سال گذشته در چنين روزهايي چشمها به وين دوخته شده بود. مذاکرات هستهاي سخت و فشرده در جريان بود و خبرهاي منتشره ميگفت اين آخرين دور مذاکرات است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، هتل کوبورگ محلي بود که مذاکرهکنندگان روزهاي سختي را در آن سپري ميکردند. گاه خبرهايي از فريادهاي وزير خارجه کشورمان به گوش ميرسيد و گاه از کارشکنيهاي فرانسه و روسيه اخباري منتشر ميشد. کوچکترين خبر از وين بيم و اميد را در دلها ايجاد ميکرد. از يک طرف تحريمها تاثير غيرقابل انکاري بر اقتصاد ايران گذاشته بود و حسن روحاني در تبليغات انتخاباتي خود وعده داده بود مشکلات هستهاي را حل کند. طرف ديگر جامعه جهاني بود که ادامه تحريمها و تنش در روابط با ايران را چندان مناسب نميديد.
سازمان ملل از غنيسازي اورانيوم ايران احساس خطر ميکرد و به دنبال آن بود که به هر شکل نظارتهاي لازم را بر عملکرد ايران در زمينه اعمال کند. دولت اوباما نيز برخلاف دولت بوش به دنبال خاورميانهاي آرام بود و خوب ميدانست ايران ميتواند نقش زيادي در آرامش خاورميانه داشته باشد.
مجموعه اين عوامل و عوامل ديگر موجب شد برجام به نتيجه برسد. حال بعد از گذشت يک سال از توافق هستهاي با تماميفراز و فرودهاي اجراي برجام ميتوان به توفيقات حاصل از برجام اشاره کرد. به طوري که در چندماه گذشته هيئتهاي ديپلماتيک و اقتصادي فراواني به تهران آمدند که نويدي است براي بهبود اوضاع در سايه توافق هستهاي.
ديپلماسي بالکن
«من دوستان و مشاوران رسانهاي چه در داخل کشور و چه در خارج داشتم و با مشورت با آنها تصميم گرفتم برخي مواقع به بالکن بيايم و پيام خود را منتقل کنم. با توجه به اينکه طرف مقابل، مقابل کوبورگ تريبون نصب ميکردند و صحبت ميکردند، طبيعتا خوب نبود که ما هم بخواهيم تقليد کنيم. در نتيجه تصميم گرفتيم از ابتکار بالکن استفاده کنيم و از آنجا موج رسانهاي که ميخواهيم را در روند مذاکرات ايجاد نماييم.»
اين شگرد ظريف چنان موثر افتاد که بسياري از خبرنگاران در آن محل مستقرشده بودند و هر لحظه منتظر اخبار جديدي بودند. حضور ظريف در بالکن چنان موثر افتاده بود که حتي گاهي در بالکن حضور مييافت و تنها لبخند ميزد و همين لبخند هم خبرساز ميشد! گاهي هم خبرهايي از مذاکره ميداد که دست طرف مقابل را رو ميکرد.
يکي ديگر از زيرکيهاي وزير خارجه کشورمان در اين مذاکرات استفاده هوشمندانه وي از فضاي مجازي بود. ظريف با پياميدو جمله اي در توييتر کنفرانس خبري يک ساعته جان کري را تحت تاثير قرار ميداد. اين شگردهاي ظريف تا جايي موثر افتاد که پس از دستيابي به توافق بسياري از تحليلگران از ديپلماسي جديد ظريف سخن گفتند.
تاريخي که عوض شد
پس از دستيابي به توافق هستهاي اصطلاح «روز تاريخي» در صحبتهاي مذاکره کنندگان به چشم ميخورد. تاريخي بودن اين توافق از چند جنبه مطرح است. اين اولين بار پس از حدود چهار دهه بود که وزير خارجه ايران رو در رو با وزير خارجه آمريکا مذاکره ميکرد. در واقع پس از مذاکراتي که دو کشور در مورد نحوه تحويل دادن مسئولين سفارتخانه آمريکا در جريان حمله به سفارت در سال 57 داشتند، اين اولين مذاکره صلح آميز ميان ايران و آمريکا بود. از طرف ديگر ميتوان گفت اين اولين بار بود شش قدرت بزرگ دنيا نه براي تحميل خواستههاي خود بلکه براي مذاکره پاي ميز نشستند. اينکه ايران در برابر شش قدرت بزرگ دنيا توان چانه زني داشته باشد و براي دستيابي به امتيازات مورد خواسته خود بجنگد مسئلهاي نيست که بتوان به راحتي از کنار آن گذشت.
برجاميان و نابرجاميان
از سويي ديگر هم ميتوان اين توافق را نقطه عطفي در روابط بينالملل دانست. اين توافق نه تنها روابط سياسي بين کشورها را دستخوش تغيير کرد و نشان داد کشوري در حال توسعه هم ميتواند منافع خود را در مقابل کشورهاي پرقدرت مطالبه کند؛ بلکه در سياست داخلي کشورها هم تاثير خود را گذاشت. در سياست داخلي ايران و آمريکا برجام به ميزاني براي سنجش سياسيون تبديل شده است. در انتخابات مجلس ايران يکي از مواردي که هر يک از کانديداها در تبليغات خود ذکر ميکردند، موضعشان نسبت به برجام بود.
هر کدام از کانديداهايي که حمايت خود را از برجام اعلام ميکرد به طور ضمني خود محبوبيتي براي خود در ميان مردم ميساخت. اما اين مسئله محدود به ايران نيست. در آمريکا نيز حمايت يا عدم حمايت از برجام نقش موثري در تفکر مردم در مورد سياسيون دارد تا جايي که موضع نمايندگان نسبت به توافق هستهاي نقش خاصي در انتخاب شدنشان دارد.
فصل 7 منشور ملل متحد
تا پيش از توافق هستهاي، شوراي امنيت نگرانيهايي در مود فعاليتهاي هستهاي ايران داشت. عدم شفافسازي ايران در اين زمينه و غنيسازي 20 درصد ايران موجب شده بود شوراي امنيت بهانهاي براي مخالفت گسترده با فعاليتهاي ايران داشته باشد. هنگاميکه کشوري ذيل فصل هفت منشور ملل متحد قرار ميگيرد به اين معنا است که براي صلح و امنيت جهاني خطرناک تلقي شده است.
منشور ملل متحد به کشورهاي ديگر اجازه ميدهد از دو طريق عليه کشور مذکور اقداماتي انجام دهند. يکي تحريم اقتصادي کشور است و اگر موثر واقع نشد شوراي امنيت ميتواند دستور حمله نظاميبه آن کشور را صادر کند. تحريم اقتصادي يکي از رايج ترين ابزاري است که دراين سالها شوراي امنيت عليه کشورها به کار گرفته است. ايران هم تا پيش از برجام طبق فصل هفت منشور مشمول تحريمهاي اقتصادي گسترده شده بود.
فارغ از تاثيرات اقتصادي تحريمها، افکار عموميمردم دنيا نيز نسبت به کشوري که سازمان ملل آن را مخل صلح و امنيت دنيا ميداند ديد مثبتي ندارند. اما پس از خروج ايران از ذيل فصل هفت منشور و خروج ايران از انزواي اقتصادي، افکار عمومينيز نسبت به ايران ديد بهتري پيدا کرد. به جرات ميتوان گفت تاثير بهبود ديد مردم دنيا به اندازه لغو تحريمها مهم است.
وقتي مردم دنيا کشوري را به عنوان «تروريسم» بشناسند، بيشک آن کشور را براي گردشگري انتخاب نميکنند. يا حتي دولت خود را براي برقراري روابط با آن کشور مورد مذمت قرار ميدهند. نقش جامعه مدني را نميتوان در کشورهاي اروپايي ناديده گرفت، به اين جهت است که افکار عمومينسبت به يک کشور نقش بسيار مهميپيدا ميکند. اين امر را ميتوان به وضوح در نامه اي که 75 نفر از سياستمداران، ديپلماتها، فرماندهان نظاميو دانشگاهيان آمريکا خطاب به اوباما نوشتهاند، مشاهده کرد.
رابطه با ايران براي آمريکا لازم است
تارنماي آمريکايي پوليتيکو خبر داد که در آستانه 23 تير و سالگرد تصويب برجام، 75 نفر از سياستمداران، ديپلماتها، فرماندهان نظاميو دانشگاهيان آمريکا از رئيسجمهوري اين کشور خواستند تا روابط نزديکتري با ايران برقرار کند.
پوليتيکو خبر داد که اين نامه را بيش از 75 چهره مطرح دموکرات و جمهوريخواه امضا کردند و در آن توافق هستهاي را ستوده و از اوباما خواستند تا ايران و آمريکا را به يکديگر نزديکتر نمايد. گروه «پروژه ايران» (The Iran Project) که در زمينه بهبود روابط ايران و آمريکا فعاليت ميکند باني نگارش اين نامه است. برخي از سناتورهاي بازنشسته نيز از جمله امضاکنندگان اين نامه هستند. ژنرال مريل مک پيک فرمانده پيشين نيروي هوايي و لئون کوپر و بِرتون ريکتر برندگان جايزه نوبل نيز اين نامه را امضا کردهاند.
بخشي از اين نامه بدين شرح است: «آمريکا بايد سياستهايي را در پيش گيرد که به افزايش احتمال همکاري با ايران منجر شده، رويارويي را کاهش دهد و بر اقدامهاي ايران در منطقه تاثير گذارد. به دليل بلاتکليفي سياسي سال پيش رو در هر دو کشور، فرصتهاي سنجش آمادگي ايران براي همکاري مستقيم با آمريکا محدود است ولي ارتباط با ايران بايد از جمله اهداف درازمدت دولت آمريکا باشد.»
امضاکنندگان، طرحي سه مادهاي را براي تشکيل «ساختار نظاممند» در ارتباطات فعلي ايران و آمريکا مطرح کردند. «امکان ارتباط فوري» ميان دو دولت براي پرهيز از سوءتفاهم و تشديد مناقشات و برقراري «مجراي مستقيم و دائميدوجانبه» ميان وزارت خزانهداري آمريکا و بانک مرکزي ايران به منظور بررسي مشکلات پيرامون برداشته شدن تحريمها از جمله اين پيشنهادها است.
پوليتيکو نوشت: امضاکنندگان نامه از رئيسجمهوري آمريکا درخواست نکردند که روابط دوجانبه را از سر گيرد، اما اوباما ترغيب شده تا «مجراي ديپلماتيک مستقيم در سطح معاونت» را برقرار کند تا رئيسجمهوري آتي بتواند بدون نياز به ديدارهاي ظريف و کري، بر ايران اعمال نفوذ نمايد.
امضاکنندگان نامه مدعي شدند: اگر آمريکا از ايران دوري جويد، منافع واشنگتن در خاورميانه به خطر ميافتد و ممکن است که مناقشات علني آمريکا در منطقه افزايش يابد. چالش ناشي از تعلل ايران براي مذاکره با آمريکا در موضوعهايي فراتر از توافق هستهاي نيز مطرح است و از رئيسجمهوري آمريکا ميخواهيم تا هرگونه بهبود روابط با ايران را در کنار اطمينان بخشي آمريکا به اسرائيل و کشورهاي خليج فارس که متحدين آن در منطقه هستند، دنبال کند.
در نهايت نويسندگان نامه معتقدند: به سود آمريکا است تا در مورد موضوعهاي مورد علاقه طرفين همکاري نزديکتري با ايران داشته باشد. «با وجود تماميمخاطرات، آمريکا به رابطه بيشتر و نه کمتر با ايران نياز دارد.»
چه چيزي عوض شده است؟
همان طور که ويرانيها يک شبه اتفاق نميافتد، ساختن هم زمان مورد نياز خود را ميطلبد. انزواي اقتصادي ايران در طول دو دهه مانعي براي رشد اقتصادي کشور بوده است. نميتوان انتظار داشت تنها با گذشت چند ماه از اجرايي شدن برجام دو دهه تحريم جبران شود و اقتصاد ايران به يک باره روزهاي خوشي را تجربه کند. از يک سو بايد گفت کشورهاي ديگر به هر حال منافع ملي خود را در نظر ميگيرند و از سوي ديگر هنوز براي مشاهده تاثير کامل برجام زود است. البته برجام تنها بر تحريمهاي هستهاي تاثير گذاشت و تحريمهاي حقوق بشري و ... همچنان به قوت خود باقي هستند و اين خود مانعي براي گشايش کامل فضاي اقتصادي است.
رييس کميسيون توسعه صادرات اتاق بازرگاني ايران معتقد است در يک سالي که از امضاي توافق هستهاي و برجام ميگذرد، رفع تحريمهاي نفتي مهمترين دستاورد اقتصادي بوده است. اما اين همه چيز نيست. ايران پس از برجام قراردادهاي اقتصادي وسيعي با کشورهاي ديگر منعقد کرد که تاثير اصلي آنها در چند سال آينده قابل مشاهده است.
بهبود صنعت بيمه
از ديگر تاثيرات قابل مشاهده برجام، تاثير در صنعت بيمه است. آمار بيمه مرکزي نشان ميدهد که با قطعي شدن برجام، حدود 300 نفر در قالب 160 هيات بيمه اي از کشورهاي مختلف تمايل خود را براي حضور در بازارهاي ايران به طور رسمي اعلام کردند که در اين زمينه قرارداد اتکايي با يکي از بيمهگران اروپايي منعقد شده است.
«مينا صديق نوحي» معاون اتکايي بيمه مرکزي از افزايش30 درصدي واگذاري در بازارهاي بينالمللي در سال جديد خبر داده و گفته است: با تحولات جديدي که در روابط ايران و کشورهاي اروپايي ايجاد شده، نزديک به 100 درصد قرارداد مازاد خسارت رشته باربري و کشتي در سال جديد به طور مستقيم و توسط چند «بروکر» اتکايي در سطح بينالمللي توزيع شد که يک شرکت بيمه اتکايي اروپايي با رتبه از موسسه s&p براي نخستين بار پس از تحريمها 15 درصد از اين قرارداد، سهم پذيرفته است.
تاکنون بيمه گراني از کشورهاي انگليس، سوئيس، آلمان، اسلووني، الجزاير و ... براي برقراري فعاليت بيمه اي با ايران اعلام آمادگي کردند و شرکتهاي ساچه ايتاليا و هرمس آلمان که از بزرگترين شرکتهاي فعال در زمينه پوشش بيمه اعتباري هستند، همکاري خود را با ايران آغاز کردهاند.
اين شرکتها به عنوان تسهيل صادرات کالا و خدمات از دولتهاي متبوع خود، خدمات را ضمانت و در زمينه تامين منابع مالي آن اقدام ميکنند. برهمين اساس در قالب توسعه روابط تجاري و اقتصادي ايران و اروپا، شرکت ساچه سرمايهگذاري هنگفتي باهدف ضمانت صادرات کالا از اروپا به ايران انجام داده است.
بورس، سرمايهگذار خارجي به خود ديد
جانشين رييس سازمان بورس در امور بينالملل و جذب سرمايهگذاري خارجي ميگويد، پس از اجرايي شدن برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)، استقبال سرمايهگذاران خارجي از بازار سرمايه ايران افزايش يافت و حجم سرمايهگذاري خارجي 40 درصد بالا رفت. وي به همکاري با برخي کشورها اشاره کرد و افزود: تاکنون با نهاد ناظر بازار سرمايه کشورهاي آلمان، سوييس ، ترکيه، يونان و عمان ارتباطات خوبي داريم و مذاکره و تعامل با ساير کشورها نيز هماکنون در جريان است.
جانشين رييس سازمان بورس در امور بينالملل و جذب سرمايهگذاري خارجي درباره همکاري با بورسهاي اروپايي گفت: در قاره اروپا، با بورس کشورهاي يونان، سوييس و آلمان ارتباطات خوبي داريم و در حال برقراري تعامل با فرانسه نيز هستيم.
به گزارش ايرنا، ، پس از رفع تحريمها، تمايل اشخاص و شرکتهاي خارجي براي حضور در بازار سرمايه ايران با هدف خريد سهام و اوراق بهادار افزايش يافته به طوري که اعلام شده است ارزش خريد آنها در خرداد ماه 1395 به رقم 798 ميليارد ريال رسيد. بر اساس قانون، خارجيها ميتوانند پس از طي مراحل قانوني و اخذ کد معاملاتي، در داد و ستدهاي بازار سرمايه مشارکت داشته باشند.
تعداد سرمايهگذاران خارجي در بورس ايران در ماههاي اخير افزايش قابل توجهي داشته است. با صدور 25 کد سهامدار خارجي در خردادماه امسال، تعداد افراد و شرکتهاي خارجي دارنده کد سهامداري براي فعاليت در بازار سرمايه ايران به 636 کد رسيد.
نخستين کد سهامدار خارجي بازار سرمايه ايران را آبان ماه سال 1373 يک شرکت آلماني دريافت کرد و تاکنون 636 کد سهامدار خارجي در اين بازار صادر شده است.
هم اکنون سرمايهگذاراني از آمريکا، انگليس، روسيه، آلمان، سوييس، سوئد، ازبکستان، چين، هلند، هند، ترکيه، لبنان، آفريقاي جنوبي، ژاپن، قبرس، ايتاليا، امارات، نروژ، يونان، اندونزي، مالديو، هنگ کنگ، قطر، عراق، پاکستان، سوريه، لوکزامبورگ، کويت، نيوزيلند، مالزي و افغانستان در بازار سرمايه ايران فعال هستند.
گزارش : سحر مهرابی