۱
يکشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴۲

توسعه‌ ورزش اصول ثابتی دارد

اعظم شیرویی
وقتی بنایی از پایه به صورت کج بنا شود همه چیز کج می شود. در ورزش ما هم اینگونه است. باید با تدابیر ساختاری، این ضعفهای ورزش را رفع کرد.
توسعه‌ ورزش اصول ثابتی دارد
وقتی بنایی از پایه به صورت کج بنا شود همه چیز کج می شود. در ورزش ما هم اینگونه است. باید با تدابیر ساختاری، این ضعفهای ورزش را رفع کرد. توسعه ‌ورزش مثل علوم  پزشکی و ریاضی اصول ثابتی دارد، توسعه‌یافتگی در ورزش به اقتصاد شفاف، نظام تصمیم‌گیری جمعی، گردش قدرت، فضای نقد و رسانه‌های آزاد و مستقل، ارتباطات گسترده بین‌المللی و دانش بشری در تمام سطوح از پایه نیازمند است. یک مثال عینی در این زمینه این است که منطقی نیست که در ساختن یک ساختمان، اول طبقه چهارم آن را بسازیم و به طبقه اول و دوم و سوم توجه نکنیم. مثال بارز آن در این چند ساله استخدام مربیان درجه اول دنیا برای تیم های ملی بزرگسالان است که برای کوتاه مدت کار خوبی است ولی مطمئنا برای بلند مدت جوابگو نیست چون ما باید از پایه با علم روز دنیا آشنا شویم. وقتی بازیکنان و مربیان ما از پایه با تفکر حرفه ای آموزش نمی بینند، وقتی زیر ساخت ها آماده نیست، وقتی باشگاهها فقط بر روی کاغذ حرفه ای هستند، در عمل نمی شود انتظار داشت با آوردن مربیان خوب و حرفه ای در سطح تیم های بزرگسالان و ملی در درازمدت موفق عمل کرد  .
در هیچ جای دنیا کشوری سراغ نداریم که بدون توجه به آموزش علمی از پایه، تولید ثروت، بدون ممتاز کردن بخش خصوصی، بدون دور کردن دولت از مسائل ورزشی موفق عمل کرده باشد و انتظار پیشرفت داشته باشد. به دلایل فرهنگی و سیاسی از زمان مشروطه تا سال‌های اخیر ایرانی‌ها گفتند در توسعه با ساختن و پرداختن به صورت اصولی و پایه در همه نهادها کاری نداشتند .
آفات فرهنگی و ساختاری اجازه نمی‌دهند ما تصمیم منطقی بگیریم. ما باید ساختارها را اصلاح کنیم تا فرهنگ ورزش کشور اصلاح شود. مگر در آلمان، اسپانیا، انگلیس ورزشکاری یا باشگاهی فرار مالیاتی نمی‌کند؟ یا مراکز شرط بندی وجود ندارد؟ داوران اشتباه نمی کنند؟ تبانی وجود ندارد؟ اما چون تصمیم‌سازی در این کشورها مبتنی بر ساختارهاست، افراد مخصوصا در حوزه ورزش فرصت فرار مالیاتی و..... پیدا نمی‌کنند. مردم از قانون می‌ترسند و ساختارها آنها را مجبور به رفتار درست می‌کند.
پژوهشهای تاریخی که در رابطه با توسعه ایران از دوره قاجار به بعد انجام شده است، این نکته را یادآوری می کند  که عدم دستیابی ما به توسعه‌ی در همه ساختارها عموما به نارسایی‌های فرهنگی جامعه برمی‌گردد. این نارسایی‌ها موجب می‌شود که نتوانیم تصمیم‌سازی‌های منطقی، علمی، جامع و رو به آینده انجام دهیم.
در ورزش و مدیریت ورزش ما به خاطر احساس ناامنی، علاقه‌ای برای انطباق با افکار موجود وجود دارد و اکثرا نتیجه گرا هستند و به کمیت اهمیت می دهند، افراد در درون خود یک نظام فکری دارند ولی آنچه بروز می‌دهد حالت دیگری است. چقدر مدیران ورزشی سراغ دارید که با همه دولت‌ها کار کرده‌اند؟ چون هر دولتی می‌آید آنها تفکر خود را تغییر می‌دهند. در ایران هر چه بیشتر با افراد معاشرت می‌کنید بیشتر گیج می‌شوید که نظام فکری فرد چیست؟ بعضاً افراد در روز چندین بار نظام فکری خود را تغییر می‌دهند این مشخصه، ضدتوسعه است.
ورزش در کشور ما ورزش افراد است نه سیستم‌ها. سیستم‌ها در ورزش ما تصمیم نمی‌گیرند. جهان ما جهان توانایی‌ها و شایستگی‌هاست. در دنیا نمی‌گویند کجا به دنیا آمده‌اید؟ مبنای انتخاب افراد کارآمدی آنهاست. وزیر دفاع کانادا یک سیک هندی است که کار علمی می‌کند، وارد حزب شده و به وزارت دفاع یعنی امنیتی‌ترین بخش یک کشور می‌رسد چون مبنا شایستگی است. در کشور ما ارادت بر توان غلبه دارد و عمدتا ارادت نشان می‌دهد افراد در چه موقعیتی قرار می‌گیرند. مخصوصا در ورزش که نمود رسانه ای و بین المللی دارد و شما برای رسیدن به اهداف سیاسی کوتاه ترین مسیر را طی می کنید.
ورزش در هر کشوری اگر بخواهد‌ توسعه پیدا کند، باید از دایره ابهام خارج شود. شخصیت‌های مبهم و چندوجهی به درد توسعه ورزش نمی‌خورند. شخصیت شفاف، روشن و کمّی به درد توسعه ورزش می‌خورد و کسانی که به فکر آموزش از پایه باشند و به آینده فکر کنند. نظام تصمیم‌گیری که با ارقام آشنایی نداشته باشد نمی‌تواند تصمیم منطقی بگیرد. ذهن ریاضی و کمی ذهن را دقیق می‌کند.
 
 
کد مطلب: 107964
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *