در روزهای اخیر و پس از اقدام تروریستی رژیم اشغالگر قدس در به شهادت رساندن اسماعیل هنیه (رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس) در تهران، تحلیل و تفسیرهای مختلفی با محوریت این رویداد مطرح شده و همچنان نیز میشود. در این رابطه، مساله و تیتر اصلی رسانههای مطرح منطقهای و بین المللی، انتقام جویی قریبالوقوع ایران به خونخواهی از میهمان خود است که از نظر حقوقی، امری مشروع و به رسمیت شناخته شده برای کشورمان است.
در این راستا، شاهد طرح سناریوهای انحرافی و جنگ روانی گسترده از سوی صهیونیستها و متحدان غربی آنها علیه کشورمان نیز بوده و هستیم. موضوعاتی که هیچ نسبتی با واقعیتهای میدانی ندارند و بیش از همه وحشت صهیونیستها از قدرت ایران در رابطه با عملیات انتقام جویانهاش را برجستهسازی میکنند. از این رو، ایلنا در گفتگو با «محمد جمیل» نویسنده و تحلیلگر فلسطینی سیاست بین الملل، به واکاوی چند نکته مهم با محوریت مسائل مذکور پرداخته است.
مشروح گفتگو با محمد جمیل را در ادامه میخوانید.
به تازگی شاهد انتشار یک گزارش در نیویورک تایمز بودیم که در قالب آن، ادعاهای تازهای در مورد شیوه ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران مطرح شده است. در این گزارش به طور خاص ادعا شده که یک بمب دو ماه قبل از ترور هنیه، در ساختمان محل اقامت وی در تهران کار گذاشته شده و سپس در زمان حضور او منفجر شده است. این در حالی است که این روایت قویا از سوی دستگاههای امنیتی ایران و البته نماینده جنبش حماس در این کشور رد شده و شواهد مختلفی نیز در این رابطه ارائه شده است. هدف اصلی طرح این قبیل مسائل چیست؟
رژیم صهیونیستی و جریانهای وابسته به آن با طرح ادعاهایی از این دست، سعی دارند تا امنیت ایران و قدرت نهادهای اطلاعاتی این کشور از زیر سوال ببرند. این در حالی است که نهادهای امنیتی ایران در بیانیه ای، نتیجه بررسیهای کارشناسی خود را در مورد شیوه ترور شهید هنیه اعلام کردهاند و نماینده جنبش حماس در تهران نیز روایتهای مطرح شده از سوی دستگاههای امنیتی ایران را تایید کرده است.
در کنار همه اینها، باید توجه داشته باشیم که در مواقع اینچنینی، صهیونیستها با طرح ادعاهای مختلف سعی دارند واقعیتها را لاپوشانی کنند و نوعی فضای ابهام را در مورد واقعه ترور حاکم کنند. با این حال، باید توجه داشته باشیم که ایران یک قدرت مهم در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه است و این قبیل رویکردها در رابطه با آن از شانس چندانی جهت موفق شدن برخوردار نیستند و صرفا در حد طرح ادعا با هدف اثرگذاری بر افکار عمومی بین المللی باقی میمانند.
به نظر شما چرا صهیونیستها از پذیرش مسئولیت ترور شهید هنیه طفره رفتهاند؟
دلیل آن هراس از انتقام جویی ایران است. البته که صهیونیستها به خوبی میدانند تحمل تبعات و پیامدهای سنگین انتقامجویی ایران را ندارند. پروژه ترور شهید هنیه تا حد زیادی محصول نگاه نتانیاهو و تندروهای افراطی متحد او بود. این پروژه حامل چالشهای جدی برای رژیم اشغالگر قدس از حیث امنیتی خواهد بود.
نکته عجیب در مورد رویکرد اسرائیل به ترور شهید هنیه این است که تجربیات تاریخی نشان دادهاند که با ترور نمیتوان گروههایی نظیر حماس که بر پایه عقیده و ایمان و وطن پرستی شکل گرفتهاند را از بین برد یا حتی تضعیف کرد. با این حال، صهیونیستها سالهاست که همچنان به این نسخه شکست خورده متوسل میشوند.
به نظر شما دلیل اصلی این موضوع چیست؟
شاید اگر بخواهیم متناسب با شرایط کنونی به این سوال پاسخ دهیم باید بگوییم که اسرائیل قویا مایل است تا ایران را نیز از سایه خارج کند و تهران هم به نحوی جدی وارد فرآیند درگیریها در منطقه غرب آسیا شود. رژیم اشغالگر قدس سالهاست که با شبکه پیچیده نیروهای مقاومت محاصره شده و از هر طرف خود را در محاصره ایران و نیروهای محور مقاومت میبیند.
این رژیم و به طور خاص نخست وزیر فعلی آن این نگاه را دارند که با کشاندن ایران به میدانهای جنگ در غرب آسیا میتوانند زمینه را برای حضور دیگر قدرتهای غربی در جنگی فراگیر فراهم کنند و از این رهگذر، بقا و موجودیت خودشان را که به نحوی جدی به خطر افتاده تقویت کنند. از این رو، به اقداماتی نظیر ترور شهید هنیه در تهران اقدام میکنند.
به نظر شما انتقام جویی ایران به چه نحوی خواهد بود؟
باید توجه داشته باشیم که ایران به عنوان یک قدرت منطقهای، ابزارهای منتنوعی را برای انتقام جویی از صهیونیستها در اختیار دارد. ایران یک قدرت سایبری است و در عین حال در منطقه خاورمیانه، این کشور یک قدرت برجسته موشکی و پهپادی نیز است. از این رو، ایران اهرمهای متنوعی را برای احقاق حقوق خود دارد و بگذریم که ایران پیوندهای نزدیک و عمیقی را نیز با قدرتهای شرقی نظیر چین و البته روسیه دارد که این مساله هم توانمندیهای پنهان ایران در تقابل با اسرائیل را به شدت تقویت میکند.
از این رو، ایران میتواند به تنهایی و البته در هماهنگی با محور مقاومت، چالشهای جدی را برای رژیم اشغالگر قدس ایجاد کند. البته که باید توجه داشته باشیم که در سطحی کلان نیز ایران اهرمهای معناداری را برای مقابله با رژیم اسرائیل و متحدان غربی آن در اختیار دارد.
کمی در این رابطه توضیح دهید.
پیشتر نیز به این موضوع اشاره کردیم که ایران پیوندهای راهبردی و نزدیکی را با چین و روسیه دارد. تردیدی نباید داشت که هرگونه ماجراجویی علیه ایران، به مثابه یک تهدید جدی از سوی چین و روسیه نیز نگریسته میشود. از این رو، اسرائیل و متحدان غربی آن نباید انتظار داشته باشند که هر آنچه میخواهند را بتوانند به راحتی علیه ایران انجام دهند و در این رابطه تهدیدات حداکثری داشته باشند. این مساله از آن جهت مهم است که در مدت اخیر شاهد بودهایم شمار زیادی از مقامهای اسرائیلی به وضوح ایران را تهدید به حمله پیشدستانه کردهاند.
این تهدیدات بیش از آنکه واقعی باشند ماهیت نمادین و نمایشی دارند. از این منظر، تنش و درگیریهای ایران و رژیم اشغالگر قدس لایههای مختلفی دارد که خوانش دقیق آنها بسیار مهم است. در این میان، ایران به هیچ عنوان یک کشور دست و پا بسته نیست. اساسا همین ویژگی ایران است که از آن یک بازیگر قدرتمند در منطقه خاورمیانه ساخته است. کشوری که روز به روز قدرت خود را افزایش داده و البته که در حال مطرح کردن خود به عنوان یک بازیگر برجسته در عرصه نظام بین الملل نیز است.