در پای کوهی که بیستون در بلندای آن خودنمایی می کند، از زمان شاه عباس صفوی کاروانسرایی ساخته شد که که میزبان زایران کربلا باشد. این کاروانسرا به همان صورت باقی ماند و در قرن معاصر گاه به عنوان زندان و گاه انبار گندم مورد استفاده قرار می گرفت تا اینکه در شهریور ماه سال گذشته پس از بازسازی کامل، به عنوان یکی از هتلهای زیرمجموعه گروه هتلهای لاله توسط رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری افتتاح شد تا به عنوان هتلی ۵ ستاره در نزدیکی شهر کرمانشاه و در محوطه ای باستانی، میزبان مسافران و گردشگران باشد.به دلیل موقعیت جالب و تصاویر زیبایی که از این هتل موجود بود تصمیم گرفتم در سفری به غرب کشور، هنگام بازگشت به تهران، یک شب در این هتل ۵ ستاره اقامت کنم. اما در همین اقامت متوجه شدم که گویی چندان توجهی به میزان کیفیت خدمات ارائه شده در هتلها به مسافران نمی شود و هتلی اسما ۵ ستاره است اما پذیرایی در آن حتی در حد یک هتل ۳ ستاره هم نیست.
هتل لاله بیستون به دلیل بافت سنتی، بسیار زیباست و اتاقهای آن هم به خوبی تجهیز شده است. اما جالب است که میزان مواد غذایی و حتی آب معدنی در داخل یخچال اتاق بسیار اندک و در حد یک هتل کوچک بود. شاید گفته شود که در صورت درخواست مسافران، امکانات به یخچال اضافه می شود اما حد استاندارد یک هتل ۵ ستاره برای پذیرایی کاملا مشخص است.
وضعیت رستوران هتل لاله بیستون بسیار بدتر بود به طوری که مجبور شدیم برای صرف وعده های غذایی ناهار و شام در یک مکان مناسب، دوباره به کرمانشاه برگردیم و در هتلی دیگر غذا صرف کنیم! شاید باور نکنید که در هتلی ۵ ستاره، تنها ۲ نوع غذا برای مسافرانی که در بین آنها مسافران خارجی علاقه مند به بافت سنتی کشورمان هم حضور داشتند صرف می شد. البته مسوول پذیرش هتل – چون حتی مدیر هتل یا مدیر داخلی هم در آن هتل ۵ ستاره مستقر نبودند که بتوان به آنها انتقاد کرد – مدعی بود که سرآشپز تصادف کرده و به همین دلیل تنوع غذایی کم شده ولی آیا این توجیه مناسبی برای پذیرایی از مسافرانی است که در هتلی دور از شهر اقامت گزیده اند و طبیعتا نیاز به وعده های غذایی مناسب، آن هم در مجاورت شهری مثل کرمانشاه دارند که غذاهایی معروف مثل دنده کباب و خورش خلال بادام دارند؟ ضمن اینکه صرف وعده غذایی صبحانه در هتل لاله بیستون نشان داد عدم حضور سرآشپز در آن روز هم صرفا یک توجیه بوده است.
وعده صبحانه بسیار ساده تر از یک هتل دو ستاره بود. پنیر و خیار و گوجه، کره و مربا و عسل و نیمرو مجموع پذیرایی این هتل ۵ ستاره از مسافران برای صبحانه بود. بدتر آنکه ابتدا نان هایی بیات و کهنه بر سر میز آوردند و وقتی نان های کهنه تمام شد، نوبت به نان های تازه رسید که البته اغلب، صبحانه خود را تمام کرده بودند. بدین ترتیب نه تنها امکانات پذیرایی در حد یک هتل ۵ ستاره نبود، بلکه همان پذیرایی مختصر هم به بدترین شیوه ممکن در اختیار میهمانان قرار می گرفت.
البته تمامی این موارد هنگام ترک هتل به مسوول پذیرش هتل تذکر داده شد که البته طبیعتا چون مدیر یا مدیر داخلی یا مسوول دیگری در هتل نبود، امکان دریافت پاسخی قانع کننده هم نبود. تنها راهی که باقی ماند رسانه ای کردن این موضوع بود تا شاید از این طریق مسوولان هتل لاله بیستون و مجموعه گروه هتلهای لاله که در امر هتلداری چندان هم بی سابقه نیستند، کمی به شیوه ارائه خدمکات در هتل لاله بیستون توجه و در آن بازنگری کنند و مهمتر از آن مسوولان سازمان گردشگری که یک سال پیش این هتل توسط رییس این سازمان افتتاح شده، به این نکته توجه کنند که آیا خدمات ارائه شده در هتلها مطابق با ستاره هایی که به آنها می دهند است و آیا اصلا بر این موضوع نظارتی صورت می گیرد و اگر امکانات ارائه شده به مسافران در این حد نیست، آیا نباید با مسوولان این هتلها برخورد کرد یا ستاره های آنها را کاهش داد تا مسافران با پرداخت هزینه ای به مراتب کمتر و توقع دریافت خدمات یک هتل ۳ ستاره به این هتل مراجعه کنند؟
امید که مسوولان هتل لاله بیستون و گروه هتلهای لاله برای این انتقادات پاسخی داشته باشند و مسوولان سازمان گردشگری نیز این موضوع را مورد بررسی قرار دهند.
یکی از میهمانان هتل لاله بیستون
منبع : روزنامه مردم سالاری