«بيش از نيمياز اموال سازمان تامين اجتماعي در دولت قبلي به يک فرد واگذار شده بود.» اينها بخشي از صحبتهاي مرتضي نوربخش رئيس سازمان تامين اجتماعي است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، همين چند روز پيش بود که رسانهها خبري را منتشر کردند که سعيد مرتضوي در زمان رياستش بر اين سازمان 138 شرکت را به نام بابک زنجاني کرده است. اين يعني سوءاستفاده آشکار از منصب. اگر پاي صحبت بعضي از مديران برکنار شده تامين اجتماعي در دوره احمدينژاد بنشينيد، هر کدام دل پري دارند که نشان ميدهد در زمان احمدينژاد در بسياري از موارد، او بوده که به جاي مديران تصميم گرفته است. اين حرفها نشان ميدهد نه مرتضوي چندان در دخل و تصرفها در تامين اجتماعي نقش داشته و نه جابه جاييهاي غيرمعمول مديران اين سازمان در آن هشت سال، دليل سادهاي داشته است. در تمام مدت بعد از برکنار شدن سعيد مرتضوي از رياست تامين اجتماعي تا امروز تمام شاهکارهايش در اين سازمان سر زبانهاست. اما با نگاهي دقيقتر متوجه ميشويم در واقع مشکل از مرتضوي يا ديگراني که بر صندلي رياست اين سازمان تکيه ميزدند، نبود. مشکل رئيس دولت بود. رئيسي که در همان روزهاي اول کارياش از درآمدزا بودن اين سازمان اطلاعات دقيق داشته است.
تغييرات بيسابقه در تامين اجتماعي
نام تامين اجتماعي با نام شستا عجين است. ناميکه از ترکيب حروف اول «شرکت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي» شکل گرفته است و بيش از دو دهه در امر سرمايهگذاري تجربه دارد. عمده سهامداران اين شرکت چندين ميليون عضو تأمين اجتماعي هستند که به نظر ميرسد در دولت احمدينژاد از سودها و ارقام ميلياردي آن، سهم چنداني به آنها نرسيد! از دلايل مهم عزل و نصبهاي فراوان در دولت احمدينژاد اختلافات در زمينه کاري شستا و صندوق تامين اجتماعي ميدانند. يکي از مديران عزل شده اين سازمان در دوره رياست جمهوري احمدينژاد دليل برکنارياش را چيزي خوانده که از آن به سوءاستفاده از منابع مالي اين سازمان ياد ميشود. که معناي کلياش ميشود اينکه رئيس دولت اجازه دخل و تصرف در منابع اين سازمان داشته است. براساس اين گفتهها، احمدينژاد خوب ميدانسته شستا شرکتي ثروتمند است. حتي بر اساس گفتههاي داوود مددي ميخواسته اين سازمان تغيير فرم پيدا کند و به شکل ديگري نمود يابد. اما به خواستهاش نميرسد ولي براي هميشه در قوانين ساختارياش تغييراتي را ايجاد کرد. اين نشان از توجه ويژه رئيس دولت به اين سازمان دارد. معروف است که ميگويند احمدينژاد مديراني را که با او همراه نبودند تغيير ميداد مديراني که نميخواستند تمام شيوههاي او را چه قانوني و چه غيرقانوني و چه منطقي و غيرمنطقي اجرا کنند. پس شايد تا حدي بشود تغيير مديران اين سازمان عريض و طويل را هم توجيه کرد. مددي در مصاحبهاي گفته است: «من فکر ميکنم که اين عزل و نصبها به اين دليل است که در دولت نهم و دهم، ديدگاهها به يک مدير، ديدگاه مناسبي نيست و مديران صرفا عواملي فرمانبردار تلقي ميشوند. اطاعت از اوامري که براي مثال ميگويد اين مبالغ را به اين امور اختصاص دهيد يا از اين محل برداشت کنيد.» اين حرف تا حد زيادي ابهامات را شفاف ميکند!
1000 ميليارد تومان تخلف در شستا
با يک حساب ساده و با مراجعه به سايت تامين اجتماعي از سال 1329 تا 1384، 25 نفر صاحب موقت صندلي رياست اين سازمان بودند که به صورت ميانگين ميشود 2 تغيير در 4 سال رياست جمهوري هر فرد اما احمدينژاد با رکوردي بيسابقه در هر دورهاش، يه تغيير داشته است به طوري که يکي از مديرانش حتي دو ماه هم بر سر کار نماند! وقتي به حافظه تاريخي مان رجوع کنيم يادمان ميآيد که موضوع تحقيق و تفحص از شستا و سازمان تامين اجتماعي در مجلس هشتم مطرح شد. مجلسي که دوسال بعد از روي کار آمدن احمدينژاد تشکيل شد. طرح اين موضوع در دو سال ابتدايي مجلس مطرح شد. رئيس کميته تحقيق و تفحص اين سازمان بعد از دو سال از شروع تحقيق، با اعلام تخلف 1000 ميليارد توماني در 150 شرکت زيرمجموعه اين سازمان گفت: «چالشهاي پيش رو در اين پرونده آنقدر زياد است که بنده با وجود اينکه دو دوره نماينده مجلس شوراي اسلامي بودهام در اين هشت سال هيچ موردي مانند تحقيق و تفحص از سازمان تامين اجتماعي اين چنين سياسي نشده بود.» هيمنجا بود که مشخص شد بعضي از شرکتهاي زيرمجموعه به مدت 60 سال هيچ نظارتي از طرف سازمانهاي مربوطه نداشتند و همين باعث شده بود دستشان براي هرگونه تخلفي باز باشد. به عبارتي رئيس کميته تحقيق اعلام کرد که يکي از بزرگترين شرکتهاي سرمايه گذاري دچار فساد مالي است! اين درحالي است که شستا از 300 شرکت تشکيل شده است. بد نيست بدانيد تحقيق و تفحص از سازمان تأميناجتماعي از زمان مديريت ذبيحي آغاز شد و در اواسط دوران رحمتاله حافظي پايان يافت. ميگويند اگر مديري اراده نکند، تخلفي صورت نميگيرد.
بد نيست بدانيد 6 مدير احمدينژادي چه کساني بودند و هرکدام چرا از کارشان برکنار شدند:
داوود مددي
بعد از تغيير دولت و چرخش اصلاحطلبي به اصولگرايي، يکي از سازمانهاي تحت تاثير قرار گرفته، سازمان تامين اجتماعي بود. براي همين بود که غلامرضا سليماني رفت تا صندلياش را به داوود مددي بدهد. مددياي که از همرزمان دوران جنگ احمدينژاد بود براي اين سمت در نظر گرفته شد. گرچه همه تصور ميکردند او قرار است وزير رفاه شود. مددي همچنين باجناق زريبافان است. زريبافاني که از مديريتش بر بنياد شهيد هنوز با بدي ياد ميشود. گرچه اختلاف سليقهها با احمدينژاد و وزير رفاه باعث برکناري او شد اما بد نيست بدانيد برادرزاده اش عليرضا مددي رئيس سازمان تربيت بدني و در زماني مديريت او تخلف مالي بزرگي رخ داد که جزو تخلفات مشهود دوره رياست جمهوري احمدينژاد است. مددي يک ماه بعد از روي کار آمدن از طرف وزير رفاه يعني پرويز کاظميبرکنار شد. مشکل بر سر عزل و نصبها در شستا بود! اما با وساطتهاي رئيس جمهور بر طرف شد و مددي به کارش برگشت. بعد از آن دومين بار همين مشکل به وجود آمد و اينبار کار به وساطت زريبافان رسيد. اين اتفاق بعد از استعفاي وزير رفاه صورت گرفت. بعد از او، مددي با عبدالرضا مصري وزير جديد رفاه هم سازش نداشت. و اين بار هم کار به برکناري رسيد. اما اينبار مصري کاري کرد که ديگر پا در ميانياي نباشد و سريع، مراسم توديع و معارفه را برگزار کرد.
حسينعلي ضيايي
عبدالرضا مصري پس از حذف مددي، حسينعلي ضيايي، رئيس سابق سازمان بازنشستگي کشور را جايگزين او کرد تا ضيايي از سازمان بازنشستگي به تامين اجتماعي منتقل شود؛ اما مسندنشيني ضيايي نيز در تامين اجتماعي به دو سال نکشيد؛ ضيايي در اسفند 1387 از سمت خود برکنار شد اما روزي که رسانهها در حال تنظيم خبر برکناري ضيايي بودند، وي در دفتر کار خود مشغول به کار بود؛ چرا که هنوز هيچ اطلاعي از برکناري خود از سوي عبدالرضا مصري نداشت. البته اين موضوع هنوز جاي سوال است که مصري ضيايي را برکنار کرد يا احمدينژاد! رشد قابل توجه بيمهشدگان و انتشار روزنامه خورشيد دو اقدام جنجال برانگيز در زمان مديريت کوتاه ضيايي بر سازمان تامين اجتماعي بود. اما در نهايت پس از کش و قوسهاي فراوان تعطيل شد. در پي شتاب گرفتن روند تصويب اساسنامه جديد سازمان تامين اجتماعي به موجب ماده 17 قانون نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي، زمزمههاي برکناري ضيايي و ساير اعضاي هياتمديره اين سازمان هم مطرح شده بود. گفتني است ضيايي يک اصولگراي معتدل است که رابطه بسيار نزديکي با آيتالله هاشمي رفسنجاني و اصولگرايان معتدل دارد و انتصاب او در پست مديرعامل تامين اجتماعي به واسطه رفاقت با عبدالرضا مصري بود نه نزديکي با احمدينژاد!
علي ذبيحي
علي ذبيحي در حالي با حکم وزير به تامين اجتماعي رفت که پيش از اين تماميزمزمههاي خبري از حضور پرويز فتاح در اين کرسي حکايت داشت. اما با اين وجود رسانهها با يک غافلگيري از سوي دولت مواجه شدند و در نهايت علي ذبيحي، سياست مدار اصولگرا نزديک به محمود احمدينژاد به عنوان مدير عامل جديد تامين اجتماعي، منصوب شد. او در 12 اسفند 87 و پس از حرف و حديثهاي فراوان بر سر چرايي عزل حسينعلي ضيايي به محل جديد کار خود آمد تا به تبع آن تامين اجتماعي نيز شاهد تغيير مديريتي گسترده اي در بدنه خود باشد. با وجود اين تغييرات گسترده، تعطيلي موسسه آتيه و همچنين تعطيلي موسسه پژوهش تامين اجتماعي، باز هم ذبيحي نتوانست جاي پاي خود را در تامين اجتماعي محکم کند؛ چرا که اين بار او با صادق محصولي، مرد اثرگذار کابينه به اختلاف سليقه خورده بود. با اين وجود نکته جالب در اين تنشها آن است که علي ذبيحي مسئول استاني ستادهاي انتخاباتي محمود احمدينژاد در انتخابات بود و مقاومت رئيس جمهور در برکناري وي باعث شد تا صادق محصولي چند روزي در محل کار خود حاضر نشود؛ به اين ترتيب مسير جديدي با عنوان «خانهنشيني» در دولت پايهگذاري شد تا در نهايت ذبيحي نيز با صندلي بزرگترين سازمان بيمهاي کشور خداحافظي کند. ذبيحي همچنين عضويت در شوراي مرکزي جمعيت ايثارگران و جامعه اسلامي مهندسين را در کارنامه کاري خود دارد و در آن زمان مقام مشاورت رييس جمهور را نيز يدک ميکشيد؛ تمامياين موارد به انضمام فعاليت او در ستاد انتخاباتي محمود احمدينژاد بيش از آنکه او را مديري اجرايي نشان دهد چهرهاي سياسي از او تصوير ميکند.
رحمتالله حافظي
با برکناري علي ذبيحي که البته جنجالها و چالشهاي فراواني را نيز به دنبال داشت، رحمتالله حافظي مرداد ماه سال 1389 به ساختمان تامين اجتماعي پا گذاشت؛ در زمان مديريت حافظي بر تامين اجتماعي بود که طرح تحقيق و تفحص از سازمان تامين اجتماعي آغاز شد و حاشيههاي فراواني نيز به دنبال داشت. اين طرح که پيگيري آن بيش از حد معمول طول کشيد، از تخلف مالي هزار ميليارد توماني در 150 شرکت زير مجموعه سازمان بازنشستگي و شستا خبر ميداد. اخبار اين تخلف مالي و جلوگيري از ادامه کار تحقيق و تفحص تا جايي پيش رفت که سر انجام شيخالاسلامي، وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعي متقاعد شد تا حکم خداحافظي رحمتالله حافظي و تيم همراهش از تامين اجتماعي را امضا کند. حافظي در دوران مسئوليت خود با مشکلاتي از جمله عدم پرداخت بدهيهاي دولت به سازمان مواجه بود. او بر سر اجراي قوانيني از جمله ماده 25 نوسازي صنايع و بازنشستگي پيش از موعد، اجراي معافيت بيمهاي کارفرمايان در راستاي اجراي قانون برنامه پنجم توسعه و نيز اجراي مصوبات سفرهاي استاني با شيخالاسلاميدچار اختلاف شد و همين موضوع باعث برکناري او در ديماه 1390 شد. او اين روزها ساکن صندلي شوراي شهر تهران است.
سيدمجيد موسويان
بعد از برکنار کردن حافظي، تامين اجتماعي مدتي با سرپرست اداره شد. سيدمجيد موسويان از اعضاي هياتمديره سازمان براي مدتي کوتاه بين ديماه 1390 تا اسفندماه همان سال، هدايت سازمان را برعهده گرفت تا شيخالاسلامي بتواند مديرعامل مناسبي براي سازمان پيدا کند. موسويان پيش از اين، مديرعامل صندوق بيمه اجتماعي روستاييان و عشاير، عضو شوراي معاونان وزارت رفاه و تامين اجتماعي، عضو شورايعالي اطلاعرساني وزارت رفاه و تامين اجتماعي، عضو کارگروه رفع همپوشانيهاي بيمهاي کشور، عضو شوراي برنامهريزي راهبردي حوزه رفاه و تامين اجتماعي و رييس کميته تخصصي صندوق بيمه اجتماعي روستاييان و عشاير، عضو ستاد هماهنگي هدفمند کردن يارانهها، عضو مرکزي تکريم بازنشستگان و سالمندان کشور، عضو ستاد اصلاح الگوي مصرف وزارت رفاه و سازمانهاي تابعه، عضو شوراي سياستگذاري و برنامهريزي بنياد بينالملل غدير وزارت رفاه، عضو هياتمديره صندوق تامين اجتماعي بود.
سعيد مرتضوي
آخرين روزهاي سال 90، سعيد مرتضوي از سوي شيخالاسلامي، وزير کار، رفاه و امور اجتماعي وقت، به تامين اجتماعي رفت تا هم آخرين مديرعامل تامين اجتماعي در دولت احمدينژاد باشد و هم پرحاشيهترين و جنجالآفرينترين مديرعامل تامين اجتماعي شود. او در دوره احمدينژاد توانست با توجه به مشکلات و حاشيههايي که بهوجود آمده بود، از استيضاح وزير کار، حکم ديوان عدالت اداري و سازمان بازرسي کشور مبني بر غيرقانوني بودن رياست او در تامين اجتماعي همچنان در تامين اجتماعي بماند. او قبل از تامين اجتماعي، سمتهاي زيادي داشت. از جمله اينکه او قبلا، قاضي دادگاه مطبوعات و دادستان تهران از سال 1381 تا هفتم شهريور 1388 بوده است. از اتفاقاتي که در دوره او افتاد همه مطلع هستند. تازگيها خبر رسيده است که بيش از نيمياز داراييهاي تامين اجتماعي توسط مرتضوي به بابک زنجاني واگذار شده است. از اثرات مثبتي که در دوره مرتضوي در تامين اجتماعي اتفاق افتاد اين بود که به گفته کارشناسان، سرانجام احمدينژاد قبول کرد که دولت به تامين اجتماعي بدهکار است!
با يک بررسي اجمالي از روساي تامين اجتماعي به اين موضوع ميرسيم که مشکل اصلي تامين اجتماعي در سالهاي 84 الي 92 خود احمدينژاد بوده است و در بين 6 رئيس تامين اجتماعي دولت نهم و دهم افراد پاکدستي نيز وجود داشته که نمونه بارز آن حسينعلي ضيايي است.