وضعیت مصرف بنزین بسیار هشدرآمیز شده است. چگونه میتوان مسأله بنزین را حل کرد؟
موضوع بنزین، مصرف آن، قیمت آن و حجم خیرهکننده قاچاق سوخت بار دیگر به یکی از مهمترین موضوعات روز تبدیل شده است. افزایش نرخ ارز باعث شده تا روزانه میلیونها لیتر بنزین به کشورهای همسایه که بعضاً قیمت بنزین در آنها ۱۰ برابرِ ایران است، قاچاق شود! در عین حالی، افزایش خیرهکننده مصرف بنزین در کشور باعث افزایش یارانهای شده است که دولت به بنزین اختصاص میدهد. محسن دلاویز، مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، گفته است که با ادامه روند کنونی مصرف بنزین، یارانه پنهانی که دولت باید برای بنزین پرداخت کند به ۴۵ میلیون دلار در روز میرسد. این بدان معناست که دولت باید
سالانه ۱۶.۴ میلیارد دلار،
یارانه پنهان به بنزین اختصاص دهد. با موضوع بنزین چگونه باید برخورد کرد و بهراستی آیا اختصاص یارانه پنهان ۱۶.۴ میلیارد دلاری در این شرایط اقتصادی و وضعیت ارزی و تحریمها، توجیهی دارد؟
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، پرونده بنزین یک بار دیگر در دولت و مجلس باز شده است و گزینههای مختلفی از بازگشت کارت سوخت، سهمیهبندی بنزین و چندنرخی شدن بنزین، تحت بررسی است. برخی گزارشها حاکی از این است که از میان گزینههای مختلف،
بازگشت کارت سوخت در دولت نهایی شده اما هنوز زمانی برای اجباری شدن استفاده از کارت سوخت شخصی مشخص نشده است.
افزایش شدید نرخ ارز باعث شده تا
قاچاق سوخت، افزایش قابل توجهی پیدا کند و این امر افزایش افسارگسیخته مصرف بنزین را در پی داشته است. میزان قاچاق روزانه بنزین در گزارشهای مختلف از ۱۰ تا ۲۰ میلیون لیتر عنوان شده است. در برخی از کشورهای همسایه، قیمت بنزین در حال حاضر بیش از ۱۰ برابر ایران است و بنابراین، سود بادآورده و البته فساد گستردهای در حال حاضر در قاچاق بنزین وجود دارد.
میانگین مصرف سوخت در تابستان امسال ۹۰ میلیون لیتر در روز بوده و برخی گزارشها حاکی از این است که در حال حاضر مصرف روزانه بنزین از
۱۰۰ میلیون لیتر فراتر رفته است. برای مبارزه با قاچاق سوخت، یکی از گزینههای جدی، احیای سامانه هوشمند و اجباری شدن استفاده از کارتهای هوشمند سوخت است. گرچه زمان اجرایی شدن این گزینه هنوز مشخص نشده، اما شواهد حاکی از آن است که در آینده نزدیک، استفاده از کارت سوخت، اجباری خواهد شد.
دونرخی شدن بنزین؛ موثر یا فسادزا؟
هنوز مشخص نیست که اجباری شدن استفاده از کارتهای سوخت، همراه با سهمیهبندی بنزین و چندنرخی شدن آن خواهد بود یا خیر. حمید گرمابی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس، گفته است که احتمالا عددی بین ۶۰ تا ۱۰۰ لیتر به عنوان سهمیه بنزین در نظر گرفته و مازاد بر آن با نرخ بیشتر محاسبه میشود که این نرخ دوم بیش از ۱۵۰۰ تومان است. با این حال، این موارد تاکنون بین دولت و مجلس، نهایی نشده است و در مرحله فعلی هنوز نمیتوان به آنها استناد کرد. سوالی که وجود دارد این است که آیا اساساً سهمیهبندی بنزین و دونرخی شدن آن موثر است یا خیر؟
تجربه چندنرخی شدن کالاها در ایران نشان داده است که همواره قیمتهای متفاوت، فسادزا بوده است. در شرایط فعلی کشور، خبرهای متعددی میشنویم که افراد زیادی از نرخهای چندگانه ارز سوءاستفاده میکنند و سودهای بادآورده بزرگی به جیب میزنند. تجربه دو نرخی شدن بنزین، در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد، تجربه موفقی نبود و افراد زیادی در آن دوره وجود داشتند که بنزین سهمیهای خود را که به دلیل نوع شغلشان (مثلاً راننده تاکسی بودن) به دست آورده بودند با قیمتهای نزدیک به قیمت آزاد بنزین میفروختند و فروش بنزین سهمیهای به نوعی به یک شغل (اصلی یا ثانویه) برای آنها تبدیل شده بود.
تجربه ثابت کرده است هنگامی که چندنرخی شدن یک کالا به یک رویه تبدیل میشود، با این که این رویه فسادزا است، اما حذف آن در آینده دشوار خواهد بود. گرچه به دلیل شرایط دشواری که در مصرف سوخت و قاچاق آن بهوجود آمده، دولت ممکن است نهایتاً سهمیهبندی بنزین و دونرخی شدن آن را بپذیرد، اما نباید فراموش کرد که این راهکار باید موقتی باشد؛ چرا که در میان مدت، مضراتاش بسیار بیش از منافع احتمالی زودگذر آن است.
علاوه بر این، افزایش نرخ ارزی در حدی بوده است که حتی با قیمت ۱۵۰۰ تومانی یا قیمتهای بالاتر برای هر لیتر بنزین هم قاچاق سوخت، جذابیت خواهد داشت. در واقع، قیمت سوخت در کشورهای همسایه بسیار بیشتر از نرخهای پیشنهادی برای قیمت آزاد بنزین است و بنابراین، احتمالاً این نرخها به تنهایی نتوانند از قاچاق ممانعت به عمل آورند.
راهحل درازمدت و تأثیرگذار در موضوع بنزین این است که قیمت بنزین در کشور واقعی شود و به قیمتهای جهانی نزدیک شود. واقعاً هیچ دلیلی برای اختصاص سالانه میلیاردها دلار یارانه پنهان به مصرف بنزین وجود ندارد. این یارانه را میتوان در بخشهای مولد اقتصاد کشور به کار گرفت. برای اینکه واقعیسازی قیمت بنزین حاصل شود و مردم نیز پذیرای آن باشند، راهی نیست جز این که همزمان با واقعی شدن قیمت بنزین، درآمدهای مردم هم واقعی شود و معادل ارزی درآمدها، با کشورهای همسایه، نظیر ترکیه، برابری کند. در کوتاهمدت هم نمیتوان امیدوار بود که به صرف ایجاد نظام سهمیهبندی و دونرخی کردن قیمت بنزین، مسأله قاچاق حل شود. شاید لازم باشد دولت به عنوان یک راهحل موقت برای شرایط جاری، تقاضا برای بنزین در استانهای مرزی را کنترل کند و از طریق کنترل مصرف سوخت و کنترل بیشتر مرزها، مانع از قاچاق سوخت در این حجم افسارگسیخته شود.