سازههای آبی شوشتر برجایمانده از روزگارِ ساسانیان.
«آبهای چشمهساران را میستاییم.
آبهای گذرگاهها را میستاییم.
... کوههای آبریزان را میستاییم.
دریاچههای آبزای را میستاییم.
... همهی چیزهای نیک را میستاییم» (یسنا، هاتِ ۴۲).
جشنِ آبانگان، در
روزِ آبان از ماهِ آبان، دهم آبانماه به گاهشماریِ یزدگردی و
چهارم آبانماه به گاهشماریِ کنونی جشن گرفته میشود.
به گزارشِ «مردمسالاری آنلاین»، روزِ آبانگان به نامِ آب است.
آبان نامِ مینویِ همهی آبها و صفتِ ایزدبانو «اردویسور اناهیتا» است.
ایرانیان
آب را در کنارِ خاک و باد و آتش چهار عنصرِ
هستیبخش میدانستند، و نه تنها آنها را آلوده نمیکردند که آنها را میستودند و پاس میداشتند. در ویشتاسپیشت، بندِ ۸ آمده است: «آب به کسی که او را بستاید فَرِّ ایزدی بخشد.»
در
جشنِ آبانگان، ایرانیان در کنارِ رودخانهها یا دریاها
آب را
نیایش میکردند. آنان همیشه آب را پاک میشمردند و هیچ گاه آن را
آلوده نمیکردند و آبی که ویژگیهای سهگانهاش (رنگ، بوی و مزه) دگر میشد، نه برای شستوشو به کار میبردند و نه آن را میآشامیدند.
هرودت، تاریخنگارِ
در جشنِ آبانگان، ایرانیان در کنارِ رودخانهها یا دریاها آب را نیایش میکردند و آن را پاک میشمردند و هیچ گاه آن را آلوده نمیکردند.
یونانی، میگوید: «ایرانیان در میانِ آب نمیشاشند، آبِ بینی و دهان بر آن نمیاندازند و در آبِ روان دست و روی نمیشویند.»
استرابون، گیتیشناسِ یونانی، نیز سخنی همانند این نویسد و گوید: «ایرانیان در آبِ روان خود را نمیشویند و در آن لاشه و مردار نمیاندازند و آنچه که ناپاک است در آن نمیریزند.»
ابوریحان بیرونی در کتابِ «آثارِ باقیه از مردمانِ گذشته» در بخشِ «گفتار دربارهی ماههای ایرانی»، بندِ ۴۳، دربارهی
آبانگان مینویسد: «روزِ دهم از آبانماه «روزِ آبان» جشن است، که هم از سازواریِ دو نام، «آبانگان» مینامند. در این روز «
زو» پورِ تهماسپ شاه شد، و فرمان به کندنِ آبراههها و آباد کردن آنها داد. هم در این روز به کشورهای هفتگانه آگاهی رسید که
فریدون ضحاک را به بند کشیده و به پادشاهی رسیده است.»
همچنین، برپایهی نوشتههای کهنِ برجایمانده، در پی جنگهایی دراز میانِ ایران و توران، افراسیابِ تورانی دستور داد تا نهرها و کاریزها را ویران کنند. پس از پایانِ جنگ، همانگونه که بیرونی نیز گفته است، زو پسرِ تهماسپ دستور دارد
استرابون، گیتیشناسِ یونانی، گوید: «ایرانیان در آبِ روان خود را نمیشویند و در آن لاشه و مردار نمیاندازند و آنچه که ناپاک است در آن نمیریزند.»
تا نهرها و کاریزها را لایروبی کنند. پس از این لایروبی، آب بارِ دیگر در نهرها و کاریزها روان شد. ایرانیان
آمدنِ آب را به جشن نشستند.
در جایی دیگر نیز گفته شده است که پس از هشت سال
خشکسالی در آبانماه باران باریدن گرفت و آنگاه خرمی و سرسبزی بازآمد، بیماری و تنگدستی به پایان رسید و از آن زمان جشنِ آبانگان با شادیای بیشتر برپا شد.
این جشن هماکنون تنها در میانِ ایرانیانِ زردشتی که نگهبانانِ آیینهای باستانیِ ایران به شمار میروند برگزار میشود. آنان آبانگان را بسانِ دیگر جشنهای ماهیانه گرامی میدارند، و در پاکنگهداشتنِ آب و پاسداری از زیستبوم میکوشند. در برخی از روستاهایشان نیز که هنوز آبِ روان در جویِ کاریزها روان است، روستاییان
به کنارِ آن آبِ روان میروند، «آبانیشت» یا «آبزور» را که در ستایشِ آب است میخوانند، و اگر در شهرهای بزرگ هستند در جایی گردهم میآیند و دربارهی چراییِ برگزاریِ جشنها به ویژه جشنِ آبانگان و جایگاهِ آب در زندگیِ مردمان سخن میگویند، و این روز را با برنامههایی شاد جشن میگیرند و به پایان میرسانند.