همه میدانیم راه کم کردن تاثیرات تحریم، تقویت تولید و صادرات است. تولید امروز کشور، به غیر از مسائل کلان و کلی و همهگیری کووید که اکثر فعالان تولید، سالهاست بیان میکنند و بسیار بدان پرداختهاند درگیر مشکلات جدید و در شرف وقوعی است که به آنها پرداخته نشده است و اگر مورد توجه مسئولین قرار نگیرد کمر صنعت را خواهد شکست و مزیت رقابتی اندک صادرات موجود را از بین خواهد برد. به عنوان فردی که سالها در زمینه تولید و صادرات با همه مشکلات جنگیده و کنار آمده به نظرم این مشکلات بسیار خطرناک است و ممکن است صنعت کشور را بسیار ضعیفتر نماید. یکی از نگرانیهای اینجانب فرهنگ جدید و رفتار نیروی انسانی فعال در بخش تولید کشور است. متاسفانه به علت اختلاف طبقاتی زیاد طبقه کارگر دیگر کارفرمای خود را شریک و کارآفرین نمیداند و کمبودهای اقتصادی خود را از چشم کارآفرین و سرمایهدار میبیند. این نگرش و فرهنگ در گذشته در درصد ناچیزی از نیروی کار حاکم بود ولی متاسفانه این فرهنگ اکنون فرهنگ غالب جامعه کارگری شده. وقتی کارگر کارفرمای خود را دلیل کمبودهای خود بداند از هر فرصتی در جهت تضعیف و ضربه زدن به کارفرما استفاده مینماید که این موضوع باعث کاهش شدید راندمان کاری میشود. از طرفی با همه کمکهای کارفرما، حقوق نیروی کار صنعتی اصلا تکافوی زندگی ایشان را نمیدهد و قابل رقابت با حقوق و مزایای فعالیتهای غیر مولد مانند دلالیهای بیسرمایه و تاکسیهای اینترنتی که در سالهای اخیر رشد بسیاری کرده نیست؛ نیروهای بخش تولید صنعتی به صورت مبتدی وارد صنعت شده و به مرور با هزینه و سرمایه کارفرما، آموزش میبینند ولی زمانی که مهارت و آگاهی لازم از شرایط فضای کسب و کار را به دست میآورند، با وجودی که حقوقشان افزایش پیدا میکند ولی متاسفانه، تصمیم به فعالیت غیر مولد میگیرند و ذخیرهای که در بخش تولید و صنعت جمعآوری کردهاند را سرمایه و پشتیبان کار دلالی و کارهای کاذب خود میکنند به این دلیل تولید در قسمت نیروی انسانی به شدت فقیر شده و نیروی متخصص گران و نایاب شده همچنین در شهرهای بزرگ که تمرکز تولیدیهای بزرگ است، نیروهای جدیدالورود به صنعت، با مقایسه درآمد فعالیتهای غیرمولد با آنچه در تولید عایدشان میشود، جذب تولید و صنعت نمیشوند. از طرف دیگر بیمه تامین اجتماعی و مزیتهای متعلق به کارگران که به واسطه کارگر بودنشان به ایشان تخصیص مییافت اصلا جذاب برای ورود به صنعت نیست به همین دلایل، ورود نیروی کار تازه در کلان شهرها بسیار مشکل شده و نیروی کار جدید بسیار کمیاب شده است.
همچنین متاسفانه بخش اداری متولی صنعت و تولید، هدفش رفع موانع نیست و بخشنامهها و شرایط بسیار متغیر، حواشی بسیاری برای تولید بوجود آورده تا جایی که درصد بسیار زیادی از وقت تولیدکننده که بایستی صرف طراحی و بالابردن بهرهوری تولید شود، بابت رفع حواشی و مشکلات با ادارهجات دولتی هدر میرود. خود کارمندان این نهادهای متولی به علت تغییرات بسیار مدیریتی و بخشنامهای دقیقا بر امور مسلط نیستند و نمیدانند از تولیدکننده چه میخواهند. وجود این حواشی و رفع آن فشار زیادی به هزینههای غیر تولید تولیدکننده وارد کرده که باعث دلسردی و بالارفتن قیمت تمام شده میشود.
در مورد صادرات در گذشته با توجه به انرژی و حمل و نقل ارزان و مالیات نسبتاً کم و نیروی کار زیاد و ارزان نسبت به رقبای منطقه، با وجود مشکلات مالی و بیمهای و انتقال پول ناشی از تحریم، قابلیت رقابت نسبتا خوبی در صادرات داشتیم متاسفانه در سالهای اخیر افزایش مالیات، نیروی کار تولیدی بسیار نایاب و سیستم مستهلک و گران حمل و نقل صادراتی، کمبود انرژی در تولید و اولویت قطع کردن انرژی واحدهای صنعتی، بیکاری هر روزه پرسنل تولید که حقوق میگیرند ولی به علت قطعی انرژی تولید نمیکنند، عدم سرمایهگذاری و نوسازی در خطوط تولید و تولید با خطوط فرسوده، باعث کاهش راندمان تولید و پایین آمدن عرضه و بالارفتن شدید هزینهها و قیمت تمام شده میشود. هزینههای انرژی در حال اضافه شدن است و در صورتی که این اتفاق بیفتد و مزیتهای رقابتی صادراتی صنعت ایران کلا از بین رفته و همین حداقل صادرات موجود باتوجه به مشکلات قبلی ناشی از تحریم، حذف خواهد شد. اگر در کنار مشکلات قبلی موضوع نیروی انسانی بخش تولید و مشکل عدم جذابیت تولید برای آنها رفع نشود و مزیت رقابتی صادراتی مورد توجه مسئولین قرار نگیرد، همین حداقل صنعت و تولید موجود بسیار ضعیف خواهد شد و همچنین مزیت رقابتی خود را در قبال رقبای منطقه از دست خواهد داد.
*مدیرعامل شرکت ریسکو