; ?>; ?> تلاش کردم روایت زندگی شهدا کلیشه ای نباشد - مردم سالاری آنلاين
۰
يکشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۱۴

تلاش کردم روایت زندگی شهدا کلیشه ای نباشد

نویسنده کتاب «کوچه باران»: تلاش کردم برای روایت‌ زندگی شهدا در این کتاب نگاه کلیشه‌ای نباشد و به بعدهای دیگر زندگی شهدا نیز بپردازم و به همین دلیل زندگی شهدایی که در این کتاب‌ به آن‌ها پرداخته شده است روایت ساده‌ ۶۰۰ کلمه‌ای و روان دارد.
تلاش کردم روایت زندگی شهدا کلیشه ای نباشد
نویسنده کتاب «کوچه باران»: تلاش کردم برای روایت‌ زندگی شهدا در این کتاب نگاه کلیشه‌ای نباشد و به بعدهای دیگر زندگی شهدا نیز بپردازم و به همین دلیل زندگی شهدایی که در این کتاب‌ به آن‌ها پرداخته شده است روایت ساده‌ ۶۰۰ کلمه‌ای و روان دارد.
امیر اسماعیلی، نویسنده کتاب «کوچه باران» در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با اشاره به فرایند تهیه و انتشار این کتاب گفت: این فرایند در واقع از یک نذر برای شهدا نوشتن شروع شد که چهار سال پیش آغاز کردم؛ در این مسیر برای بعضی از زندگی‌نامه شهدایی که می‌خواندم یا شهدایی که به خانه‌هایشان سر می‌زدیم و با بستگانشان صحبت می‌کردیم روایت‌ها گاهی خیلی نزدیک به هم بود و در برخی مواقع روایت‌هایی حسی بودند که این بعد اغلب خیلی کمرنگ به آن پرداخته شده بود.
 
وی افزود:‌ در این زمینه همه تلاشم این بود که روایت‌ها را در یک قالب مینی‌مال و کوتاه بنویسم اما در عین حال بیشترین حرف و پیام را بتوانم در این روایت‌ها بیان کنم.
 
اسماعیلی درباره انتخاب شهدایی که در این کتاب به زندگی‌نامه آن‌ها پرداخته شده است، توضیح داد: در بسیاری از مواقع انگار شهدا من را برای نوشتن انتخاب می‌کردند و من هیچ فضا و مدل خاصی برای انتخاب‌ها نداشتم و از همه شهدا به مثابه شهید یعنی از شهید مدافع حرم، شهید دفاع مقدس، شهید انقلاب اسلامی تا شهدای حادثه سقوط جرثقیل در مکه در این کتاب روایت خواهید خواند.
 
وی با اشاره به روایت زندگی همسر جانبازی که در این کتاب آورده شده است، گفت: من او را به مثابه شهید آوردم زیرا ۲۳ سال است که از همسر جانبازش پرستاری می‌کند و در کل روایت زندگی شهدایی را آوردم که در محدوده زمانی خاصی نیستند و حتی روایتی که از زندگی دو شهید آتش‌نشان هم در این کتاب آورد‌ه‌ایم.
 
اسماعیلی با بیان اینکه جمع‌آوری و نگارش مطالب کلی کتاب اواخر سال گذشته به پایان رسید، عنوان کرد: من در فرایند جمع‌آوری و نگارش این کتاب با پدران و مادران شهدای زیادی صحبت کردم و حس می‌کنم همه مادران شهدا یک‌شکل پیر شده‌اند و همه آن‌ها هنوز منتظر هستند و با انتظار به در خانه نگاه می‌کنند که پسرشان برگردد و همین انتظار آن‌ها را پیر کرده است.
 
احتمال انتشار جلد دوم کتاب کوچه باران
وی با اشاره به بازخوردهایی که پس از انتشار کتاب در جامعه و فضای مجازی رخ داده است، گفت: بازخوردهای بسیار خوبی پس از چاپ کتاب در فضای مجازی و غیرمجازی گرفتم و ارتباط خوبی با کتاب برقرار شده است به طوری که اکنون شهدای بسیاری برای نوشتن زندگی‌نامه‌شان به من معرفی می‌شود و به این فکر افتادم که جلد دوم کتاب را آغاز کنم.
 
اسماعیلی افزود: تا قبل از انتشار این اثر هیچ برنامه‌ای برای جلد دوم کتاب نداشتم ولی زمانی که کتاب به ویترین کتابخانه‌ها رسید و نظرات و بازخوردها را دیدم به این فکر افتادم که ادامه داشته باشد.
 
وی با اشاره به تماس‌های خوانندگان کتاب برای معرفی شهدای جدید یادآور شد: کسانی که کتاب را خواندند تماس می‌گیرند و می‌گویند می‌خواهیم درباره شهیدمان بگوییم و برایمان بنویسی؛ به‌تازگی یک دختر شهید با من تماس گرفت و گفت پدر من ۳۳ سال پیش شهید شده است ولی تا الان هیچ چیزی درباره زندگی او وجود ندارد و دوست داشت که روایت زندگی او را بنویسم.
 
اسماعیلی با بیان اینکه برکت حضور شهدا را می‌توان در فضای کتاب و اثرات پس از انتشار آن مشاهده کرد، گفت: حتی من به‌تازگی با دو شهید مدافع حرم آشنا شدم که زندگی‌های عجیبی داشتند در این تماس‌ها به من رسید و به همین دلیل کارهای جلد دوم را آغاز کرده‌ام.
 
وی با بیان اینکه زندگی هر شهید در این کتاب طی ۶۰۰ کلمه روایت شده است، عنوان کرد:‌ به غیر از دو شهید مجید قربان‌خوانی  که شهید مدافع حرم بود و روایت‌های مطول‌تری دارد و در سه بخش تنظیم شده و شهید حسین لشکری که در دو بخش تنظیم شده است بقیه روایت‌ها یک بخشی هستند.
 
اسماعیلی با اشاره به تقدیم این کتاب به شهید قاسم سلیمانی گفت: من نگاه و عنایت ایشان را در این کتاب حس می‌کنم و آخرین روایت کتاب هم با زندگی شهید سلیمانی به پایان می‌رسد اما نگاهی که در این کتاب وجود دارد این است که شخصیت‌های این کتاب و روایت‌های آنان واقعی هستند و فقط نگاه داستانی به این روایت‌ها اضافه کرده‌ام و خوانندگان پس از خواندن این کتاب می‌توانند شبیه این افراد را در جامعه و اطرافیان خود بنویسند.
 
روایت زندگی شهدا را فراموش نکنیم
اسماعیلی همچنین درباره ضرورت نگارش کتاب درباره شهدا گفت: کارهایی که درباره شهدا انجام شده است نمی‌خواهم بگویم کاری نکردیم اما در خیلی از موارد کار حداقلی کرده‌ایم، شهید هیچ زمانی تمام نمی‌شود ما این روزها با شهدای متفاوتی مواجه هستیم و پزشکان و پرستارانی که در مبارزه با کرونا فعالیت می‌کنند شهید هستند.
 
وی ادامه داد: شهید همیشه هست، ناظر و حاضر است و ما شهدایی داریم که زندگی‌نامه‌ آن‌ها قابل بازخوانی و روایت برای نسل‌های مختلف است و قرآن هم تاکید کرده است که شهدا زنده هستند و آن‌ها در زندگی بازماندگان‌شان حضور دارند.
 
اسماعیلی با بیان اینکه البه اغلب نگاه کلیشه‌ای به زندگی و فضای شهدا می‌شود، عنوان کرد: در این کتاب تلاش کردم نگاهم کلیشه‌ای نباشد به بعدهای دیگر زندگی شهدا بپردازم و زندگی شهدایی که در این کتاب‌ به آن‌ها پرداخته شده است روایت ساده‌ای دارد و خیلی عجیب و غریب نیست و وقتی بیان می‌شود تلنگری به مخاطب می‌زند که خانواده یک شهید هنوز پس از سال‌ها با او زندگی می‌کنند و حضور او را حس می‌کنند.
 
به گفته وی، در این روایت‌ها می‌خوانیم که شهدا در میان خانواده‌هایشان حاضر هستند و حواسشان به آن‌ها هست و با آن‌ها ارتباط می‌گیرند. به عنوان مثال روایت مادر شهیدی را در این کتاب می‌خوانیم که در عالم خواب یکی از همسنگرهای قدیمی خود را اکنون دکتر شده است به مادرش معرفی و همان دکتر مادرش را عمل می‌کند.
 
اسماعیلی با بیان اینکه در جامعه ما نگاه به شهید حرمت نگه می‌دارند و به آن‌ها احترام می‌گذارند، گفت: نگاهی که به شهیددر جامعه ما وجود دارد و حداعلایی است که یک مرگ برد برد و تاجرانه است یعنی به جای اینکه یک مرگ طبیعی داشته باشد آن را با شهادت عوض می‌کند و هم اجر شهادت را دارد و هم رضایت خدا را.
 
وی تاکید کرد: شهدا با عزت و با حرمت هستند و احترامی که به یک خانواده شهید در محل گذاشته می‌شود بسیار شکوهمند است و ارتباطات دلی بسیاری با خانواده‌‌ها و شهدا برقرار می‌کنند و در زمینه معرفی آن‌ها به مردم نمی‌گویم کاری نکردیم اما کم کار کردیم و هرچقدر کار کنیم باز هم جای کار دارد.
 
اسماعیلی با بیان اینکه بسیاری از شهدای این کتاب سرداران جنگ نیستند که درباره آن‌ها گفته شده باشد، افزود:‌ بلکه بسیاری از این شهدا سن و سال کمی دارند. به عنوان مثال در کتاب شهیدی داریم که ۱۵ سالگی به جنگ رفته و ۲۱ سالگی شهید شده و جنازه‌‌اش برنگشته ولی پدر و مادرش هر هفته به سر مزار یک شهید گمنام می‌روند و حس درونی من می‌گوید که شاید این شهید گمنام پسر آن‌ها باشد.
 
وی در پایان بار دیگر تاکید کرد: ما در حال از دست دادن بسیاری از این مادر و پدرها به علت کهولت سن هستیم، بدون اینکه سراغ آن‌ها رفته باشیم، بدون اینکه درباره شهدایشان از آن‌ها پرسیده باشیم و خاطرات آن‌ها روز به روز کمرنگ می‌شود چون بیان نشده است و این‌ صدمه جبران‌ناپذیر است که سراغشان نرویم و درباره این معدن عظیم صحبت نکنیم.
 
کتاب «کوچه باران» در ۲۱۶ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به قیمت ۳۵ هزار تومان توسط نشر پرنده چاپ شده و به ویترین کتابفروشی‌ها آمده است.
کد مطلب: 132715
برچسب ها: امیر اسماعیلی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *