- ورود به پاساژ علاءالدین با قراردادن سازه نیوجرسی ممنوع شد
- جزئیات نامه رئیس کمیسیون امنیت ملی به رئیس دیوان عدالت اداری در مورد حکم انتصاب ظریف
- هشدار عباس عبدی: پزشکیان آخرین فرصت است
- ایران باید در مقابل تحرکات ترکیه هوشمندانه عمل کند
- انتقاد تند رسانه اصولگرا از مدافعان فیلترینگ: این تصمیم سازان کارنابلد بدانند ۸۵ درصد مردم تصمیم شان را گرفته اند که از فیلترشکن استفاده کنند
- دیدار پزشکیان با رهبر انقلاب درباره قانون حجاب صحت دارد؟
- افشاگری درباره علت اضافه شدن جریمه چند میلیونی به قانون حجاب از سوی عضو کمیسیون ویژه
- آخرین وضعیت ارز دارو در سال آینده
- تداوم آلودگی هوا تا سه‌شنبه در این شهرها
- پیش‌بینی بورس امروز 3 دی 1403
چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۳۹
علی پروین در بازداشتگاه چه گفت؟
بعد از کتک‌کاری داربی سال ۷۹ تعدادی از بازیکنان دو تیم به بازداشتگاه منتقل شدند.
بعد از کتک‌کاری داربی سال ۷۹ تعدادی از بازیکنان دو تیم به بازداشتگاه منتقل شدند.
به گزارش ایسنا، خبرآنلاین نوشت: «داربی سال ۷۹ یکی از ماندگارترین داربی‌های تاریخ است. در این بازی پرویز برومند با مشت به صورت پایان رافت کوبید و استیلی و نوازی هم شدیدا با هم درگیر شدند. بعد از بازی این بازیکنان به بازداشتگاه منتقل شدند. آن شب یکی از شب‌هایی بود که علی پروین تا صبح نخوابید. او بامداد روز بعد به بازداشتگاه رفت و حرف‌هایی ماندنی به زبان آورد.
پروین بعد از این که وارد بازداشتگاه شد و دید برومند و استیلی کنار هم نشسته‌اند، به آنها گفت: «فوتبال همین است. هر کاری کنید، آخر سر کنار هم هستید.»
او رو به برومند گفت: «پرویز تو مثل بچه خود ما هستی. فوتبالیست بچه ماست. دعوا می‌کنند. مگر بچه‌های من با هم دعوا نمی‌کنند؟ شما هم دعوا کردید. روی هم را ببوسید و قضیه تمام شود.»
به گزارش ایسنا، خبرآنلاین نوشت: «داربی سال ۷۹ یکی از ماندگارترین داربی‌های تاریخ است. در این بازی پرویز برومند با مشت به صورت پایان رافت کوبید و استیلی و نوازی هم شدیدا با هم درگیر شدند. بعد از بازی این بازیکنان به بازداشتگاه منتقل شدند. آن شب یکی از شب‌هایی بود که علی پروین تا صبح نخوابید. او بامداد روز بعد به بازداشتگاه رفت و حرف‌هایی ماندنی به زبان آورد.
پروین بعد از این که وارد بازداشتگاه شد و دید برومند و استیلی کنار هم نشسته‌اند، به آنها گفت: «فوتبال همین است. هر کاری کنید، آخر سر کنار هم هستید.»
او رو به برومند گفت: «پرویز تو مثل بچه خود ما هستی. فوتبالیست بچه ماست. دعوا می‌کنند. مگر بچه‌های من با هم دعوا نمی‌کنند؟ شما هم دعوا کردید. روی هم را ببوسید و قضیه تمام شود.»
کد مطلب: 94697
