در ادامه اظهارات این استاد حوزه علمیه با واکنش از سوی روابط عمومی مصاف، موسسه رائفی پور همراه شد. در ادامه جوابیه این موسسه را می خوانید؛
خبرآنلاین در ادامهٔ پروندهسازیهای قبل برای آقای رائفیپور و مؤسسهٔ مصاف ایرانیان، میکوشد برچسب «حجتیهای بودن» را از جانب غرویان به ایشان بزند. مجری در میانهٔ بحثی که هیچ ارتباطی به این مؤسسه و مؤسس آن ندارد، عامدانه و با غرضورزی، نام «رائفیپور» را پیش میکشد و آن را در کنار «گروههای نوظهور» میگذارد که لفظ «فرقههای نوظهور» را به ذهن متبادر میکند. البته گویی از بار حقوقی این لفظ شانه خالی میکند که «گروه» را به جایش مینشاند!
غرویان هم در پاسخ میگوید «حرفهایی که ممکن است آقای رائفیپور و امثال ایشان بزنند، مانند حرفهای انجمنیها است، ولی اینکه اینها عضو رسمی باشند اطلاع دقیقی ندارم. خیلی آقای رائفیپور و اینها را از قدیمالایام جزو چهرههای انجمن نمیدانستیم! نبودند. آنها را بیشتر در همان همدلیها و همسوییهای فکری دستهبندی میکنم.»
حاجآقا گویی به کل رائفیپور را با شخص دیگری اشتباه گرفته!
شما از کدام همدلی و همسویی فکری حرف میزنید وقتی سخنرانیهای پرشمار آقای رائفیپور در نقد تفکر حجتیه و علیه این انجمن با یک جستوجوی ساده در صفحهٔ اول گوگل یافت میشود؟!
نظرتان دربارهٔ دورههای علمی و معرفتی مهدوی که موسسه مصاف و شخص استاد رائفی پور با هماهنگی و همکاری بنیاد «حضرت مهدی موعود (عج)» و «مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه» برگزار کرده اند چیست؟
از آن گذشته؛ آقای رائفیپور با این همه فعالیت و طرح بحثهای سیاسی چگونه در شابلون حجتیه جاگیر میشود؟! اصلاً تفکر حجتیهای که افراد را به کلی از کنشگریهای سیاسی بازمیدارد، چگونه تأسیس حزب سیاسی در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی را برمیتابد؟! چنان که آقای رائفیپور چندی پیش حزب سیاسی «صبح ایران» را تأسیس کرد!
نمک پاسخ هم این باشد که استفاده از لفظ «قدیمالایام» برای کسی که ۶ سال بعد از ورود شما به حوزهٔ علمیه، تازه به دنیا آمده و دستکم ۲۰ سال بعد به چهرهای شناختهشده تبدیل شده، کمی عجیب به نظر میرسد و این احتمال را بیشتر به ذهن میآورد که شما آقای رائفیپور را با پیرمرد سالخوردهای همسن و سال خودتان اشتباه گرفته باشید!
جناب غرویان؛ شما که داستان محبت و ارادتتان به هاشمی رفسنجانی از کسی پوشیده نیست، چطور در دفاع از دولت ویرانگر روحانی گریبان میدریدید که بنا بر اذعان هم لباسی محترمتان؛ آقای مسیح مهاجری حجتیهایها در آن جولان میدادند و جیب خود را پر میکردند؟ وقتی روحانی امام معصوم را هم قابل نقد دانست و از کربلای خونین اباعبدالله (ع) درس مذاکره گرفت، شما کجا بودید؟!