«پيروزي قاطعانه ليست اميد در انتخابات» اين تيتري بود که روز یکشنبه بسياري از خبرگزاريها بعد از برگزاري دور دوم انتخابات مجلس شوراي اسلاميزده بودند. 120 عضو ليست اميد، 83 عضو ليست ائتلاف اصولگرايان، 81 مستقل و 5 اقليت، ترکيب مجلس دهم را تشکيل ميدهند. ترکيبي که نسبت به دور نهم، تغيير 75 درصدي دارد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، گرچه بعضي از اعضاي ليست اميد از ميان اصولگرايان هستند، اما هرچه هست با نام ليست اميد به مجلس راه يافتهاند. با اين همه، کاهش معنادار اصولگرايان مجلس دهم نسبت به مجلس نهم، جاي بحث دارد. اصولگرايان خود را بازنده ميدان نميدانند و در توجيه اين کاهش ميگويد «مردم هر بار به سمت جرياني گرايش دارند» اما به نظر ميرسد نميخواهند بپذيرند که در ميزان ملت، صحنه را به حريف واگذار کردند. «فریادگر» دلايل شکست اصولگرايان را در گفت وگو با صاحب نظران بررسي ميکند.
اصولگرايان منشورشان را بازنويسي کنند
«دنياي سياست فراز و فرودهاي زيادي دارد. طبيعت روزگار اين است که هر دفعه يک جرياني پيروز باشد. من معتقدم در اين انتخابات اصولگرايان اشتباهات زيادي داشتند. وحدت و انسجاميکه بايد در بين اصولگرايان ميبود، وجود نداشت. يکپارچه حرکت نکردند و همين باعث شد انتخابات مجلس دهم را چندان خوب سپري نکنند.» اينها صحبتهاي محمدتقي رهبري است که خودش تجربه چندين دوره حضور در مجلس را دارد. او در توضيح اينکه چرا مردم در اين دوره به اصولگرايان کمتري راي دادند، به «فریادگر» ميگويد: «با اينکه خودم ديگر در انتخابات شرکت نکردم ولي آنچه از بيرون ميبينم اين است که اصولگرايان وحدت لازم را براي اين دوره نداشتند. اتفاقي که افتاد اين بود که سازماندهي اصولگرايان چندان قوي نبود، برنامهريزيهايشان هم چندان کارآمد نبود. براي همين است که مردم نسبت به گرايشهاي ديگر، روي آوردهاند. ما بايد با عملمان مردم را به سمت خود دعوت کنيم. با حرف زدن صرف، چيزي درست نميشود». از طرفي حسن لاسجردي، عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه و همچنين عضو شوراي سياستگذاري خبرآنلاين نيز به «فریادگر» ميگويد: «اصولگرايان به طور حتم اشتباهاتي داشتند و الان که زمان نقاهت است بايد بنشينند و ببينند دلايل شکستشان چه چيزهايي بوده. بايد منشورشان را بازنويسي کنند و هزينه و منفعت تبليغاتشان را پالايش کنند.» او معتقد است بايد به خواست مردم احترام گذاشت: «آنچه مشهود است اينکه گرايش مردم به سمت اعتدالگرايي بيشتر شده براي همين اکثريت مجلس را نه اصلاحطلبان که اعتدالگرايان تشکيل ميدهند.» لاسجردي گرچه معتقد است شکست چنداني به اصولگرايان وارد نشده اما ميگويد: «مردم در خواستههايشان چيزيهايي دارند که شايد ديگر در اصولگرايي نميبينند و الان براي رسيدن به خواستههايشان به اصلاحطلبان و اعتداليون راي دادهاند».
ما اصولگرايان مثل 92 شکست خورديم
کمال سجادي، سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري نيز به شکست اصولگرايان در انتخابات اذعان کرد و ميگويد: «ما اصولگرايان بايد بپذيريم که در اين انتخابات همچون انتخابات سال 92 شکست خورديم که دليل اصليش هم خود ما اصولگرايان بوديم که نتوانستيم با برنامه و طبق آن ميثاقي که قبل از ليست بسته بوديم رفتار کنيم که همين موضوع باعث شکست ما شد.» او معتقد است اصولگرايي و اصولگرايان نياز به يک پوستاندازي دارند: «بايد ببينيم کجاي کار ما اشتباه بود که نتوانستيم رقيب خود را ببريم، رقيبي که بعد از مدتها به ميدان آمده بود و راحت ميتوانستيم شکستش بدهيم» سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري درباره آينده اصولگرايان ميگويد: «ما نياز به يک بازبيني اساسي داريم، ما داريم نام اصولگرايي را يدک ميکشيم آن هم فقط به خاطر منافع شخصي. انسان از منافع شخصي سيرموني ندارد . ما بايد ببينيم چه چيزي باعث شده است که اصولگرايان دچار چنين وضعي شدند ما نبايد به راحتي از اين مقوله عبور کنيم. اصولگرايان واقعي ما خودشان را کنار کشيدند که همين موضوع دچار آسيب به بدنه اصولگرايي شد».
اصولگرايان بايد بيشاز دو ليست ميدادند
عباس عبدي تحليلگر مسائل سياسي و فعال سياسي اصلاحطلب نيز درباره دلايل شکست اصولگرايان در مجلس دهم ميگويد: «يکي از مهمترين علل شکست اصولگرايان وحدت آنها بود؛ چون اصولگرايان به مقوله وحدت خيلي صوري نگاه ميکنند و معتقدند اگر در انتخابات 92 شکست خوردند به اين دليل بود که به وحدت نرسيدند.» او ادامه ميدهد: «بنده از قبل از انتخابات نوشته بودم که اين وحدت به ضرر اصولگرايان تمام خواهد شد چون آنها به اين دليل دنبال وحدت بودند که اصلاحطلبان را رقيب خطرناک خود ميديدند و لذا وحدت آنها صوري بود وگرنه ارائه صرفا يک ليست با اين همه افراد متضاد که وحدت محسوب نميشود؛ بلکه وحدت بايد در عمل باشد و بازتاب آن در ليست ديده شود.» او ميافزايد: «من نميدانم مثلا آقاي آلاسحاق چگونه ميتواند در کنار جبهه پايداري قرار بگيرد؟ در ليست اصولگرايان برخي مخالفين برجام در کنار موافقين آن و برخي مخالفين سياستهاي دولت در کنار موافقين آن قرار گرفته و اسم آن را وحدت گذاشته بودند؛ در حالي که وحدت بين اينها ناشدني است. «مشکل اصلي وحدت در ميان اصولگرايان برداشت آقاي حداد عادل بود که فکر ميکرد ميتواند با يک ليست، مشکل را حل کند.» عبدي با بيان اينکه بهترين کار اين بود که اصولگرايان با دو يا سه ليست وارد انتخابات ميشدند تا هر ليست بازتاب بخشي از ماهيت آنها باشد و فضا را دو قطبي نکند، گفت: «البته اگر اصولگرايان با دو يا سه ليست ميآمدند، احتمالا در اين طرف هم دو يا سه ليست شکل ميگرفت؛ اما وقتي اصولگرايان با يک ليست آمدند، اصلاحطلبان هم يک ليستي شدند.» اين تحليلگر مسائل سياسي در بيان علت دوم شکست اصولگرايان نيز ميگويد: «دليل دوم کارهاي عجيب و غريبي بود که اصولگرايان در بازه تبليغات انجام دادند که نمونه بارز آن نشست و برخاست با کلاه مخمليها بود که به نظر من چنين کاري به معناي پذيرش شکست در درون خود، از قبل از برگزاري انتخابات است.» او ادامه داد: «به نظر من مردم با اصولگرايان واقعي دشمني ندارند و افرادي مانند آلاسحاق فرد محترمي است، يا عليرغم اختلاف نظري که با احمد توکلي دارم ايشان انسان خوبي است؛ يا خانم دستجردي فرد محترمي است اما اين افراد وقتي کنار جبهه پايداري و احمدي نژاديها قرار گرفتند به دليل حساسيت مردم نسبت به گذشته اين گروه يکجا آنها را رد کردند». جريان اصولگرايي گرچه جريان اصيل انقلاب است اما با راي مردم به اصلاحطلبان و اعتداليون، به نظر ميرسد مردم ديگر تمايل چنداني به حضور اصولگرايان بر روي صندليهاي قوه مقننه را ندارند. مردم با راي قاطعشان، نشان دادند از افراطيگريها خسته شدهاند و الان نياز به يک تغيير اساسي دارند.
گزارش : محبوبه شعاعی