توافق شیرین وین و تولد لغاتی همچون پسا تحریم در فضای سیاسی ایران، بیش از تمام منافع اقتصادی و رهاوردش در حوزه بین الملل یک هدیه بزرگ با خود داشت : امید. امیدی که قشر عموما جوان افسرده از ۸سال پوپولیسم و پس رفت سیاسی دولت قبل را انگیزه بخشید تا نگاه خود را بار دیگر به طرف دولتمردان برگرداند. چون این دیگر حرف و شعار نبود، اتفاقی بود که در زمان حال رخ داده است.
به گزارش فریادگر، آزادی پولهای بلوکه شده، سفرهای پیاپی هیات های اقتصادی و دیپلماتیک پس از یک دوره طولانی انزوا، آمارهای نوید بخش اقتصادی، همه و همه پالس های مثبت دولتمردان به جامعه بود که با خود این پیام را به همراه داشت که مردم را مطمئن کند بار دیگر خرد جایگزین هوچی گری و جنجال شده است. بی شک این فضای بسیار خوبی را در اختیار اصلاح طلبان قرار می دهد تا بار دیگر در آستانه انتخابات اقدام به باز تعریف استراتژی های انتخاباتی خود بر اساس فضای مثبت و روحیه بخش کنونی کنند. جناح رقیب که انگار آنقدرها هم از خوشحالی مردم خوشحال نیست با غر زدن هایی زیر لب و اظهار نظر گاه و بیگاه اعضایش به مردم می گوید که خیلی هم خوشحال نباشند و این پیروزی چندان هم بزرگ نیست و شما ملت از دیدن پیچش مو عاجزید و این کار تنها در تخصص ماست و بدین ترتیب سعی در استحاله فضای سیاسی مثبت حال حاضر کشور دارند. اصلاح طلبان البته باید دقیقا برعکس این عمل کنند زیرا تکیه آنان تنها بر آرای مردم است نه امدادهای غیبی و دسیسه های پشت پرده و صد البته تنها فاکتوری که مردم را به پای صندوق های رای می کشاند امید است. بر این اساس لازم است تا جریان اصلاحات و مجموعه تمام عقلای سیاسی در آستانه انتخابات مجلس موارد و نکاتی را مد نظر قرار دهند:
۱-بخشی از اصولگرایان که هیچ مسئولیت انتخاباتی ندارند و گویی پیشاپیش خود را بازنده انتخابات می دانند به خاطر این عامل ترس، تهدید به رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان و حذف رقیب از انتخابات نموده اند. آرزوی این افراد انتخاباتی با تنها یک گزینه برای انتخاب
بیشترین ترس اصولگرایان طالب مجلس وصل نمودن موفقیت وین به پیروزی بهارستان است. حمایت آنان از دولت ناکار آمد قبلی چیزی نیست که با شانتاژهای تبلیغی و رسانه ای از خاطر مردم زدوده شود. واقعیت این است که اصلاح طلبان نباید از گفتن این موضوع به مردم تردید داشته باشند که همان تعقلی که موفقیت بین المللی خلق کرد می تواند در عرصه داخلی نیز شگفتی ساز شود
است؛خودشان که البته در صورت رای آری یا خیر مردم در نهایت فقط آنان پیروزند. عده ای معتقدند که مطرح شدن پیشنهاد برخی اصلاح طلبان برای اجماع و ائتلاف با برخی اصولگرایان معتدل راهکاریست برای مقابله با این تهدید تمامیت خواهانه تندروها. ائتلاف با جریانات فکری و سیاسی دیگر در سپهر سیاسی جهان و ایران مورد جدیدی نیست و مسبوق به سابقه و متداول است، اما زعمای اصلاح طلبی باید این نکته را مد نظر قرار دهند که این ائتلاف و اتحاد های سیاسی نباید به کم رنگ شدن مرزبندی سیاسی مشخص آنان با اصولگرایان از دید مردم منجر شود. اتحاد تاکتیکی نباید به مصالحه و سازش سیاسی غیر موجه در نگاه مردم تبدیل گردد. چه که در هر انتخابات نرمال و دمکراتیکی دو یا چند جریان سیاسی با مرز بندی های معلوم و قابل لمس برنامه ها و اهداف خود برای اداره کشور را به مردم عرضه می دارند و در نهایت این مردم هستند که در میان گزینه های متفاوت دست به انتخاب می زنند.
خلاصه پیشنهاد ابن بند به اصلا ح طلبان کوتاه و ساده است ؛شجاع باشید!
۲-اگر به مجموع اظهارات و رفتار حال حاضر اشخاص و جریانات مختلف اصولگرایان در طیف های مختلف دقیق شویم، موارد اینچنینی را مشاهده می کنیم : شکایت عجیب و به زعم بنده شگفت انگیز محمود احمدی نژاد از اسحاق جهانگیری، تهدید به رد صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلبان در انتخابات مجلس، عدم رضایت از شادی مردم پس از حصول توافق، زوم کردن روی مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی دولت اتفاقی که طبیعتا باید در دولتهای نهم و دهم رخ می داد چون به حق، بسیاری از مشکلات فعلی میراث آن دوره است، فضا سازی های رسانه ای یاس آلود و دهها مورد این چنینی موید این مضمون است که تاکتیک انتخاباتی آنان بر گسترش ناامیدی و یاس سیاسی مردم و کدر و غیر شفاف نمودن فضای انتخابات متمرکز است. در برابر اصلاح طلبان باید با شفاف سازی برنامه هایشان و امید افزایی به مقابله با این آخرین دستاویز رقیب برخیزند. برنامه های سیاسی خود را برای عموم اقشار مردم خرد و قابل درک و هضم
پیشنهاد جالب روزنامه مردم سالاری به عنوان ارگان این حزب اصلاح طلب برای راه اندازی کمپین ضد تروریسم یادآور این ابزار مردمی و دمکراتیک فراموش شده در کشور ما بود که لزوم توجه به چنین ابزارهای سودمند و منطبق با قوانین و مصلحت های کشور را در برنامه احزاب گوشزد می کند. کمپین های سراسری مشتمل بر برنامه های اقتصادی و مدیریتی واقعی با شعارهای مشخص که در راستای تلاش برای امید افزایی و ایجاد نشاط سیاسی در آستانه انتخابات باشد می تواند در اتنخابات آتی نیز مورد توجه قرار گیرد
نمایند و در معامله رای، با برنامه سیاسی، خدمتی عادلانه و بر اساس دلسوزی و عرق ملی صرف ارائه نمایند.
۳-بیشترین ترس اصولگرایان طالب مجلس وصل نمودن موفقیت وین به پیروزی بهارستان است. حمایت آنان از دولت ناکار آمد قبلی چیزی نیست که با شانتاژهای تبلیغی و رسانه ای از خاطر مردم زدوده شود. واقعیت این است که اصلاح طلبان نباید از گفتن این موضوع به مردم تردید داشته باشند که همان تعقلی که موفقیت بین المللی خلق کرد می تواند در عرصه داخلی نیز شگفتی ساز شود.
۴-پیشنهاد جالب روزنامه مردم سالاری به عنوان ارگان این حزب اصلاح طلب برای راه اندازی کمپین ضد تروریسم یادآور این ابزار مردمی و دمکراتیک فراموش شده در کشور ما بود که لزوم توجه به چنین ابزارهای سودمند و منطبق با قوانین و مصلحت های کشور را در برنامه احزاب گوشزد می کند. کمپین های سراسری مشتمل بر برنامه های اقتصادی و مدیریتی واقعی با شعارهای مشخص که در راستای تلاش برای امید افزایی و ایجاد نشاط سیاسی در آستانه انتخابات باشد می تواند در اتنخابات آتی نیز مورد توجه قرار گیرد.
۵-انتخابات مجلس با سایر انتخابات تفاوت های اساسی دارد و فاکتورهای قومی و محلی و منطقه ای در آن نقشی پر رنگ تر دارد. بی دقتی اصلاح طلبان در انتخاب کاندیداهای محلی محبوب و عدم توجه به مشکلات و خواسته های بومی و محلی هر منطقه باید مدبرانه اصلاح و چاره یابی شود.
۷-مجموعه دولت و و قوه مجریه بویژه آنان که در پیوستن و حمایت آشکار و همه جانبه از جریان خرد و اصلاح طلبی در انتخابات پیش رو هنوز جانب تردید و احتیاط را رها نکرده اند باید بدانند که برنامه های سیاسی و اقتصادی دولت بدون حمایت کامل مجلس هرگز محقق نخواهد شد و تجربه دو ساله تعامل با مجلس این واقعیت را نشان داده که دولت هر گزینه ای غیر از اصلاح طلبان واقعی برای اتحاد و همکاری برگزیند قطعا بهترین انتخاب را انجام نداده است. به نظر می رسد اکنون بهترین زمان برای کنار گذاشتن تردیدهای پنهان شده زیر نام مصلحت است.
هیرش سعیدیان