دیار دلنشین زرتشتیهای اردکان که به دلیل همهگیری کرونا پذیرای بازدیدکنندگان غیرزتشتی نیست؛ بسیار زیبا و دل انگیز است، انگار با بازدید آن، پاکی در وجودت جریان پیدا میکند.
یکی از خوششانسیهایم در زندگی آشنایی با شاهبهرام بلیوانی بود در تماس تلفنی از ایشان خواستم در بازدیدی، به بیان مراسم و آیینهای خاص زرتشتیان بپردازد. این موبدیار، خواستهام را با جانودل پذیرا شد. این اولین گامی بود که منطقهی شریفآباد اردکان را از نزدیک و با نگاه خاصتر ببینم.
اولین مکانی که توجهام را جلب کرد مدرسهی جمشیدی که صاحب آن زرتشتی (فرامرز ماستر فرزند سهراب) بود.
«دبستان جمشیدی شریفآباد، درسال ۱۳۰۹ خورشیدی با سرمایهی جمشید خدارحم ایجاد و سالها به سرپرستی استاد اردشیر دبستانی اداره میشد پس از آن توسط رستم ترک خدارحم تجدید بنا گردید و مدیریت آموزشی آن زیرنظر آموزش و پرورش اردکان است. برابر سالنامه آماری 1405 معارف (نوشته میرزا احمد خان پدر نصیر الدوله) در ردیف 477 نام مدرسه ابتدایی پسرانه جمشیدی شریفآباد آمده است. ای کاش دلها بیشتر به سمت راضی نگه داشتن خیرین و اجرای نیت آنها پیش میرفت.
در اواخر سده سیزده با ایجاد مدارس جدید اولین دبستان در شریفآباد به نام دبستان جمشیدی در سال 1259 خورشیدی دایر گردید و بودجه آن از طریق انجمن اکابر صاحبان پارسی هند پرداخت شد بر اساس آنچه در سنگ یادبود آن مدرسه آمده است، «دبستان پسرانه جمشیدی از دهش کیخسرو مهربان رستم به نامگانه برادرش جمشید به سال 1260 یزدگردی گشایش یافت و توسط روانشاد کاووس پور تجدید بنا گردید».
دومین مدرسهای که چشم انسان را خیره میکرد مدرسه خرمنی بود که در نزدیکی این مدرسه قرار دارد، وجود دو مدرسه در یک کوچه و یک محله نشان از اهمیت دادن زرتشتیها به امر آموزش و پرورش فرزندان این مرزوبوم است.
این مدرسه بسیار زیبا و باستانی توسط اردشیر کیامنش درسال ۱۳۰۸ خورشیدی پایهگذاری که تا سال ۱۳۲۶ خورشیدی زیرنظر خورشید و خرمن کیامنش دختران موسس اداره میشد، پس از آن به انجمن محل واگذار شده است.
درست روبهروی مدرسهی جمشیدی با گنبد بزرگ و زیبای آتشکده زرتشتیان روبهرو شدم، جذابیت خاصی داشت، از شانس من هوا هم دلنشین و خنک بود با این تفاسیر بیگمان زیارت را برایم دلچسبتر مینمود.
شاهبهرام بلیوانی را دم در زیارتگاه دیدم که داشت به خواستهها و مطالبات همکیشان خود گوش میداد و با گویش محلی آنها پاسخگو بود. اکثر زرتشتیان با مشکلاتی روبرو هستند که امیدوارم با نهادینه شدن فرهنگ گفتوگوی ادیان در بین مردم خیلی از مسایل حل شود.
اولین برخورد با ایشان من را متحیر نمود، وی صحبت از پاکیها کرد و گفت: انسان برای نزدیک شدن به پروردگار باید هم ظاهری پاک داشته باشد و هم باطنی پاک و مبرا از گناه و شرط ورود به زیارتگاه، پاک و منزه بودن درون و برون انسان است اگر دستان خود را به احترام بشویید که چه بهتر، این نشانه ادب و عقلانیت شماست. زرتشتیان به احترام مکان مقدس کفش خود را در آورده و با سر پوشیده وارد این اماکن میشوند.
موبدیار اردکان در ادامه صحبتش به تقدس عناصر اربعه آب، باد، خاک و آتش عنوان کرد و با اشاره به احترام زرتشتیان به این عناصر، اضافه نمود: آتش به دلیل اهمیت ویژهاش از جمله نور و روشنایی در دین زرتشت مورد احترام خاص بوده و هست اما برخلاف باور برخی ناآگاهان، هرگز آتشپرستی به معنای عام آن در دین زرتشتی جایگاهی ندارد، آتش مقدس، از گذشته تاکنون در آتشکدهها به وسیله هیربُد و موبدان مخصوص پرستاری و نگهداری میگردد. در گذشته با روشن بودن آتش آتشکده مردم میتوانستند اجاقهایشان را همواره روشن نگه دارند و معتقدند برکت این زیارتگاه به خانههایشان ورود پیدا میکند. آتشکده زمانی علاوه بر عبادتگاه، محلی برای آموزش و برگزاری برنامههای فرهنگی و اجتماعی هم بوده است.
بلیوانی، به تاریخچهی ساخت آتشکده نیز پرداخت و ضمن اشاره به روایتی که از کهنسالان آن محل از جمله روانشاد پدرش شنیده بود، گفت: حدود ۱۲۰ سال پیش که برف شدیدی میباریده است فردی به نام خدامراد نوشیروان برای آبیاری زمین خود وارد صحرا میشود، در نزدیکی زمینش چاهی بود که با برف پوشیده شده و قابل رویت نبوده است، ناگهان داخل چاه میافتد، خدامراد مجروح و تنها، ته چاه پناه به خدا میبرد و نذر میکند که اگر نجات پیدا کند به هندوستان رفته، کار کند و آتشکده را بازسازی، مرمت و بزرگتر نماید، ناگهان تعدادی از دامهای یکی از اهالی با هم دعوا و از طویله فرار میکنند صاحب آنها به دنبالشان میدود این دامها اتفاقاً به نزدیکی چاه یاد شده میرسند و در آن نزدیک گرفته میشوند صاحبان دام ناگهان صدایی از داخل چاه میشنوند.
ابتدا میترسند و با خود فکر میکند که شاید جن باشد، توجه نمیکنند ولی ناگهان متوجه میشوند که صدای همسایهشان است و آنگاه نجاتش میدهند.
خدامراد بعد از آن عازم هندوستان شده و سخت مشغول کار میشود دستمزدش را برای معماری میفرستد و به نذر خود وفا میکند. هنر معمار و نذر خدامراد باعث میشود که این آتشکده همچنان در شریفآباد خودنمایی کند.
بلیوانی در ادامه با آرامش و متانت خاص به داستان آوردن سنگ آتشدان در آتشکده احمدآباد به شریف آباد اردکان که مسیر بسیار طولانی است اشاره و اظهار داشت: شوربختانه دیگر اثری از آتشکده احمدآباد وجود ندارد و به دلیل اینکه آنجا خالی از سکنه زرتشتی است ویران شده است.
سنگ آتشدان آن توسط ۱۷ تن از زرتشتیان محل شریفآباد و از جمله پدر بزرگ بلیوانی غلتانده شده وبه آتشکدهی شریفآباد منتقل گردیده وهم اکنون به عنوان یک اثر تاریخی در این آتشکده قرار دارد.
این موبدیار از من خواست به کناری بنشینم و معماری آتشکده را با دقت ببینم. انگار به زیارت امامزادهای آمده باشی هنری زیبا و منحصربهفرد بود.
زیارتکنندگان زرتشتی با احترام خاصی داخل آتشکده میشدند، اوستاخوانی کرده و نذورات خود را اهدا میکردند. هدف آنها گویا انتقال آرامش و محبت به یکدیگر بود. حس من این بود که یک انسان، به خوبی میتواند از یک مکان مقدس آرامش و اعتماد به نفس بگیرد.
و اما محراب آتشکده از همه بیشتر برایم جلوهگری مینمود روی آن محراب چند مجمر از جنس برنز وجود داشت و شخصی به نام «هیربد» مسوول روشن نگهداشتن آن در کنارش نشسته بود. آتشها همیشه فروزان هستند و این نشان از نکتهها و فنونی است که زرتشتیها به آن پی بردهاند.
بلیوانی صحبتش را ادامه داد: مراسمهای آیینی و دینی نظیر جشن زادروز اَشو زرتشت پیامبر و مراسمهای خیرات و غیره در آتشکده برگزار میشود و در حقیقت ازکاربردهای متفاوت آتشکده بهره گرفته میشود.
حیاط کوچک آتشکده جلوه خاصی داشت درختانی در باغچه حیاط کاشت شده بود به نامهای «مورد »و «شمشاد» که همیشه سبز هستند. مورد گیاهی مقدس در میان زرتشتیان است.
موبدیار زرتشتی اردکان گفت: این گیاه نماد امشاسپند امرداد است، کمی ازشاخه این درخت بر روی سفره مراسم آیینی زرتشتیان به عنوان نماد امرداد یا بیمرگی استفاده میشود. نیز شاخههای شمشاد و سرو با نماد سرزندگی و تندرستی در مراسمها بهره میبرند.
امروز پس از گذشت هزاران سال، اهمیت به گیاهان و درختان مفهوم واقعی و حقیقی به خود گرفته و دانش امروزی نیز آن را به اثبات رسانده است. این نشانی است مبنی بر اینکه نیاکان ما بخوبی در گذشتههای دور به اهمیت حفظ محیط زیست و فضای سبز آگاه بودهاند.
و اما سالن اجتماعات آتشکده که در آن مراسمهای گوناگون دینی و اجتماعی برگزار میشود با نماد فروهر تزیین شده بود این پیکر به باور برخی ناآگاه به اشتباه نماد اهورامزدا معرفی شدهاست وی در خصوص نماد فروهر اضافه کرد: برخی به غلط بر این باور هستند که این پیکرهی بالدار که به نام فروهر شناخته میشود، نمادی از اهورامزدا یا همان آفریدگار یکتا در دین زرتشت است. آنچه آشکارا میدانیم، نشان فروهر یک نماد ملی و وابسته به تاریخ و فرهنگ ایران است که همواره در سازههای باستانی ایرانی بهکار رفته است.
بنابر باور ایرانیان باستان، فروهر نماد نیرو یا بخشی از اهورامزدا (خداوند یگانه در دین زرتشت) است، نیرویی که در وجود آدمی و همهی آفریدگان به ودیعه گذاشته شده است و نقش راهنمایی وهدایت روان را به عهده دارد بر اساس این باور فروهر پیش از پدید آمدن همه موجودات وجود داشته و پس از مرگ موجودات عالم نیز همچنان به زندگی در جهان دیگر ادامه میدهد و جاودان میماند.
این واژه در زبان پارسی باستان به صورت « فَرورتی » تلفظ میشده است؛ در اوستا به صورت «فَروَشی» و در پارسی میانه یا پهلوی تلفظ آن به صورت «فَروَهَر» است.
این نشان بر روی آرامگاه فرمانروایان هخامنشی مانند داریوش بزرگ، اردشیر سوم، در تختجمشید و نقش رستم و مُهر رسمی و سکههای هخامنشی دیده میشود. صورت این پیکر نشانگر مردی سالخورده و پیر پارسی است. مرد کهنسال نماد فردی دانا، با تجربه، جهاندیده و خردمند است و همچنین این معنی را میرساند که خداوند میخواهد انسان را در کمال و بلوغ ببیند.
دستها: از آنجایی که دست پیکره به طرف بالا است این مفهوم را میرساند که او در حال نیایش پروردگار است؛ همینطور نماد بزرگمنشی و روشنفکری این شخص است.
حلقه دست پیکره: حلقهای که انسان موجود در پیکره در دست دارد نماد عهد و پیمان با خداوند و اهمیت به مهر و محبت میباشد.
گفته میشود که حلقه ازدواج که نماد پیمان وفاداری زن و مرد در زندگی مشترک است نیز یادگاری از این حلقه است.
بالها: هر یک از بالها ۳ قسمت دارد که نشانه ۳ اصل اندیشه نیک، کردار نیک و گفتار نیک هستند و از طریق رعایت آنها انسان میتواند به کمال و خوشبختی برسد. استفاده از 2 بال هم تراز نیز نشانه برابری میباشد؛ همچنین باز بودن بالها این معنی را در ذهن ایجاد میکند که فروهر همواره فرد را به سوی پیشرفت و سربلندی راهنمایی میکند.
حلقه بزرگ: از آنجایی که از هر طرف این حلقه یا دایره شروع به حرکت کنیم باز به نقطهی اول میرسیم این حلقه به این معنی است که رفتار و کردار هر انسانی در این دنیا در نهایت به خود او میرسد حلقه گرد به معنی بیپایانی دنیا و روزگار نیز است؛ این حلقهی بزرگ همچنین نماد دنیای مادی است.
در قسمت پایین بدن انسان یک دم یا دامن سه قسمتی وجود دارد که نماد اندیشه و گفتاروکردار بد است. دلیل پایین قرار گرفتن آن به این معنی است که اندیشه، رفتار و گفتار بد همیشه باید در پایینترین مرتبه و به زیر افکنده شود.
دو رشته متصل به حلقه: این دو رشته که یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست قرار دارد، نشانه سپنتامینو یا اندیشه پاک و انگره مینو (اهریمن) یا اندیشه ناپاک است که در ذهن انسان و در مقابل هم قرار دارند برخی ناآگاهان انگرهمینو یا اهریمن را خدای بدی میدانند و آن را مقابل اهورامزدا تصور میکنند و با این باور زرتشتیان را متهم به دوگانهپرستی میکنند در حالی که حقیقت ندارد.
زرتشتیهایی در این محل سکونت داشتهاند که سخت پایبند و دیندار بوده و هستند. آنها به ایرانی بودن و ایرانی زندگی کردن خود افتخار میکنند.