيشتر انرژي و همت خود را پس از سياست خارجي، صرف رفع ورجوع «گاف»هاي دولت قبلي کرده است!
حکايت دولت محترم تدبير واميد در اين سه سال حکايت ماشين آتشنشانياي است که سراسيمه به دنبال کانونهاي آتش ميدود و فقط فرصت خاموش کردن و همه گير نشدن آتش را پيدا ميکند! درحالي که اگر در آن هشت سال کذا، اندکي با عقلانيت بيشتر رو در رو بوديم، اگر مسوولان دولت مهرورز کميروي خوش به متخصصين نشان ميدادند وکباده همه چيزداني وهمه چيزتواني نميکشيدند، اگر رييس دولت با افتخار اعلام نميکرد که کارشناس ارشد همه رشتهها و زمينههاست،( سلسله اگرها قطع نميشود!) امروز، با دولتي رو به رو بوديم که به جاي ماشين آتشنشاني، حکم ماشين درويي را داشت که به کار درو کردن محصولات دولت پيشين ودر نهايت کامل کردن کارهاي عقب افتاده دولت قبلي ميپرداخت! اين همه به کنار، پوپوليسم در کشور ما امروز با نام دولت مهرورز گره خورده است. اما دشواري اينجاست که پوپوليسم فقط به ادا و اطوار مسوولين دولت پيشين محدود نميشود.
ساختارهاي سياسي، برخي ايستارهاي ناسودمند در فرهنگ سياسي، شوق سوزناک ديده شدن و نشستن بر صدر رسانههاي خبري جهان، پروراننده اصلي روحيه پوپوليسم در کشورما هستند که اگر نيک بنگريم، هنوز هم بيش و کم به زاد وزيست شان در ميدان سياست ادامه ميدهند! براي خشکاندن ريشه مردم فريبي، ميبايد به جاي تمرکز بر اشخاص، متوجه برخي ويژگيهاي فرهنگ سياسي مان باشيم که گهگاه عرصه سياست ما را به بهشت پرنيان پوپوليستها تبديل ميکنند! افراد در ميدان سياست عمري کوتاه دارند اما، اين ساختارها هستند که پروراننده اصلي پوپوليستها و عامل بنيادين رشد آنها در عرصه سياست هستند. عمر احمدي نژاد در پهنه سياست ما به سر رسيده است اما شبح «احمدينژاديسم» همچنان بر فراز سرِ سياست ما چرخ ميزند!