; ?>; ?>
به گزارش مردم سالاری آنلاین، «استاد شاگردی حلقهی مفقوده تربیت نیروی ماهر است»؛ این جمله را وزیر کار پیشتر در دفاع از مادهی ۱۵ لایحهی توسعهی هفتم و نظام استاد شاگردی بیان کرده بود. مادهای که البته از همان ابتدا به دلیلِ مخالفتهای بسیار در پیش نویسِ نهایی از سوی دولت کنار گذاشته شد. در حالی که این موضوع تمام شده به نظر میرسید، به نحوی دیگر باز در لایحه برنامه هفتم توسعه گنجانده شد و مجلس کلیاتِ آن را اواسط هفته به تصویب رساند.
در بند ۲ الحاقی ماده ۶ این لایحه آمده: «به منظور ترویج نظام استاد شاگردی و ارتقای مهارتآموزی، بنگاهها و اصناف دارای حداکثر چهار نفر شاغل بیمه شده در پایان شهریور ۱۴۰۲میتوانند تا حداکثر چهار نفر را با پرداخت دستمزد توافقی و بدون الزام به پرداخت حق بیمه بیکاری و بازنشستگی و صرفا با پرداخت حق بیمه درمان و از کارافتادگی به کارگیری نمایند. به کارگیری اشخاص موضوع این بند برای هر فرد حداکثر دو سال و مشروط به حفظ تعداد شاغلین بیمه شده در تاریخ صدر این بند توسط بنگاه یا صنف در مدت استفاده از مزایای این بند میباشد.»
محسن باقری (عضو کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران) در خصوص این بند میگوید: نمیدانیم چه در استاد شاگردی دیدند که حاضرند به خاطر آن اصول قانون اساسی و بنیانهای اولیه اشتغال و حق انسانی کارگران را نادیده بگیرند. دستمزد، بیمه بیکاری و بازنشستگی از اصول بنیادین کار است که در نظام استاد شاگردی این اصول کنار و کارگر به بردگی گرفته میشود.
باقری گفت: در اسلام تاکید شده که کارگر سر سفرهی کارفرما بنشیند و این بهترین تعبیر از رابطهی بین کارگر و کارفرماست. یعنی آنچه کارفرما از آن بهرهمند میشود، کارگر هم بهرهمند شود.
باقری افزود: تاکید دولت و مجلس بر آموزش نیروی کار و ناتوان بودنِ افراد جویای کار، بر ناکارآمدی وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و سازمان فنی و حرفهای صحه میگذارد. در کشورهای توسعه یافته فرد آموزشهای لازم را میبیند، استعدادش شناسایی و بعد میتواند در کارِ مورد علاقهاش فعالیت کند. در اینجا نه کار است و نه سیستمِ آموزشی وظیفهی خود را به درستی انجام میدهد و مثل همیشه میخواهند بارِ کم کاریِ مسئولان را به دوشِ ضعیفترین طبقه بیندازند.
وی بیان کرد: دولت این مسائل را در سطح کلان حل کند. با نظام استاد شاگردی و به بیگاری کشیدنِ جوانان نه شغل ایجاد میشود و نه مشکلِ آموزش رفع خواهد شد.