جلیلی: ما وارد مرحله جدیدی میشویم که میگوییم باید برای معرفی تمدن اسلامی برنامه داشته باشیم. بحث عمده در رابطه با سختافزارهایی است که برای معرفی تمدن اسلامی لازم است یعنی اطلاعات و فناوریها. این بحث فرهنگی است که میخواهیم حاکم باشد که همین سبک زندگی است که باید در همین زمینه الگوسازیهای درست و حسابی داشته باشیم که بتوانیم به جهان معرفی کنیم. در رابطه با وظیفه دولت چند موضوع را عرض میکنم. یک بحث اساسی در این زمینه ساماندهی فرهنگی است یعنی باید بتوانند بین بخشهای فرهنگی که افتتاح میکند همآهنگی ایجاد کند و اینها بر اساس یک همآهنگی به سوی اهدافشان پیش بروند.
نکته دوم اینکه، آموزش و پرورش، آموزش عالی و ارشاد ما باید بتوانند در این زمینه با یک آهنگ واحد مکمل همدیگر باشند. حرکتها و سیاستهای خود را دنبال کنند همینجا استفاده میکنم به نقشی که دولت میتواند در اقتصاد و فرهنگ داشته باشد اشاره کنم. ما اگر بیاییم در برخی جاها هزینه کرده و سرمایهگذاری کنیم این موجب میشود دهها برابر هزینه، سرمایه و بودجه دیگر از جاهای دیگر صرفهجویی شود. مثلا آسیبهای اجتماعی اگر مسجد را یک ظرفیت تمام وقت حساب کرده و فقط روزی سه ساعت از آن استفاده نشود بلکه ظرفیتی است که 24 ساعته میشود از آن استفاده شود. کتابی که در هزار و 100 سال پیش نوشته شده اشاره دارد به اینکه در آن زمان به طور شبانهروز در سمرقند کتابخانههای شبانهروزی نان، غذا و کاغذ رایگان در اختیار مراجعه کنندگان قرار میداد و حتی اسب آنها را در اصطبل نگهداری میکردند و این ظرفیت در آنجا بوده من نمیدانم الان هم چنین ظرفیتی وجود دارد یا نه.ما باید از ظرفیتهای خود به خوبی استفاده کنیم.
موضوع دیگر نقش مادر است اگر ما به مادری به عنوان نقشی تمام وقت و موثر نگاه کنیم که بتواند فرزند خود را به خوبی تربیت کند همچنین من به نقش مسجد، مادر و معلم اعتقاد بسیاری دارم اگر ما بتوانیم ظرفیت لازم را فراهم کنیم تا اینها تمام وقت به وظیفه اصلی خود بپردازند، بسیاری از آسیبهای اجتماعی دیگر هم به وجود نمیآید و لازم نیست برای از میان بردن آنها هزینه کنیم. اگر این سانسور خانواده، مسجد و مدرسه در سه بحث مادر، امام جماعت و معلم کار شده و سرمایهگذاری شود و زمینهای فراهم نکنیم که آنها مجبور شوند به شغلهای دوم و یا سوم روی بیاورند خود بسیار ظرفیت ایجاد خواهد کرد. از آنجا که من فکر میکنم فرهنگ ما به اندازه کافی این ظرفیت را دارد که نشاط فرهنگی و افتخار فرهنگی را در بخشهای مختلف ایجاد کند. وقتی که من ارتقای فرهنگی میگویم به آن معنا نیست که همه استاد دانشگاه شوند.
مظاهر فرهنگی زیبایی مثلا در راننده کامیونی که کنار جاده نماز میخواند میبینیم. باید ارتقای فرهنگی بخشهای مختلف جامعه را فراهم کنیم. باید حیات طیبه شکل بگیرد که این به معنای یک زندگی دلنشین آرام است، هر چه این حیات دلنشین بیشتر محقق شود جامعه بیشتر بهرهمند میشود. دولت در این زمینه بسیار مهم است. اگر دولت در الگوی مصرف خوب عمل کرد مردم هم خوب عمل میکنند. ما باید ببینیم دولت چه فرهنگی را القا میکند. ما مشاهده میکنیم آثار فرهنگی اگر به خوبی بروز کند همه را جذب میکند. رفتار مناسب امام در نوفللوشاتو باعث جذب ساکنین آن محل شده بود که اکنون میبینیم که چند هزار نفر در هیاتهای مذهبی مثلا آقای کریمی شرکت میکنند و با نشاط از این جلسه بیرون میآیند، ما باید از این ظرفیتها استفاده کنیم. ما باید از ظرفیت هنر برای انتقال پیام خود استفاده کنیم و مهمترین بحث این است که از ظرفیت مردم در این زمینه استفاده کنیم.
در مورد صحبتهای آقای عارف باید بگویم که در جلسه بسیار آزادی بسیاری از اساتید از من انتقاد کردند. ما باید سال 80 را ببینیم، در آن سال هیچ کاری در زمینه برگزاری کرسیهای مناظره و پاسخگویی به شبهات انجام نشد. افکار عمومی میتوانند قضاوت کنند که آیا این کارها انجام شد یا خیر؟