در ایران به جهت برجسته بودن فرهنگ نقلی و جایگاه ویژهای که خطابه و منبر و وعظ دارد همیشه واعظان و سخنرانان جایگاه ویژهای نزد مردم داشتهاند. به همین جهت یکی از مراسماتی که در دوره جمهوری اسلامی نهادینه شده است حضور مسئولین ارشد نظام در جمع تودههای مردم و ایراد سخنرانی است. معمولا این مراسم با بحث از مسائل سیاسی روز و تبیین شرارتهای دشمنان، طرح مشکلات و مسائل داخلی و برنامهها و خدمات دولت و دستگاههای مسئول ادامه مییابد. اگرچه چنین برنامههایی موجب نزدیکی حاکمان با مردم میشود و سزاوار است گفتوگو و دیالوگ بین مردم و مسئولین برقرار گردد و حرفها و رنجهای مردم شنیده شود، شوربختانه چنین مراسماتی یک جانبه بوده و در این برنامه همیشه مردم مخاطب هستند و نهایتا با تهیه نامه و تقاضای کتبی درخواستها میتوانند مشکلات خود را مطرح کنند و همیشه گفتار درمانی با سخنرانی و امید بخشی به آیندهای زیبا در دستور کار قرار دارد. چنین شرایطی در همه دولتها تکرار شده است و به یک سنت دائمی تبدیل شده است و بسیاری از قول و وعدههایی که مسئولین قوای سهگانه بخصوص روسای دولت در جمع عظیم مردم یا در محافل گروهی و صنفی متعهد شدهاند هرگز اجرایی نشده است و این روند در دراز مدت لطمات جبران ناپذیری بر اعتماد سیاسی فی مابین وارد کرده است. لذا حضور مسئولین در جمع مردم و برنامه سخنرانی دیگر چندان اهمیت و جایگاهی ندارد و گفتار درمانی مسئولین به سوژه طنز و شوخی تبدیل شده است و امری منفی قلمداد میشود. در جریان بحران سیل اخیر که بخشهایی از ایران را درگیر کرده بود و تلفات جانی و مالی زیادی داشت حضور رئیس جمهور در جمع سیلزدگان فیروزکوه و ایراد سخنرانی موجب نتیجه عکس شد یعنی متوقف کردن مردم محلی و ماموران امدادی و سخنرانی در شرایط بحرانی و اضطراری موجب عصبانیت و خشمگین شدن مخاطبان شد و افراد فریاد میکشیدند که بجای سخنرانی بما کمک کنید تا از فرصت استفاده کنیم و به نجات افراد مدفون شده بپردازیم. با این توصیف عادت به سخنرانی مسئولین و مستمع بودن همیشگی مردم و عدم توجه به شرایط محیطی موجب شده گاها گفتار درمانی نه تنها گرهای نمیگشاید بلکه بلای جان مردم بوده و به جز فرصتسوزی ثمرهای ندارد.
اخیرا رئیس جمهور در دیدار با جمعی از فعالان برگزاری راهپیمایی اربعین در تشریح ویژگیهای مراسم عظیم اربعین حسینی گفته است: این مراسم یکی از جلوههای بروز و ظهور جهانی باورمندان به حضرت سیدالشهدا و جبهه مقاومت است و یقین دارم بسیاری از مسائل به برکت اجتماع عظیم اربعین حل خواهد شد.
مفهوم و معنای دقیق این جمله که مسائل ما با اجتماع و پیادهروی اربعین حل میشود، به طور دقیق مشخص نیست و اینگونه اظهارات در واقع استفاده از شور و حال اجرای مناسک در فرهنگ شیعه برای فرار از مشکلات و کمبودها تلقی میشود. در واقع دولت سیزدهم از گفتار درمانی به مناسک درمانی پناه برده است و قصد دارد با برجسته کردن شور و اشتیاق حضور عزاداران در مراسم اربعین، پوشش موقتی بر گرفتاریها و مشکلات داخلی داشته باشد.
در همه ادیان و فرق مذهبی در کنار اعتقادات و اخلاقیات، اموری به عنوان مناسک مذهبی وجود دارد که در سیر تاریخی آن ادیان به صورت مراسمات خاص و در روزهای معینی از سال توسط توده مردم اجرا میشود. این مناسک در دورههایی به سبب حوادث و تحولاتی تغییر کرده فربه میشود یا در دورهای نحیف شده و به دست فراموشی سپرده میشود. مراسم پیاده روی اربعین نیز از این گونه مناسک در مذهب شیعه است که در چند سال اخیر به سرعت در ایران و کشورهای همسایه ترویج یافته و به یکی از باشکوهترین مراسم مذهبی شیعه در جهان تبدیل شده است. اگر چه این مراسم اهمیت و جایگاه خاص خود را دارد ولی با جمع شدن سیل عظیمی از شیعیان جهان در یک فضا و مکان مقدس هیچگاه مشکلات سیاسی و اقتصادی ایران حل نمیشود.
مردم با شرکت در پیادهروی و رها شدن موقت از درد و رنج معیشت و مشکلات شاید طی یک هفته از فشار هزینههای زندگی رهایی یابند ولی پس از آن باید چه کنند؟ تحریک عواطف جامعه مذهبی و ایجاد شور و هیجان و مناسک درمانی نسخههایی موقت است برای حکمرانی مطلوب و کاستن رنج شهروندان و رهایی از مشکلات و مصائب باید برنامهریزی و هدف مشخص داشت و تصمیم درست گرفت.