یکی از دلانگیزترین محلههای شهر تهران «شهرآرا» است. نشانههایی که در این محله دیده میشود دیرینگی چندانی ندارد و به گذشتههای تاریخی بازنمیگردد. با این همه، دلخواهی زندگی در آنجا نه بهسبب سازههای کهن، بلکه به سبب فضای سبز و خانههایی است که پنجرههای آن رو به کوی و برزنهایی خوش ساخت بازمیشود. طراحی این محله به گونهای است که از بافت تو در توی محلههای کهن نشانی در آن نیست و از سوی دیگر از بلندمرتبه سازیهای آسمانسای محلههای مدرن نیز چندان رد و اثری ندارد. آنچه در شهرآرا میتوان تجربه کرد، آرامش زندگی و تا اندازهای دوری از هیاهوی محلههای مرکزی شهر است. بافت فرهنگی محله و دسترسیهای آسان آن به خیابانهای پیرامونش، از دیگر ویژگیهای آنجا است.
به گزارش امرداد، باختر محلهی شهرآرا به محلهی دلخواه دیگری به نام تهران ویلا و خیابان ستارخان گره میخورد. در خاور محله، خیابان پاتریس لومومبا و درختان بلند در دو سوی آن دیده میشود. پاتریس لومومبا را در دهههای پیش خیابان ولیعهد مینامیدند و خیابانی بُنبست بود.
دههی سی خورشیدی زمانی بود که زمینهایی که سپستر شهرآرا نامیده شد، روی ساخت و ساز به خود دید. طراحی محله از پیش اندیشیده و برای روزگار خود بسیار نوین بود و با باریکبینی، ساخت سازههایی مانند مدرسه و کتابخانه و دیگر نیازمندیهای شهری، در نظر گرفته شده بود.
اما پاگرفتن محلهی شهرآرا به شرکتی بازمیگردد که نام خود را بر این محله گذاشت. در سال 1336 خورشیدی شرکتی ساختمانی به نام شهرآرا با مدیریت مهدی دریانی آغاز به کار کرد و با خرید زمینهای باختر تهران، سنگ بنای محلهی شهرآرا را گذاشت. پیش از دست بهکار شدن شرکت او، زمینهای آن گستره خالی از سکنه بود و در کنار باغهایی دید میشد که طرشتیها (محلهای دیگر در باختر تهران) مالک آن بودند. زمینهای شهرآرا چنان بیابانی و خلوت بود که سربازان پادگان جمشیدیه، در خیابان باقرخان کنونی، تمرینهای نظامی خود را در آنجا انجام میدادند و به مشق تیراندازی میپرداختند. هنوز هم نیروگاه برق آلستوم در خیابان تاج (ستارخان کنونی) ساخته نشده بود. این نیروگاه در سال 1338 خورشیدی، کم و بیش همزمان با ساخت آپارتمانهای شهرآرا، با کمک فرانسویها بنا شد و به بهرهبرداری رسید. اما یادآوری کنیم که در بخشی از این گسترهی بیابانی، در جایی که در سالهای دیگر خیابان تاج ساخته شد، باغی از آنِ یکی از امرای ارتش به نام نادر باتمانقلیچ دیده میشد. او مالک پارهای از زمینهای آن پیرامون بود. از دو تَن دیگر به نامهای کشاورز و شاه برزی نیز یاد کردهاند که صاحبان بخشی دیگری از زمینهایی بودند که اکنون در گسترهی محلهی شهرآرا جای دارند.
به هر روی، انبوه سازان شرکت شهرآرا زمینهای آن گستره را برای ساخت دو محله مناسب دیدند؛ یکی شهرآرا و دیگری تهران ویلا. مهدی دریانی همهی زمینهای این دو جا را خرید. او بهدرستی میدانست که آبوهوای خوش این بخش دور افتاده از تهرانِ آن روزگار و شیب اندک زمینهایش، میتواند محلهای را شکل دهد که آیندهی چشمگیری خواهد داشت. به ویژه آنکه در آن زمان دولت تصمیم گرفته بود برای جلوگیری از رشد طولی پایتخت، دست به ساخت آپارتمان بزند و از این دید از شرکتهای آپارتمانساز پشتیبانی میکرد.
دریانی ساخت آپارتمانهای شهرآرا را به مهندسان آلمانی سپرد. آنها تنها در پنج سال توانستند 23 بلوک ساختمانی زیبا با فضای سبز مناسب، بسازند. در این بلوکها، بیش از هشتصد واحد آپارتمان دیده میشد. دو سال پس از آن نیز چند بلوک دیگر به این مجموعهی مسکونی افزوده شد. با آنکه از آن سالها بسیار گذشته است و طراحی شهری پایتخت دگرگونیهای فراوانی یافته است، هنوز هم بلوکهای محلهی شهرآرا و خیابانبندی زیبای آن جایی دلپذیر برای تجربهی زندگیای آرام است و ارزش خود را از دست نداده است.
آپارتمانهایی که بدینگونه ساخته شد به شکل قسطی به خواهندگان فروخته شد. گویا پیش قسط خرید هر واحد 30 هزار تومان بود. اما دریانی و شرکت او، هنوز کارهای دیگری را در پیش داشتند تا آپارتمانهای نوساز و گسترهی آن شکل محلهای دلخواه بگیرد. آنها برای دستیابی به این هدف چند کار انجام دادند. نخست بوستانی در نزدیکی بلوکهای آپارتمانی ساختند؛ همان که اکنون پارک شهرآرا نامیده میشود و با آنکه فضایی کوچک دارد، اما در طراحی آن ذوق و سلیقهی بسیاری به کار بُرده شده است. چند خط اتوبوس را هم راهاندازی کردند تا رفت و آمد به خیابانهای پیرامون و مرکز شهر دستیاب باشد. دو رشته کاریز نیز از محلهی فرحزاد به سمت شهرآرا کشیده شد تا آب مورد نیاز ساکنانش را برآورده سازند. اکنون از این دو کاریز اثری نیست.
سازههای محلهی شهرآرا
از چند سازهی محلهی شهرآرا باید یاد کرد که دیرینگی بیشتری در سنجش با دیگر ساختمانهای آن گستره دارند. در سال 1344 خورشیدی، زمانی که شهرآرا ساختار خود را یافته بود، ساختمانی در آنجا برای دانشکدهی روانشناسی دانشگاه تهران بنا شد. کتابخانهای که در همان سال برای این دانشکده بنا کردند اکنون دیرینهترین کتابخانه خاورمیانه در بخش روانشناسی دانسته میشود.
در سال 1353 خورشیدی نیز مجتمع مسکونی کوشک با دو برج ساخته شد. در طراحی آن شیوههای برجسازی انگلیسی به کار بُرده شده است. هر چند این مجتمع را میتوان بخشی از محلهی تهران ویلا نیز دانست. پیش از آن، در سال 1344 مسجد شهرآرا ساخته شده بود. این مسجد از سازههای دیرینه محله شناخته میشود.
اما شناختهشدهترین سازهی محلهی شهرآرا کوی نویسندگان آن است. زمینهای آن از آنِ محمدعلی نظام مافی، از دولتمردان قاجاری و پهلوی و از ثروتمندان آن روزگار بود. او زمینهای این بخش را به سندیکای نویسندگان فروخت و آنها مجموعه آپارتمانهایی را در آنجا پی افکندند که به نام کوی نویسندگان شناخته میشود؛ از آنرو، که در آغاز دارندگان آن نویسندگان مطبوعات و چهرههای فرهنگی بودند. کسانی مانند حمید مصدق، شاعر سرشناس و ذبیحالله منصوری، پاورقینویس مطبوعات در این کوی زندگی میکردند. جواد مجابی، شاعر و نویسندهی نامدار و شماری دیگر از نامآوران فرهنگی از دیگر ساکنان این کوی هستند.
نویسندگان سندیکا در آغاز با سرمایهای که گردآورده بودند و وامهای بانکی، قصد ساخت واحدهای مسکونی داشتند. اعضای سندیکا چند محله را بررسی کردند و سرانجام ساخت کوی نویسندگان را در محلهی شهرآرا مناسب دانستند. ساختمانهای آن به دستیاری شرکتی به نام آکروپل، در سال 1355 ساخته شد. در سالهای کنونی به سبب ساخت پُل شهرک آزمایش، کوی نویسندگان آرامش و سکوت پیشین را ندارد و باشندگان آن نیز همگی نویسنده و روزنامهنویس و مطبوعاتی نیستند.
یک سازهی دیگر به نام کاخ خرم شناخته میشود. این بنا به کاخ سنگی هم آوازه دارد و از آنِ رحیمعلی خرم، سرمایهداری بود که با دربار پهلوی پیوند داشت. گویا این کاخ سنگی را برای پیشکش به پسر شاه، ولیعهد، ساخته بود. با پیش آمدن رویدادهای انقلاب، ساخت کاخ ناتمام ماند. دور تا دور کاخ را دیواری سنگی فراگرفته است. زمین 12 هزار متر مربعی آن 3 درِ سنگی دارد. ساختمان آن نیز چهارگانه و به شکل پرههای گل است. طراح کاخ مهندسان فرانسوی بوده اند. این کاخ اکنون کاربریای ندارد.
در سال 1354 کلیسای آشوری پنتی کاستی در محلهی شهرآرا ساخته شد. این نام اشاره به عید پنتی کاست مسیحیان پروتستان دارد. طراح آن داوید اوشانا، از معماران آشوری ایرانی، بوده است. اندکی بالاتر از سازه کلیسا، اداره گذرنامه دیده میشود.
اکنون محلهی شهرآرا دارای چندین آپارتمانهای مسکونی، مانند ارکیده، نسترن، ناهید، نسیم دانش و آرین است.
محلهی تهران ویلا، نخستین تجربههای مدرنسازی
همسایهی دیوار به دیوار شهرآرا محلهای دیگر به نام «تهران ویلا» است. این گستره از باختر تهران، در بخش شمالی خیابان ستارخان دیده میشود و پایان آن به خیابان پاک شمالی میرسد. تهران ویلا را باید نخستین نمونهی شهرسازی نوگرای پایتخت دانست؛ هر چند به سرانجامِ از پیش اندیشیدهاش نرسید. آنچه برای این محله درنظر داشتند، سپستر در شهرک غرب ساخته شد.
در دههی بیست و نیمهی نخست دههی سی خورشیدی، جایی که اکنون محله تهران ویلا و خیابان ستارخان دیده میشود، بیابان بود و در آنجا کشاورزان سرگرم کاشت و برداشت گندم و یونجه بودند! تا آنکه در سال 1337 خورشیدی زمینی ورزشی در آن پهنه ساخته شد و با خیابانکشی پیرامون آن، نخستین سنگ بنای محلهی تهران ویلا گذاشته شد. هر زمین به قطعات 250 تا 300 متری بخشبندی شد. کسی که پیشگام ساخت و سازهای آن گستره شد، حسین زارع یزدی نام داشت. او به کمک شریک دیگرش، احمد اسلامی، زمینها را بخشبندی کرد و بیشتر آنها را به همشهریهای یزدیاش فروخت. بنیاد پهلوی هم بخشی از خانهها و سازههای این محله را ساخت.
برای آنکه محلهی نوسازی که شکل میگرفت، مدرن باشد، خانهها را به شکل ویلایی ساختند و هر واحد دو حیاط در دو سوی خود داشت. به همین سبب محله را تهران ویلا نامگذاری کردند.
تنها خیابان تهران ویلا تاج نام گرفت؛ همان خیابانی که اکنون ستارخان نامیده میشود. در سال 1353 با ساخت پُل تاج، خیابان را نیز آسفالت کردند. از دیگر بخشهای محلهی تهران ویلا، پارک آن است که در دههی پنجاه ساخته شده است. این پارک 15 هزار متر مربع پهناوری دارد.
* با بهرهجویی از: تارنماهای «بهسازه»؛ «همشهری آنلاین»؛ «جاده» و نیز شماره 28 مهر 1398 روزنامهی «همشهری».