در هفته اخیر ایران میزبان روسای کشورهای روسیه و ترکیه برای ادامه گفتوگوهای صلح و حل مناقشه سوریه بود. سه کشور روسیه، ترکیه و ایران در سالهای اخیر برای گفت وگو بر سر موضوع سوریه، از روندی به عنوان «فرایند صلح آستانه» به منظور پایان بیش از ۱۱ سال درگیری در این کشور عربی استفاده میکنند.
با پایان یافتن این نشست و برجسته شدن حواشی این ملاقاتهای چندجانبه و به ویژه ملاقات روسای این دو کشور با رهبر جمهوری اسلامی ایران، اخبار این رویداد انعکاس گستردهای در رسانههای منطقه و جهان داشت. فراتر از این رخداد سیاسی، جایگاه روابط ایران و روسیه و تاثیر آن بر موضعگیری گروهها و افراد در داخل است. اصولگرایان و رسانههای دولتی با برجسته کردن این دیدارها از ابر دیپلماسی جمهوری اسلامی در چند دهه اخیر نام بردند و دولت سیزدهم را از موفقترین دولتها در امر دیپلماسی منطقهای معرفی کردند. در مقابل مخالفان دولت از فضای سرد و مصنوعی مذاکرات و نیاز روسیه به ایران نوشتند و از عواقب تصمیم نزدیک شدن به روسیه هشدار دادند. در محافل سیاسی داخل و شبکههای اجتماعی، نزدیکی ایران به روسیه و دنبالهروی از بلوک شرق از موضوعات مهمی است که بخش بزرگی از اذهان و گفتوگوهای جمعی و گروهی را به خود اختصاص داده است.
مسئله مهمی که این نشست سهجانبه را تحتالشعاع خود قرار داده است موضوع تقابل ایران با غرب و شدت یافتن گرایش ایران به سمت روسیه و شرق است که به سرعت موجب واکنش مقامات غربی قرار گرفت و همزمان رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اعلام کرد که ایران باید بین وابستگی به روسیه و یا بازگشت به برجام یکی را انتخاب کند.
لذا در رسانهها اینگونه القاء میشود که ایران با میزبانی این نشست مانوری تبلیغی برای اعلام برائت از غرب و جبههگیری جدید با اتحاد با همسایگان بهخصوص روسیه، رویکرد جدید در سیاست خارجی در پیش گرفته است و در واقع اعلام غیر مستقیم استقلال نسبی و عدم نیاز به توافق هستهای و برجام برداشت میشود.
نکته دوم در خلال این نشست ذوقزدگی و بروز احساسات و عواطف از سوی جناح اصولگرا و برخی تندروهای همسوی دولت است. باتوجه به اعلام اخیر رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی به دستیابی ایران به اورانیوم با غنای بالا و دسترسی به امکان ساخت بمب هستهای و هشدار به طرفین برجام، لذا با تغییر رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی برخی با تعابیری همچون گذر از محافظه کاری و انفعال و برآمدن ایران بعنوان قدرت سوم بین دو بلوک شرق و غرب یا ظهور یک اژدها تعبیر و تفسیر میکنند.
شوربختانه این افراد بدون در نظر گرفتن شرایط مردم ایران و چشم بستن بر عقب ماندگی و ضرر و زیان هنگفتی که چند دهه بر کشور تحمیل شده است، با این شرایط جهنمی که مردم رنجدیده تحمل میکنند توهم سعادت و تعالی دارند و قصد دارند مجددا با طناب پوسیده روسیه درون چاه بروند.
نکته دیگری که از رابطه میان ایران و روسیه باید آموخت، توجه به مواضعی است که روسها در بزنگاهها داشتهاند و با کارت ایران بازی میکنند و بارها در مواضع قدرت از خود ایران امتیاز گرفتهاند. جمهوری اسلامی در این شرایط که روسیه به جهت نیاز به حمایت و پشتیبانی سیاسی و نظامی خود را به ایران چسبانده است و به گفته مقامات کاخ سفید به زودی چند صد پهپاد با قابلیت حمل سلاح از ایران دریافت خواهد کرد نباید به یک تفاهمنامه نفتی بسنده کند و به سیاق روسها باید بیشترین امتیاز را کسب کند.
ارتباط و گفتوگو با دولتهای دوست و دشمن چنانچه هم جهت با منافع ملی و افزایش رفاه و آسایش مردم باشد امری مطلوب و هنجاریست. چنانچه مسئولین سیاست خارجی هوشمندانه عمل کنند اینک بهترین زمان بازیگری ایران بین شرایط پیچیده سیاسی جهان است یعنی جنگ اوکراین و تقابل و انشقاق روسیه با غرب بهترین وضعیت را برای ایران رقم زده است.
این شرایط برای همیشه پایدار نیست و مسئولین نباید فرصتسوزی کنند. تجربه نشان داده روسیه به همان سرعتی که جنگ و درگیری را شروع کرده به همان سرعت و کیفیت مجددا به دامان غرب برمیگردد. لذا جمهوری اسلامی باید به دور از توهم و خوش خیالی رابطه با روسیه با تاکید بر منافع ملی و افزایش ثبات و آرامش داخلی بهترین تصمیم را بگیرد.